شورای کشورهای تورکی زبان و سیاست خارجی اوزبیکستان با دولت طالبان، براساس ضرورت تاریخی و مصالح ملی
باحفظ احترام به تمام دوستانی که برپستهای من کامنت گذاشته و در مورد تشکیل شورای کشورهای تورکی زبان و سیاست خارجی اوزبیکستان با دولت طالبان اظهار نظر کرده اند، میخواهم یک سلسله حقایق انکارناپذیر را به عرض برسانم:
1 – تورکان که با عروج و نزول خود در درازنای تاریخ پیوسته حماسه ساز بوده اند، اکنون با بیش از300 ملیون نفوس خود، یک حقیقت انکار ناپذیر در جهان اند؛
2 – این که آنها قبل ازاسلام و پس از خروج عربها حاکمیت سیاسی قسمت اعظم آسیای مرکزی را به دوش داشته و درین منطقهٔ وسیع نقش تعیین کننده ایفا کرده اند، برکسی پوشیده نیست؛
3 – استعمار روسیهٔ تزاری با اشغال تورکستان و تجزیهٔ ان به پنج جمهوریت در دوران حاکمیت بولشویکها، اشغال تورکستان شرقی (سرزمین اویغورها) از طرف چین و الحاق تورکستان جنوبی به کشور افغانستان نو تأسیس در زمان عبد رحمان خان، بنا به توافق انگلیس و روس، ضربات خرد کننده ای بود که بر پیکر تورکستان وارد آمد؛
4 – استعمار انگلیس با متحدین غربی خود تا میتوانست در جهت تضعیف تورکیه؛ اشغال و تجزیهٔ آن حرکت کرد، اما ملت تورکیه اعم از تورک و سایر اقوام از وحدت کشور خود قاطعانه با همبستگی آهنین دفاع کردند، چنانچه آخرین حملهٔ بزرگ ائتلاف انگلیس و فرانسه در جنگ تاریخی و تعیین کنندهٔ «چناق قلعه» که ششماه دوام کرد و سرانجام با شهامت بی نظیر تورکان به شکست قطعی مواجه شد و کشورهای غربی ناگزیر شدند با امضای قرارداد «لوزان» جمهوری نو تأسیس تورکیه را به رسمیت بشناسند و حرکات جنگ افروزانهٔ خود را متوقف کنند؛
5 – در کودتای نافرجام سال 2016 در تورکیه، تورکها یکجا با تمام اقوام ساکن کشور به شمول کردها با قیام عمومی خود این کودتا را درهم کوبیدند و پلان گماشتگان امپریالیزم را خنثی و نقش بر آب ساختند؛
امپریالیزم امریکا با آن که به نسبت موقعیت استراتیژیک تعیین کنندهٔ تورکیه در پیمان ناتو با آن اتحاد دارد، اما نمیخواهد این کشور به رشد طبیعی روز افزون خود ادامه بدهد و میکوشد با تحریک و تقویهٔ تجزیه طلبان کرد (pkk) وغیره و راه اندازی غیر مستقیم کودتاها وانواع تضییقات اقتصادی جلو رشد سریع آنرا بگیرد و کشورهای اروپایی از اشتراک تورکیه در اتحاذیهٔ اروپا تعلل میکنند؛
6- ایران با وجود آن که بیش از نیمهٔ نفوس آنرا تورکان تشکیل میدهند و تنها در آزربایجان بیش از 33 ملیون تورک وجود دارد، حاضر نیست حقوق فرهنگی آنان را به رسمیت بشناسد. در دوران سلطنت رضاشاه و پسرش که ”پان ایرانیزم” را ایدئولوژی رسمی دولت قبول کرده بود، در مکاتب آذربایجان برای کنترول شاگردانی که به زبان تورکی حرف میزدند، صندوقهای جریمه گذاشته بودند. هنوز هم شوینیستهای ایران تمام تورکهای کشورخود را به نظر خصومت و حقارت مینگرند؛
7 – تمام کشورهای امپریالیستی، به شمول ایالات متحده، انگلیس و ناتو از وحدت و همبستگی تورکها هراس دارند و هرگونه حرکت را درین ساحه تخطئه و اگر بتوانند خنثی میکنند؛
8- اما در شرایط رشد توقف ناپذیر گلوبالیزم که سراسر جهان را تحت تأثیر قرارداده است، دنیای تورک راهی جز تأمین ارتباط و همبستگی با یکدیگر ندارند. اکنون دیوارهای غیر قابل عبوری که کشورهای امپریالیستی در میان تورکان جهان به وجود آورده بودند، فروریخته و اندکی باقیمانده هم در حال فروریختن است، راه برای تحقق این مأمول بزرگ باز گردیده است. چنانچه تشکیل شورای کشورهای تورکی زبان به شمول مجارستان که اصالت تورکی دارند، گواه روشن این مدعا است.
به تأکید میتوان گفت که اتحادو همبستگی تورکان جهان که ناشی از یک ضرورت تاریخی میباشد، به ضرر هیچ ملت و دولتی نیست!
