چین در یک‌وجبی تسخیر دریاها

0
91

تحلیلگران نظامی چین سناریوهای مربوط به پایگاه‌های خارجی چین را پس از راه‌اندازی «ابتکار کمربند و جاده» در سال۲۰۱۳ مورد مطالعه قرار دادند و تمام تحقیقات دفاعی چین نیز خواستار بهبود امکانات لجستیکی خارجی برای انجام وظایف مختلف و محوله نظامی چین و حمایت نیروهای چینی از «دریاهای آزاد چین و اقیانوس‌ها» (صادره در سال۲۰۱۹) شدند. «ارتش آزادی‌بخش خلق» در تعقیب این اهداف چین از استراتژی «دفاع فعال در نزدیکی سواحل چین» به استراتژی «عملیات مانور در دریاهای آزاد چین و اقیانوس‌ها»، معروف به «یونهای جدونگ زوزن نینگلی » روی آورد. ازاین‌رو، شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین به نیروی دریایی این کشور دستور داد تا تمام کاستی‌های موجود را برای افزایش قدرت نظامی دریایی چین تا سال۲۰۳۵ -زمانی که مرحله فعلی مدرن‌سازی نظامی دریایی چین تکمیل می‌شود- برطرف کند.

نادیا هلمی، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه «بنی سویف» مصر در مقاله ۳۱ژوئیه در پایگاه اینترنتی «Modern Policy» نوشت، برای چین، قاره‌ی آفریقا میدان آزمایشی برای عملیات چین در منطقه دریاهای آزاد است. علاوه بر این، «ارتش آزادی‌بخش خلق» چین ترافیک بندری را برای آمادگی به‌منظور دسترسی به بهترین مکان‌های دریایی برای استقرار پایگاه‌های دریایی چین، به‌ویژه در قاره‌ آفریقا را زیر نظر دارد و «ارتش آزادی‌بخش خلق» در انجام بسیاری از رزمایش‌های نظامی مشترک و آموزش نظامی در خارج از کشور استقامت به خرج می‌دهد که قابلیت همکاری و آشنایی با نیروهای خارجی، نظارت و اطلاعات را با هزینه‌ی به نسبت کم بهبود می‌بخشد. می‌توان گفت که تجربه‌ انباشته‌ «ارتش آزادی‌بخش خلق» در آب‌های آفریقا، چینی‌ها را برای انجام وظایف پیچیده‌تری در آینده در راستای به‌دست آوردن پایگاه‌های دریایی بیشتر در سراسر جهان آماده می‌کند.

