ز فساد فراگیر تا ساخت و پاخت امریکایی ها
چرا ارتش افغانستان کشور را بدون جنگ تحویل طالبان داد؟
از سال ۲۰۰۱ یعنی زمانی که ایالات متحده امریکا به همراه متحدانش به افغانستان لشکرکشی کردند، آمریکا بالغ بر ۱۳۵ میلیارد دلار خرج بازسازی ارتش افغانستان کرد که معادل ده سال بودجه نظامی اسرائیل است ولی عملا هیج نتیجه ای در برنداشته، چرا نتیجه نداشته است؟
دیپلماسی ایرانی: آندره سرنکو، تحلیلگر روس در سایت روسی لنتا رو تحلیلی درباره این که چرا ارتش افغانستان کشور را بدون جنگ تحویل طالبان داد؟ نوشته است.
وی در این سایت روسی می نویسد: در ۱۹ اوت جاری قرارداد محرمانه ای بین آمریکا و طالبان بسته شد مبنی بر اینکه آمریکا دیگر حمله هوایی در حمایت از نیروهای نظامی افغانستان در سرکوب طالبان نمی کند به شرط این که طالبان دیپلماتها ونظامیان آمریکایی را به گروگان نگیرد.
در این رابطه آندره سرنکو تحقیق کرده که آیا فروپاشی ارتش افغانستان یک توطئه مخفیانه بوده یا دلایل دیگری داشته است. این سایت در پاسخ به این سئوال می نویسد: از سال ۲۰۰۱ یعنی زمانی که ایالات متحده امریکا به همراه متحدانش به افغانستان لشکرکشی کردند، آمریکا بالغ بر ۱۳۵ میلیارد دلار خرج بازسازی ارتش افغانستان کرد که معادل ده سال بودجه نظامی اسرائیل است ولی عملا هیج نتیجه ای در برنداشته، چرا نتیجه نداشته است؟
سرنکو می نوسید: از سال ۱۹۹۲ که مجاهدین افغانستانی دولت کمونیستی افغانستان را نابود کردند کشور از هر گونه ارتش منظمی محروم بود. پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۱ آمریکا به این نتیجه رسید که باید ارتش افغانستان را از صفر بسازد. برای همین اتحاد شمال را ایجاد کرد تا علیه طالبان بجنگد. در همان زمان امریکایی ها فهمیدند که ستون پنجمی از اسلام گرایان در این ارتش وجود دارد. رشد بیحد وحصر و بی کیفیت نیروهای ارتش افغانستان همیشه مورد بحث بوده است. حالا که ارتش افغانستان از هم فروپاشیده است بهتر می توان به بررسی آن پرداخت و آمار و ارقام آن را واکاوی کرد. بنا به گزارش ها تا پایان زمامداری اشرف غنی احمدزی، فقط ده درصد ارتش افغانستان سواد خواندن و نوشتن داشتند در حالی که ۲۵ درصد نظامیان معتاد به مواد مخدر بودند و افسران نظامی افغانستانی بسیاری فاسد بودند تا آنجا که حتی سلاح های جنگی را می فرو ختند! فساد نه تنها در افسران افغانستانی فراگیر بود بلکه به افسران آمریکایی نیز سرایت کرد. مثلا پمپ بنزینی که با پانصد هزار دلار میشد ساخت را امریکایی ها با چهل وسه میلیون دلار می ساختند که بخش عمده آن پول هایی واهی بود که در حقیقت برای فساد تعریف می شدند. یا نمونه دیگر، نظامیان آمریکایی ۲۸ میلیون دلار را به حساب ایجاد قرارگاه جنگلی تعریف کرده بودند در حالی که افغانستان اصلا جنگل ندارد تا بخواهد بودجه ای برای آن تعریف شود!
آندره سرنکو در ادامه می افزاید: از سوی دیگر در ارتش افغانستان تبعیضهایی در مورد پرسنل شیعه های هزاره وجود داشت. به این ترتیب که تلاش می شد نیروهای پشتون و اهل تسنن به شکل تبعیض آمیزی بر تمام ارکان ارتش تسلط داشته باشند در حالی که بسیاری از امتیازات نه تنها از شیعیان و هزاره ها دریغ می شد بلکه با آنها به شکل زننده ای بدرفتاری می شد.