اما در مورد سیاست خارجی اوزبیکستان با دولت امارت اسلامی طالبان باید گفت که تعیین کنندهٔ خطوط سیاست خارجی هر کشوری منافع ملی آن میباشد. سیاست خارجی هیچ کشوری را نمیتوان برخلاف منافع ملی آن تصور کرد. همین حالا چین که دومین ابر قدرت جان محسوب میشود، با آن همه وسعت حدود، کثرت نفوس و قدرت اقتصادی خود با طالبان از راه مدارا پیش میرود و نخستین کمک آن 31 ملیون دلار به حکومت طالبان بود.
اخیرا وزیران خارجه کشورهای هند، روسیه و چین طی یک نشست مجازی خواستار تشکیل یک حکومت فراگیر در افغانستان شدند.
این در حالیست که اخیرا نشستهایی در مسکو، تهران، اسلام آباد و دهلی نو درباره افغانستان برگزار شده است. مبارزه با تروریسم، تشکیل حکومت فراگیر و فراهم سازی کمکهای بشردوستانه به افغانستان از جمله موضوعاتی استند که در این نشستها بر آنها تأکید به عمل آمده است.
این سیاست نرم چین و کشورهای دیگر ناشی از منافع ملی آنها میباشد. زیرا اهداف استراتیژیک چین از جمله پروژهٔ بزرگ «یک راه و یک کمربند» که روی آن 4 تریلیون دولار سرمایه گذاری شده و بهر برداری از معادن مس عینک و نفت سرپل که قراردادهای آن قبلا امضاشده، بدون کنارآمدن با دولت طالبان ممکن نیست.
در تاریخ جهان مثالهای زیادی وجود دارد که منافع ملی در تعیین خط مشی دولتها نقش تعیین کننده داشته است. یکی از مثالهای برجستهٔ آن «منشورمدینه» است که پیغمبر اسلام بعد از هجرت به مدینه با یهودان بنی قریظه و بنی نضیر و دیگران که مخالفان شدید اسلام بودند، به خاطر دفع خطر هجوم ائتلاف مخالفان مکه بر مدینه و حفظ دولت نو تأسیس اسلامی امضاکرد. بر طبق نوشته محققین یکی از نکات جالب این قرارداد اینست که قبایل یهودی به همراه مسلمین به عنوان یک «ملت»در نظر گرفته شده است. با این قرارداد جلو هجوم مخالفان از مکه گرفته شد و منافع دولت نوبنیاد تأمین گردید.
بنا بر آنچه گفته شد دولت اوزبیکستان نیز با در نظرداشت منافع ملی خود مانند چین، روسیه، هند و سایر کشورهای منطقه و جهان با دولت طالبان سیاست مسالمت آمیز به پیش میبرد. زیرا اوزبیکستان به صفت یک کشور محاط به خشکه و همسایهٔ افغانستان به بندر «گوا»ی پاکستان که کوتاهترین راه رسیدن به بحر هند و کشورهای خارجی میباشد، سخت ضرورت دارد و اعمار راه آهن مزار شریف – کابل – پشاورتوسط اوزبیکستان و تمدید لینهای انتقال انرژی برق این کشوربا ولتاژبلند از سب استیشن بزرگ پلخمری به پاکستان اهمیت حیاتی دارد. اینگونه مناسبات مسالمت آمیز با دولت طالبان به سود مردم افغانستان است و هیچ نوع ضرری به منافع تورکان افغانستان بخصوص اوزبیک و تورکمن نمیرساند.
اینکه برخی ازدوستان نوشته اند که تورکان افغانستان در حال نابودی و اضمحلال قرار دارند، یک تصور واهی و بی اساس است. زیرا خلق ما در دوران استبداد دوصد سالهٔ خانواده های سدوزایی و محمد زایی انواع ستم ملی، طبقاتی، تبعیض و تحقیر را متحمل شدند، اما در جای خود چون کوه استوار و پا برجای ماندند و هویت و فرهنگ ملی خود را حفظ کردند. همچنان خلقهای تورکستان با وجود سیاست مبنی بر نسل زدایی و فرهنگ ستیزی دولت شوروی، کیان خود را از دست ندادند و اکنون در عرصهٔ جهانی در صف کشورهای مستقل با حفظ افتخارات تاریخی و فرهنگ ملی خود سربلند استاده اند.
6 – پیش از جنگ جهانی اول دو دولت بزرگ غرب برطانیه و فرانسه که به اوج قدرت رسیده بودند، بر ضد دولت عثمانی به جنگ آغاز کردند و خواستند با عبورازطریق بحیرهٔ مرمره شهرتاریخی استنبول را اشغال نمایند. دراین جنگ دهشت انگیز که از 25 اپریل سال 1915 تا دسامبر سال 1915 دوام کرد و از هردو طرف بیش از نیم ملیون نفرقربانی گرفت، با آنکه نیروی دریایی متحدین غربی از 247 کشتی بزرگ و کوچک ترکیب یافته بود، نتوانستند بر تورکیه که دولت آن در حال اضمحلال بود، غلبه نمایند و مغلوبانه راه هزیمت اختیار کردند
.