پس از تصویب طرح «ابتکار کمربند و جاده» چین در سال ۲۰۱۳، این کشور شروع به تضمین کنترل برای حفاظت از منافع خود در دریاها و در سطح جهانی کرد. بنابراین کمیته‌ عالی مرکزی حزب حاکم کمونیست در چین (طرح «گردنبند مروارید ») را صادر کرد که به معنای ضرورت ایجاد مجموعه‌ای از پایگاه‌های نظامی و دریایی چین در آسیا، اقیانوس هند و قاره‌ آفریقا برای اطمینان از حفظ منافع و سرمایه‌گذاری‌های مختلف چین در سراسر جهان است. در اینجا استراتژی گسترش («گردنبند مروارید» چینی برای طرح توسعه‌ دریایی در سراسر جهان) و رسیدن به جنوب اقیانوس اطلس به‌ویژه در اعماق قاره آفریقا و در وهله اول کشور نامیبیا مطرح است که این روزها شاهد فعالیت شدید چینی‌ها در بندر «خلیج والویس » نامیبیا است که در آب‌های عمیق نامیبیا در نزدیکی چند کشور آفریقایی دیگر قرار دارد و چین قصد دارد چندین پایگاه نظامی دریایی در آن ایجاد کند؛ به‌ویژه با اسکان بسیاری از اتباع چینی در چندین کشور آفریقایی و ورود اولین شهروند چینی‌الاصل به پارلمان نامیبیا. در اینجا چندین کشور آفریقایی مانند نامیبیا، کنیا، سیشل و تانزانیا در خط مقدم بسیاری از گمانه‌زنی‌ها و انتظارات چینی ظاهر شدند، به‌عنوان مکان‌های احتمالی برای ایجاد پایگاه‌های نظامی دریایی برای چین و حضور سنگین چین در بنادر سیشل منبع نگرانی آمریکا و غرب است که البته چین آن را رد کرد و توضیح داد که «حضور این کشور در سیشل به سطح یک پایگاه دریایی نظامی نخواهد رسید.» چین همیشه تاکید می‌کند که حضورش در بنادر آفریقا بیشتر برای اقدامات ضد دزدی دریایی و به‌منظور حفظ منافع دریایی‌اش است.انتظارات فزاینده‌ای وجود دارد که «ارتش آزادی‌بخش خلق» دومین پایگاه دریایی خود را در قاره‌ آفریقا در سواحل اقیانوس اطلس افتتاح کند، به‌عنوان بخشی از تلاش‌های چین برای تبدیل‌شدن به یک قدرت نظامی جهانی که قادر است قدرت خود را به‌دوراز سواحل خود نشان دهد. مکان‌هایی که انتظار می‌رود پایگاه‌های نظامی و دریایی چین در آنها باز شوند، عبارتند از: گینه استوایی، آنگولا و نامیبیا، با تلاش‌های فزاینده چین برای گسترش بیشتر قابلیت‌های «ارتش آزادی‌بخش خلق» در آفریقا. قاره آفریقا به‌تنهایی میزبان بیش از ۱۰هزار شرکت چینی، یک‌میلیون مهاجر چینی و حدود ۲۶۰هزار کارگر چینی است که بیشتر آنها در پروژه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های «ابتکار کمربند و جاده» کار می‌کنند؛ ابتکاری که اساسا یک استراتژی چینی برای پیوند بین اقتصاد جهانی و کریدورهای دریایی با چین است.

از سوی دیگر، چین همچنین در تلاش است تا علاوه بر گسترش عظیم حضور خود در تمام بنادر آرژانتین در آمریکای لاتین، در بیشترین تعداد ممکن از بنادر اروپایی مانند آلمان، ایتالیا و یونان، امکانات دریایی را به‌دست آورد تا یک شبکه نظارتی بر دریانوردی آمریکا در اقیانوس اطلس جنوبی به‌وجود آورد آن هم با امکان مذاکره‌ چین بر سر بهره‌برداری از بیشترین تعداد بنادری که به تکرار توسط کشتی‌های چینی مورداستفاده قرار می‌گیرد، مانند بندر کراچی در پاکستان، بندر صلاله عمان، بنادر سیشل، و بنادر همسایه در کشورهای میانمار و سریلانکا.

ازاین‌رو، در سال۲۰۱۶، چین در واقع ساخت اولین پایگاه دریایی خود را در آفریقا و خارج از مرزهای خود در کشور جیبوتی آغاز کرد.ی کی از دلایلی که جیبوتی را برای چینی‌ها بسیار مهم کرده این است که این کشور یکی از قطب‌های اصلی تجارت جهانی است. بیش از ۸۰درصد از جابه‌جایی کالا و واردات تجاری توسط همسایه‌اش، اتیوپی، در بندر «دوراله» جیبوتی که یکی از بزرگ‌ترین بنادر عمیق در منطقه شرق آفریقا است، تخلیه می‌شود.

