خشم طبیعت، عشروزکات طالبان ونرسیدن کمک ها به مردم دهقانان را بیچاره ساخته

0
145

آسمان بلند و زمین سخت دهقان‌ها

آسو۴ میزان ۱۴۰۱

کمک‌ها را طالبان می‌گیرند

در زمان دولت ساقط شده افغانستان، هزاران موسسه دولتی و خارجی در راستای بهبود شرایط دهقان‌ها، توزیع تخم‌های اصلاح شده برای حاصل‌دهی بیشتر، کمک در راستای تامین کودهای مختلف زراعتی و ادویه‌جاتی که بتواند جلو آفت‌ها و بیماری‌ را بگیرد، همکاری می‌کردند؛ اما در زمان حاکمیت طالبان نه‌تنها این نهادها و موسسات از فعالیت باز مانده‌اند، بلکه آن عده از کمک‌های حداقلی هم که برای رفع گرسنه‌گی مردم می‌شود، به جیب فرماندهان طالبان می‌رود. طالبان اول کمک‌ها را برای خود می‌گیرند و بعد به کسانی که در طول بیست سال گذشته همکار آن‌ها بوده‌اند و در آخر هم به دوستان و اقارب‌شان توزیع می‌کنند.

حاجی نعیم که در چهره نگرانش شوخ‌طبعی موج می‌زند، هرازگاهی دستش را بر ریش انبوهش کشیده می‌گوید: «کمک‌های دنیا هم مثل همو یخ است. تا ده ما می‌رسه، ده دست دیگران اَو می‌شه. ده همو زمان‌های قدیم خوب بود که ما مردم یک سرو‌صدا کرده می‌توانستیم، حال همو ره هم خدا گرفته است. اگر کدام گپ بزنی، باز ده جنجال می‌مانی، جواب دادن داره.» به نظر می‌رسد که حتا دهقان‌های روستایی که کاری به بازی‌های سیاست ندارند، از وضعت موجود به تنگ آمده‌اند.

خشک‌سالی بی‌سابقه که دهقان‌ها آن را قهر آسمان می‌گویند، آفت‌های طبیعی، بیماری‌ها، نبود ادویه، عدم برگزاری صنف‌ها و جلسه‌های آموزشی برای مبارزه با آفت‌های طبیعی، نبود کمک‌های مالی و امکانات اولیه برای بهبود وضع موجود، از ده‌ها عاملی است که زنده‌گی برای دهقانان را دشوار کرده و آن‌ها را به مهاجرت و جابه‌جایی کشانیده است. در حاکمیت طالبان روستاها در فقر و فلاکت عمیق فرو رفته‎اند و زیادترین مردم نانی برای خوردن ندارند.

مساله‌ای به نام عشر و زکات

طالبان هیچ مکانیسم منظم و قانونی برای جمع‌آوری زکات و عشر ندارند. نه‌تنها اکنون، بلکه بعد از سال ۲۰۱۱ که زمینه‌های حضورشان در روستاها و ولایت‌های بیشتر مساعد شد، از جیب مردم به بهانه جمع‌آوری عشر و زکات تغذیعه کرده‌اند. شیوه برخورد و کارشیوه جمع‌آوری زکات و عشر، به زورگیری می‌ماند. جنگ‌جویان طالبان با تفنگ و اسلحه دهقان‌ها، زمین‌داران و مال‌داران را مجبور به پرداخت می‌کنند. آن‌ها جدا از زکات، عشر را نیز می‌گیرند.

اسدالله دهقان‌هایی را می‌شناسد که گندم را از بازار خریده و به جای عشر و زکات داده‌اند. زمین آن‌ها حاصل نداشته و طالبان نیز وقت تعیین کرده‌اند که اگر حاصلات خوب بوده یا بد، باید «حق مجاهدین» را بدهند و از همین ‌رو مجبور شده‌اند از بازار گندم و کاه بخرند و به فرماندهان طالبان بدهند. این تنها یک مورد نیست، بلکه در مواردی فرماندهان طالبان دو یا سه بار دست به جمع‌آوری عشر زده‌اند. از آن‌جایی که بخشی از آن پول‌ها به جیب فرماندهان محلی می‌رود، آن‌ها عطش جمع‌آوری زکات را دارند.