سرنکو سپس می نویسد: در مذاکرات دوحه قول و قرارها در مورد روابط متقابل طالبان با ارتش افغانستان صورت گرفته بود. از اول ماه مه زمانی که آمریکا شروع به خروج نیروهایش از افغانستان کرد، از همان زمان طالبان تصرف شهرها و والی های مختلف افغانستان را آغاز کرد. اما کسی تصور نمی کرد ظرف فقط سه ماه حکومت افغانستان سقوط کند. علت این سقوط این بود که رابطه بین حکومت مرکزی اشرف غنی و استانها قطع شده بود. خیلی از نظامیان که در اثر فساد از ارتش اخراج میشدند به طالبان می پیوستند که این اتفاقات ارتش را متزلزل می کرد. ماهی پنج هزار نفر از ارتش افغانستان ناپدید می شدند! از طرفی نظامیان ورزیده ارتش از استانی به استان دیگر منتقل می شدند بدون اینکه دلیلی روشن و منطقی برای این جا به جایی ها وجود داشته باشد. در حالی که به هیچ عنوان لازم نبود این همه نیرو به قندهار فرستاده شود تا سران ارتش در آنجا توسط تروریستها اعدام شوند. در چنین وضعیتی از بین رفتن حمایت هوایی آمریکا شوک بزرگی به ارتش و حکمت افغانستان ایجاد کرد و ارتش در مقابل طالبان خود را خلع سلاح احساس کرد.
لنتا رو به نقل از آندره سرنکو همچنین می نویسد: به طور کلی با پیشرفت در مذاکرات بین امریکایی ها و طالبان در حالی که به خواسته های دولت مرکزی در کابل کوچکترین توجهی نمی شد و می توان گفت عملا از روند گفت وگوها کنار گذاشته شده بود، در پاکستان اوضاع بکلی عوض شد. این پاکستانی ها بودند که نفوذ وتاثیر آمریکاییها بر طالبان را حفظ و تحکیم کردند. اینکه شنیده میشود آمریکاییها به آنها پول نداده اند در کل بی اساس است.
آندره سرنکو، در پایان به این نتیجه میرسد تا زمانی که تصمیم آمریکاییها به مبارزه علیه طالبان بود نیروهای نظامی افِغان خیلی خوب جنگیدند ولی از زمانی که تصمیمات سیاسی عوض شد انحطاط و اضمحلال نیروهای نظامی افغانستان آغاز شد.
واکاوی دلایل فروپاشیدن سریع ارتش افغانستان

به نظر میرسد تسلیم شدنها در افغانستان با همان سرعتی که طالبان میتواند سفر کند رخ میدهند.
به گزارش ایسنا، به نقل از نیویورک تایمز، در چند روز گذشته نیروهای امنیتی افغان تحت فشار پیشروی طالبان که در ماه مه شروع شد، در بیش از ۱۵ شهر فروپاشیدهاند. روز جمعه مقامها تایید کردند که این شهرها شامل دو تا از مهمترین مراکز ولایات افغانستان یعنی قندهار و هرات میشوند.
این حمله گسترده منجر به تسلیم شدنهای گسترده، تصرف هلی کوپترها و میلیونها دلار تجهیزات تامین شده از سوی آمریکا شده که توسط طالبان در ویدیوهای ضبط شده با موبایل به نمایش در میآیند. حومههای برخی شهرها چندین هفته شاهد درگیری سنگین بود اما نهایتا طالبان بر خطوط دفاعی این شهرها غلبه کرده و در مقابل مقاومتی ناچیز یا بدون مقاومت وارد آنها شد.
این انفجار از درون به رغم اینکه آمریکا در عرض دو دهه گذشته بیش از ۸۳ میلیارد دلار را صرف تسلیحات، تجهیزات و آموزش برای نیروهای امنیتی این کشور کرد، رخ میدهد.
ساخت دستگاه امنیتی افغانستان یکی از بخشهای کلیدی استراتژی دولت اوباما در ضمن تلاش آن برای جستجوی راهی برای تحویل دادن مسؤولیت امنیت و خروج در حدود یک دهه قبل بود. این تلاشها باعث تولید ارتشی الگوبرداری شده از تصویر ارتش آمریکا شد؛ یک نهاد افغان که قرار بود فراتر از جنگ آمریکا عمر کند.
اما این ارتش احتمالا قبل از آنکه آمریکا برود، خواهد رفت.
در حالی که آینده افغانستان هر چه بیشتر و بیشتر نامطمئن میشود یک چیز هر چه بیشتر روشن میشود: تلاش ۲۰ ساله آمریکا برای بازسازی ارتش افغانستان و تبدیل آن به یک نیروی رزمی مستقل و قدرتمند شکست خورده است و این شکست همچنان که کشور در کنترل طالبان میافتد در صحنه واقعی دارد خودش را نشان میدهد.
این که چطور ارتش افغانستان در آستانه فروپاشی قرار گرفت نه هفته گذشته بلکه ابتدا چند ماه قبل نمود پیدا کرد آن هم در انبوه شکستهایی که حتی قبل از اعلامیه جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا درباره خروج کشورش از افغانستان تا ۱۱ سپتامبر شروع شدند.