چین همچنین با توجه به اهمیتی که آفریقا برایش دارد، در حال حاضر در تلاش است تا پایگاه‌های دریایی زیادی در آفریقا بسازد؛ زیرا نزدیک به شبه‌جزیره‌ عربستان و منطقه خلیج‌فارس است که چین نیمی از نفت‌خام خود را در سراسر جهان از آنجا وارد می‌کند که چین در سال‌های اخیر مالک یک‌چهارم بندر جیبوتی بوده و همچنین در ساخت زیرساخت‌های بندری، تاسیسات انرژی و قطار شریک بوده و مسوولیت حرکت تجارت آزاد در جیبوتی و اتیوپی را هم بر عهده دارد.برای این منظور، استراتژی چین به دنبال کنترل نواحی بنادر و خطوط دریایی و بخش غربی به‌ویژه اقیانوس هند است تا موقعیت چین را در مقابل هند، قوی‌ترین رقابت آسیایی چین که کنترل موثری بر اقیانوس هند دارد، بهبود بخشد. در اینجا، اعتقاد بر این است که تلاش‌های هند برای ایجاد تاسیسات امنیتی در جزیره‌ «آگالاگا» در کشور آفریقایی موریس در واکنش به حضور رو به رشد چین در اقیانوس هند بود. استراتژی ایجاد پایگاه‌های چینی در اقیانوس هند تا حدودی به دنبال حل «معضل تنگه مالاکا» برای چین است تا ۸۰درصد واردات چین از خاورمیانه و آفریقا از طریق آن از خطوط دریایی در اقیانوس هند عبور کند که توسط دشمنان بالقوه چین، عمدتا نیروی دریایی ایالات‌متحده بر سرش، محافظت می‌شوند.

چین با این اقدام تلاش می‌کند تاثیر تقویت قدرت خود را در منطقه، دریاها و در کل جهان به محک آزمون بگذارد و در مقابل رقبای خود در منطقه و ابرقدرت‌ها، نیروی بازدارنده‌ای تشکیل دهد. تقویت نفوذ چین در چندین منطقه‌ جهان بخشی از استراتژی کلی وزارت امور خارجه‌ چین برای دستیابی به چشم‌انداز استراتژیک اقتصادی چین است که در حفظ ثبات در جهان نمایانگر است و ثبات بین‌المللی خطوط تجاری را برای چین تضمین می‌کند. بر این اساس، چین به دنبال ایجاد یک نیروی نظامی مدرن دریایی متناسب با منافع خود در زمینه‌های امنیت ملی و توسعه است و به دنبال توسعه توانایی خود برای حفاظت از سواحل و حفاظت از آب‌های آزاد و حفاظت از خطوط حمل‌ونقل استراتژیک است و منافع چین در این زمینه را فراتر از دریا و فراتر از نفوذ آمریکا گسترش می‌دهد. چین درحال‌توسعه یک استراتژی دریایی نظامی خاص با توجه به نیاز به حضور در بیشترین تعداد ممکن از بنادر و اردوگاه‌های نزدیک به آمریکا و غرب به نمایندگی از متحدان خود است. بنابراین، چین پایگاه پشتیبانی نیروی دریایی «ارتش آزادی‌بخش خلق» را در جیبوتی در شاخ آفریقا، به‌عنوان اولین پایگاه دریایی چین در خارج از کشور در سال۲۰۱۷، در مجاورت چندین پایگاه نظامی خارجی دیگر ساخت از جمله: کمپ لمونیه نیروی دریایی ایالات‌متحده، پایگاه ایریان ۱۸۸نیروی هوایی فرانسه و پایگاه نیروهای دفاع از خود ژاپن در جیبوتی.