اسدالله و حاجی نعیم از جمله هزاران دهقان در شمال افغانستان هستند که امسال حتا نمی‌توانند نیازهای خود را رفع کنند. با توجه به بلند رفتن قیمت مواد اولیه و نبود حاصلات زراعتی، امسال یکی از سخت‌ترین زمستان‌ها برای دهقان‌های کشور خواهد بود. چالش دیگر که در این میان به وجود می‌آید، تغییر شغل دهقان‌ها خواهد بود. این می‌تواند سبب تخلیه روستاها شود. از آن‌جایی که روستاها خاستگاه مواد اولیه پنداشته می‌شوند، در چرخه اقتصادی یک کشور نقش اساسی دارند.

طالبان که اکنون قدرت را به دست دارند، نه‌تنها هیچ ‌کمکی برای بهبود وضع موجود و خصوصاً دهقان‌ها نمی‌کنند، بلکه فرماندهان محلی این گروه از نان دهقان‌ها تغذیه می‌کنند و آن‌ها را مجبور به پرداخت زکات و عشر از زمین‌هایی می‌سازند که در سال گذشته حاصل نداشته است. به گفته حاجی نعیم، وضعیت مردم بدتر از آن است که در رادیو گفته می‌شود. او که تنها رادیو می‌شنود، باور دارد که بسیاری اکنون نان خشک برای خوردن ندارند. او خطاب به من می‌گوید: «او برادر، هیچ‌چیز پیدا نمی‌شه.»

زمین‌های للمی کم‌آب، یکی منابع تامین‌کننده گندم و غله‌جات ضروری در روستاهای افغانستان است. این زمین‌ها آب مورد نیاز را در طول زمستان در لایه‌های خود ذخیره کرده و ساقه‌های تشنه گندم را در تابستان‌های سوزان سیرآب می‌کند تا خوشه‌های پر‌دانه‌اش بارورتر شود. هرچند افغانستان به دلیل کوهستانی بودنش زمین‌ زراعتی کم دارد و کارشیوه اقتصادی هنوز سنتی است، اما بخشی از نیازهای اولیه مردم از کار روی زمین تامین می‌شود. در واقع زراعت یکی از کارهای اصلی مردم افغانستان است که از آن تامین نفقه می‌کنند.

 اسدالله ۴۸ ساله که قبلاً نیازهای زنده‌گی را از زمین‌های للمی پدری‌اش در مطنقه «ذکه» ولایت جوزجان تامین می‌کرد، امسال هیچ بهره‌ای از زمین نگرفته است. او که نان‌آور یک خانواده هفت‌نفری ا‌ست، می‌گویید: «از قریه ما گندم گم شده، نان گم شده، آسمان بلند و زمین سخت است؛ چه کنم؟» این سرنوشت اکثریت دهقان‌هایی است که با وجود زحمات نفس‌گیر، حاصل کار‌شان را امسال درو نکرده‌اند. نه‌تنها گندم، بلکه حاصلات دیگر مردم نیز نشده و بخشی از حاصلات را هم سیل‌های موسمی برده است.

سال‌های قبل اسدالله و برادر کوچک‌ترش نه‌تنها زمین‌های پدری خود، بلکه زمین‌های دیگران را نیز گندم، کنجد، جو و زغر می‌کاشتند. آن‌ها در طول بهار و تابستان مصروف کار روی زمین‌های خود بودند تا در زمستان با خیال راحت بخوابند و از اندوخته‌های خود استفاده کنند. امسال اما چنین نیست؛ زمین‌ حاصل نداده، آسمان نباریده و بخشی از حاصلات را بیماری‌های زراعتی از میان برده است. حد فاصل میان ولایت‌های جوزجان و سرپل، زمین‌های رزاعتی زیاد دارد که امسال تقریباً حاصل قابل ملموس نداشته و تمام دهقان‌ها از وضعیت فعلی راضی نیستند.

اسدالله می‌گوید: «مه نمی‌دانم در زمستان چه کار کنم. شاید برادرم را ایران روان کنم؛ هرچند شرایط اون‌جه هم خوب نیست.»

با توجه به گراف ۹۷ درصدی فقر، زمستان امسال بسیار بحران‌بیار و فقرگستر خواهد بود و ممکن است جان میلیون‌ها انسان را تهدید کند. حاجی نعیم، همسایه اسدالله، از جن‌ها نیز می‌ترسد. او می‌گوید: «دگه گپ‌ها را بلا ده پسش، همی جن‌ها ما ره نزنه.» با لبخندی که می‌زند، به نظر می‌رسد آن را از روی مزاح گفته باشد. زمین‌های او نیز مانند زمین‌های هزاران دهقان دیگر امسال حاصل نداشته است.

پاسخ ترک

Please enter your comment!
Please enter your name here