این روند هنگامی شروع شد که ایست بازرسیهای انفرادی در مناطق روستایی و واحدهای پلیس و سربازان مستقر در آنها که گرسنه و بدون مهمات بودند تحت محاصره شبه نظامیان طالبان قرار گرفتند و این شبه نظامیان به آنها وعده عبور امن را در صورت تسلیم شدن و باقی گذاشتن تجهیزاتشان دادند و این روند به تدریج به شبه نظامیان کنترل بیشتری بر جاده و سپس کلیت مناطق داد. همچنان که مواضع سقوط کردند، همواره موضوع شکایت یکی بود: پشتیبانی هوایی وجود نداشت یا اینکه آنها با کمبود محموله و غذا مواجه شدهاند.
اما حتی قبل از آن هم ضعف سیستماتیک نیروهای امنیتی افغان (که روی کاغذ تعداد نیروهایش حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر است اما در روزهای اخیر به گفته مقامهای آمریکایی تعداد نیروهایش به حدود تنها یک ششم این میزان رسیده) واضح بود. این کمبودها بر آمده از چند مسالهای هستند که از اصرار غرب بر ساخت یک ارتش کاملا مدرن با همه الزاماتش در قبال پیچیدگیهای لجستیکی و تامینی ناشی شدند در حالی که این ارتش ثابت کرد که بدون ناتو و آمریکا به عنوان همپیمانهایش ناپایدار است.
سربازها و ماموران پلیس به ابراز انزجار هر چه عمیقترشان از رهبران افغان پرداختند. مقامها اغلب چشمشان را به روی آنچه اتفاق میافتد بستند در حالی که خیلی خوب میدانستند شمار واقعی نیروی انسانی ارتش افغانستان خیلی کمتر از آن چیزی است که در آمارهای کتبی ثبت شده و این ارتش درگیر فساد و پنهانکاری است که آنها بی سروصدا قبول کردهاند.
وقتی طالبان شروع به تقویت خود بعد از اعلامیه آمریکا درباره خروج از افغانستان کرد، این اعتقاد تشدید شد که جنگیدن در نیروهای امنیتی افغانستان – جنگیدن برای دولت اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان – ارزش مردن به خاطر آن را ندارد. سربازان و افسران پلیس افغانستان در مصاحبههای پی در پی به توصیف زمانهای یاس و احساسشان در خصوص اینکه رها شدهاند، پرداختند.
عبداللهی، ۴۵ ساله، یک رئیس پلیس که تا چند روز پیش خط مقدم را برای شهر قندهار در شمال افغانستان حفظ کرده بود، اظهار کرد: آنها تنها تلاش دارند که کار ما را تمام کنند.
نیروهای امنیتی افغانستان از سال ۲۰۰۱ تاکنون متحمل بالغ بر ۶۰۰۰۰ تلفات شدهاند. اما عبداللهی درباره طالبان حرف نزد بلکه درباره دولت کشورش حرف زد؛ دولتی به اعتقاد او بسیار بیکفایت به حدی که مجبور است بخشی از یک برنامه کلیتر برای واگذاری اراضی به طالبان باشد.
چندین ماه شکست ظاهرا روز چهارشنبه گذشته هنگامی که کلیت مقر یک لشگر ارتش افغانستان یعنی لشگر ۲۱۷ به دست طالبان در محل فرودگاه شهر قندوز در شمال افغانستان سقوط کرد به اوج خود رسید. این شبه نظامیان یک هلی کوپتر مسلح از کارافتاده را تصرف کردند. تصاویر یک پهپاد تامین شده از سوی آمریکا که توسط طالبان تصرف شد، به همراه تصاویر ردیفهای خودروهای زرهی در اینترنت پخش شدند.
ژنرال عباس توکلی، فرمانده لشگر ۲۱۷ ارتش افغانستان که به هنگام سقوط پایگاهش در یک استان نزدیک به آنجا بود اظهاراتی مشابه با اظهارات عبداللهی را به عنوان دلایل شکست سربازانش در میدان جنگ مطرح کرد.
توکلی ساعاتی بعد از آنکه طالبان به پست کردن ویدیوهای شبه نظامیانشان در حال غارت پایگاه گسترده تحت کنترل این ژنرال پرداختند، اظهار کرد: متاسفانه تعدادی از نمایندگان پارلمان و سیاستمداران دانسته یا ندانسته به شعله آتشی که از سوی دشمن شروع شد، دامن زدند.
او تاکید کرد: هیچ منطقهای در نتیجه جنگ سقوط نکرد بلکه در نتیجه جنگ روانی سقوط کرد.
انتهای پیام