چین در تلاش است تا حضور سنگین‌تری داشته باشد و پایگاه‌های دریایی نظامی بیشتری را در سرتاسر جهان، به‌ویژه در قاره‌ آفریقا، ایجاد کند تا پتانسیل چین برای نمایش قدرت خود در (شاخ آفریقا و اقیانوس هند) را افزایش دهد. ازاین‌رو، ساخت پایگاه دریایی چین در جیبوتی به‌دلیل اشغال موقعیت استراتژیکش در تنگه باب‌المندب که خلیج عدن را از دریای سرخ جدا می‌کند، رخ داد که دروازه‌ منتهی به کانال سوئز در غرب شهر جیبوتی، جنوب شهر دوراله تلقی می‌شود. به‌عنوان‌مثال، یکی از نتایج حضور یک پایگاه چینی در مجاورت یک پایگاه آمریکایی در جیبوتی، همانا تنش‌های متعدد ژئوپلیتیک [چین] با طرف آمریکایی بود و این دقیقا همان چیزی است که زمانی رخ داد که ایالات‌متحده یک پایگاه روسی را در سال۲۰۱۴ به‌دلیل ترس از هرگونه حضور چینی، افزون بر مدرن‌سازی کمپ لمونیه در جیبوتی، با هزینه‌ای بالغ بر یک‌میلیارد دلار بست تا مانع نفوذ و گسترش حضور چین -عمدتا در شاخ آفریقا- شود. بنابراین مقام‌های آمریکایی از موافقت جیبوتی برای ایجاد پایگاه چینی دو سال پس از مدرن‌سازی کمپ لمونیه توسط آمریکا اعتراض کردند و رئیس‌جمهور «اسماعیل عمر گوئله» هم اتهاماتی مطرح کرد مبنی بر تبعیض ایالات‌متحده‌ آمریکا علیه پایگاه چینی.در نهایت، می‌توان به این تحلیل رسید که بزرگ‌ترین ترس آمریکا از حضور نیروی دریایی چین در مجاورتش، همانا ترس از قرار گرفتن فناوری نظامی آمریکا در منطقه در معرض نظارت مستمر چینی‌هاست که غیرفعال کردن یا اختلال یا کپی‌برداری از آن فناوری را برای چینی‌ها آسان می‌کند. بنابراین آمریکا مجبور خواهد شد این فناوری‌ها را از هر منطقه‌ای که چینی‌ها در آن حضور دارد، خارج کند و در نتیجه کیفیت و توانایی نیروهای فعال آمریکایی را به نفع چینی‌ها (البته از دیدگاه آمریکا) کاهش دهد.

مترجم: محمدحسین باقی

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=8739

اژدهای خمیده و ببر پنهان: علایق چینی‌ها در اقیانوس هند

موضوع استقرار احتمالی تاسیسات نظامی چین در کشورهای آسیایی حوزه اقیانوس هند بیش از یک سال است که در کانون توجه کارشناسان قرار گرفته است. در عین حال، حتی کوچکترین پایگاه ارتش آزادیبخش خلق در منطقه ایجاد نشده است. بیشترین میزان نگرانی در مورد جهت گیری سیاست خارجی چین را هند نشان‌ می‌دهد که اقدامات و برنامه‌های پکن را تهدیدی برای امنیت و منافع توسعه خود‌ می‌داند. امتناع مداوم دهلی نو از حمایت از ابتکار جهانی کمربند و جاده چین از طریق سازمان همکاری شانگهای نیز‌ می‌تواند به عنوان ابراز سوء ظن دهلی نو در نظر گرفته شود.

ابریشم و مروارید

سیاست خارجی پکن در سال‌های اخیر توسط ایالات متحده و متحدانش به عنوان یک «استراتژی جویدن» پنهانی توصیف شده است، یعنی انتخاب هدفمند و تدریجی مناطق از همسایگان، درست مانند کرم ابریشم که به آرامی اما مطمئن شاخ و برگ می‌خورد. به گفته متخصص نظامی آمریکایی R. Haddick، این رفتار با به اصطلاح تاکتیک‌های سالامی یا برش‌های نازک (تاکتیک برش سالامی) مطابقت دارد. یعنی اقدامات در مقیاس کوچک که هر یک به خودی خود نمی‌تواند دلیلی برای درگیری باشد، اما همه آنها با هم در خدمت هدف مشترک گسترش حوزه نفوذ دولت آغازگر هستند و منجر به تغییرات قابل توجهی با ماهیت استراتژیک‌ می‌شوند.

شایان ذکر است که کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا عموماً ترجیح‌ می‌دهند با پکن وارد تقابل نشوند، بلکه روابط سودمند دوجانبه با آن را به صورت دوجانبه و همچنین از طریق بسترهای مختلف همکاری برقرار کنند. با این وجود، محققان غربی به واشنگتن توصیه می‌کنند که بر لزوم شکل‌دهی واکنش جمعی به چین، از جمله از طریق تعمیم ایده «منطقه آزاد و باز هند و اقیانوس آرام» تمرکز کند.

هند نگران است که پاکستان، سریلانکا، بنگلادش، میانمار و کامبوج بخشی از طرح‌هایی برای اجرای استراتژی به اصطلاح رشته مروارید از پایگاه‌های نظامی چین در منطقه هند و اقیانوس آرام باشند. در واقع، قرار دادن تاسیسات و واحدهای ارتش چین در مجاورت سواحل هند، خطر اختلال در ارتباطات حمل و نقل را به همراه دارد و به طور بالقوه برای اعمال فشار مناسب است. به عنوان مثال، برای حل اختلافات مرزی در هیمالیا یا مسائل ثبات استراتژیک، از جمله استقرار سلاح‌های هسته‌ای. با این حال، هیچ سند رسمی چینی به گردنبند مروارید اشاره نکرده است.

همه بحث‌ها در مورد استقرار ارتش چین در فضایی از کامبوج تا گینه استوایی در سطح تئوری‌ها و فرضیات باقی‌ می‌ماند. نگارنده اخیراً حتی مجبور شد به این سؤال در مورد امکان استقرار کشتی‌های نیروی دریایی چین در ولادی وستوک با توجه به داده شدن مجوز به اداره کل گمرک جمهوری خلق چین برای هدایت حمل و نقل محموله بین استان‌های شمال شرقی و جنوبی از طریق بنادر منطقه پریمورسکی پاسخ دهد.

فتنه بزرگ نارگیلی

با توجه به روابط نزدیک رژیم نظامی جمهوری اتحادیه میانمار (RSM) با پکن، این کشور به طور مرتب توسط رسانه‌ها و سیاستمداران غربی، هندی و ژاپنی به عنوان اقمار چین یاد‌ می‌شود. اولین اشاره به ساخت یک پایگاه نظامی ارتش چین در  RSM به سال ۱۹۹۲ بر می‌گردد، اما ساخت و ساز حتی آغاز نشده است، که منطقا سؤالاتی را در مورد اعتبار چنین ترس‌هایی ایجاد‌ می‌کند.

قطعاً یکی از تأسیسات استراتژیک مهم برای جمهوری خلق چین، بندر چائو فیو میانمار است که از آنجا خطوط لوله نفت و گاز به استان یوننان و منطقه خودمختار نینگشیا هوی کشیده شد. این بخش از زیرساخت‌ها ارتباط تنگاتنگی با اجرای طرح «یک کمربند، یک جاده» دارد و می‌تواند در صورت تهدید مستقیم از سوی دولت‌های ثالث یا افراط‌گرایان، به طور فرضی به هدف حفاظت نظامی تبدیل شود. تئوری‌های توطئه در مورد این موضوع اغلب در میان متخصصان در سطوح مختلف صلاحیت یافت‌ می‌شود. با این حال، رهبری چین تاکنون هیچ ابتکاری در این راستا نشان نداده است.

در ژانویه ۲۰۲۳، Maxar Technologies ، یک شرکت نزدیک به دولت ایالات متحده، تصاویر ماهواره‌ای را منتشر کرد که کار ساخت و ساز در جزیره بزرگ کوکوس میانمار در شمال شرقی خلیج بنگال را نشان می‌داد. این تصویر جرثقیل‌ها، یک بلوک مسکونی و یک منطقه پاکسازی شده برای ساخت اشیاء با هدف نامعلوم را نشان‌ می‌دهد. گزارشی از یک اندیشکده بریتانیایی اشاره می‌کند که چین قصد دارد یک ایستگاه شناسایی برای نظارت بر کشتی‌ها و کشتی‌های جنگی در منطقه مستقر کند. کارشناسان استرالیایی اشاره‌ می‌کنندکه هیچ مدرکی دال بر حضور  ارتش چین در قلمرو  RSM وجود ندارد. پکن رسماً در مورد پیشرفت کار اظهار نظر نمی‌کند و جزئیات همکاری با میانمار در حوزه نظامی را فاش نمی‌کند. مطبوعات هند به نقل از یک منبع ناشناس گزارش‌ می‌دهند که تمام کارها منحصراً توسط سازندگان و مهندسان چینی انجام‌ می‌شود و در صورت لزوم از امکانات ایجاد شده در راستای منافع ارتش چین استفاده خواهد شد. از سوی دیگر رسانه‌های میانماری معتقدند که هیچ رازی وجود ندارد و تمامی امکانات صرفاً در راستای منافع امنیت کشور توسط نیروهای مسلح ملی (تامادو) استفاده خواهد شد.

تله یا فرصت؟

در نوامبر ۲۰۲۱، وزارت دفاع ایالات متحده گزارشی از فعالیت‌های جمهوری خلق چین در زمینه دفاع و امنیت منتشر کرد که در آن آغاز ساخت تأسیسات نظامی در جنوب سریلانکا بیان شد. بحث ساخت قریب الوقوع یک پایگاه نظامی زمانی که احتمالاً به دلیل ایجاد یک تله بدهی قابل توجه به شرکای چینی، دولت سریلانکا بندر‌هامبانتوتا در جنوب کشور را برای مدت ۹۹ سال به مبلغ ۱٫۱۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ به شرکت China Merchants Port Holdings Limited اجاره داد، شکل گرفت. این مثال اغلب توسط رسانه‌ها و کارشناسان غربی به عنوان تصویری از “تله بدهی” استفاده‌ می‌شود، اگرچه فساد و بی کفایتی نمایندگان رهبری سریلانکا مقصر آنچه اتفاق افتاده است، هستند.

جدیدترین گمانه زنی در مورد استقرار یک ایستگاه راداری در جنوب سریلانکا شامل پروژه ای مشترک با دانشگاه جزیره روهونا برای ارائه خدمات تصویربرداری ماهواره ‌ی از مدارگردهای شناسایی اپتیکی چین است. روزنامه سریلانکا مورنینگ گزارش‌ می‌دهد که تصاویر دقیق کمک زیادی به کشاورزی، آبیاری، هواشناسی، نظارت بر ساحل و توسعه شهری خواهد کرد . برای اولین بار در تاریخ، دانشمندان این کشور از طریق همکاری با چین به چنین فناوری‌های مدرنی دست یافتند.

با این حال، روزنامه نگاران هندی با استناد به برخی “داده‌های اطلاعاتی” ابراز اطمینان‌ می‌کنند که فعالیت پکن ماهیت نظامی دارد. بر اساس گزارش رسانه‌ها، این رادار هرگونه فعالیت نیروی دریایی هند و همچنین تاسیسات استراتژیک در جنوب شبه قاره هند از جمله نیروگاه‌های هسته‌ای کودانکولام و کالپاککام را رصد‌ می‌کند. این احتمال نیز وجود دارد که پایگاه نیروی هوایی آمریکا در دیگو گارسیا در مجمع الجزایر چاگوس در منطقه رصد قرار داشته باشد. این در حالی است که نوع رادار، پارامترهای فنی و حتی تاریخ تقریبی راه اندازی آن توسط نشریه اعلام نشده است.

شواهد مهم‌تر از نیات واقعی پکن برای ایجاد یک پایگاه دریایی، یک فرودگاه یا هر گونه تاسیسات زیرساخت نظامی دیگر در جزیره زمرد هنوز وجود ندارد. در عوض، انتظار توسعه شبکه حمل و نقل، ساخت پارک فناوری و منطقه گردشگری و تفریحی در منطقه‌هامبانتوتا بسیار منطقی تر است. استقرار کشتی‌های جنگی، هواپیماها و موشک‌اندازها برای محافظت از گردشگران، باراندازها و مهندسان غیرعادی به نظر می‌رسد. پیشنهادها در مورد استفاده از بندر ترینکومالی در شرق جزیره توسط نیروی دریایی هند برای “جبران فعالیت چین” نیز هنوز به نتیجه نرسیده است.

مطلوب و بالفعل

شایان ذکر است که تحلیلگران اغلب به گزارش‌های رسانه‌ها و رسانه‌های اجتماعی در تلاش برای ایجاد پیش بینی در مورد جهت فعالیت‌های چین در میانمار یا سریلانکا تکیه‌ می‌کنند. با این حال، اغلب چنین اخباری به شایعات یا اطلاعات نادرست و تبلیغات محدود‌ می‌شود. در نتیجه، به عنوان مثال، مقامات هندی تصویری تحریف شده از رویدادها دریافت‌ می‌کنند که بر روابط این کشور با چین تأثیر منفی‌ می‌گذارد و سطح پایین اعتماد بین آنها را کاهش‌ می‌دهد.

علاوه بر این، میانمار و سریلانکا هرگز به طور رسمی اطلاعات مربوط به استقرار احتمالی تجهیزات یا بخش‌هایی از ارتش چین در قلمرو ایالت‌های خود را تکذیب نکرده‌اند. این کشورها در یک بحران طولانی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند که باعث ایجاد عدم اطمینان در مورد خط استراتژیک آینده‌ می‌شود و زمینه مناسبی را برای انواع گمانه زنی‌ها فراهم‌ می‌کند. در واقع، سریلانکا و میانمار به شدت به سرمایه گذاری چینی وابسته هستند، که کانالی از نفوذ را برای رهبری سیاسی علاقه مند به کمک مالی باز‌ می‌کند. مشکل همچنین در عدم شفافیت همکاری‌های دوجانبه بین کشورهای همسایه هند و چین است که عمدتاً به دلیل ویژگی‌های سبک ملی دیپلماسی است که دهلی نو را ناگزیر می‌کند بدترین سناریو را در نظر بگیرد.

کشورهای کوچک علیرغم تمایل آنها برای بی طرف ماندن و عدم تعهد، شانس کمی برای دور ماندن از روابط بین رهبران منطقه‌ای دارند. با این وجود، چین و هند، با تلاش‌های مشترک، کاملاً قادر به کمک به میانمار و سریلانکا در حل مشکلات فوری اجتماعی-اقتصادی هستند. هر دو غول آسیایی قبلاً تجدید ساختار بدهی‌های کشورهای جنوب و جنوب شرقی آسیا و تخصیص بودجه اضافی در زمینه بهبود پس از همه گیری را در نظر گرفته‌اند.

***

دهلی نو و پکن هنوز نمی‌توانند به اجماع برسند که میانمار و سریلانکا باید در کدام حوزه نفوذ قرار گیرند و از تقویت یکدیگر‌ می‌ترسند. با این وجود، همانطور که جهت گیری گفتگوهای سیاسی کنونی بین چین و هند نشان‌ می‌دهد، علیرغم اختلاف نظرهای خصوصی، رهبران کشورها همچنان به احتمال زیاد بر سر ایجاد یک همزیستی مسالمت‌آمیز modus vivendi به منظور اجتناب از لغزش در یک رویارویی نظامی-سیاسی به توافق‌ می‌رسند. به سختی‌ می‌توان انتظار اقدامات تحریک آمیز در حوزه اقیانوس هند را از طرف هیچ یک از طرفین داشت، زیرا این تنها به نفع ایالات متحده و متحدانش خواهد بود.

لینک منبع اصلی

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=8749

پاسخ ترک

Please enter your comment!
Please enter your name here