نگاهی به زندهگی پربار و غمانگیز اسدالله ولوالجی
ضیاء جمال، استاد دانشگاه تخار۱۴ سنبله ۱۴۰۰

اسدالله ولوالجی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و مسائل سیاسی افغانستان، روز شنبه، ۶ سنبله سال ۱۴۰۰ خورشیدی، در زادگاهاش، ولسوالی رستاق ولایت تخار، درگذشت. او هرچند سالها با بیماریهای بسیار درگیر بود، ماه قبل به ویروس کرونا نیز مبتلا شد. با وجودی که بیماری کرونا را با دشواری شکست داد؛ ولی نتوانست دیگر استواری قبلیاش را باز یابد که به اثر عوارض این بیماری تواناییاش رو به ضعف نهاد. خانواده ولوالجی بنا بر توصیه پزشکان، او را به زادگاهاش رستاق انتقال دادند تا در هوای آرام و گوارای روستا به سلامتی روانی و جسمی دست یابد. اما وضع صحی وی در آنجا نیز بهبود نیافت و سرانجام پس از گذراندن چند روز در رستاق، زندهگیاش به پایان رسید.
اسدالله ولوالجی در سال ۱۳۳۲ خورشیدی در ولسوالی رستاق ولایت تخار متولد شد. پدرش محمد امین، مشهور به وکیل عمک جان و پدرکلانش نایب محمدنبی خان از اشراف و بزرگان عصرشان بودند و به همین لحاظ ولوالجی به یک خانواده بانفوذ تخار تعلق داشت. وی تعلیمات ابتدایی را در زادگاهاش ولسوالی رستاق و ولسوالی دشتقلعه ولایت تخار آغاز کرد. سپس شامل مکتب حربی و به تعقیب آن وارد دانشگاه حربی کابل شد. او بعد از فراغت از دانشگاه حربی در سال ۱۳۵۵ خورشیدی در صفوف ارتش افغانستان به کار آغاز کرد. ولوالجی به قول خودش از زمان فراغت تا هنگام بازنشستهگی، مأموریتهای رسمی و غیررسمی ذیل را به ترتیب عهدهدار بود:
– از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۷۰ خورشیدی افسر ارتش ملی افغانستان؛
– از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۳۷۷ خورشیدی مدیر مسوول نشریه آزاد اندیشه در شهر مزار شریف؛
– از اواخر سال ۱۳۷۳ تا ماه اسد سال ۱۳۷۷ خورشیدی معاون و سرپرست انجمن فرهنگی امیر علیشیر نوایی در شهر مزار شریف؛
– از ماه جدی سال ۱۳۸۰ تا ماه جوزای ۱۳۸۱ خورشیدی عضو کمیسیون مستقل تدویر لویهجرگه اضطراری؛
– از ماه حوت سال ۱۳۸۱ تا ماه میزان سال ۱۳۸۲ خورشیدی عضو کمیته تحقیقات و مطالعات کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان؛
– از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۹۱ خورشیدی عضو بورد مجتمع جامعه مدنی افغانستان و یکی از موسسان جامعه مدنی در افغانستان؛
– از آغاز سال ۱۳۸۲ خورشیدی تا پایان همان سال عضو کمیسیون تهیه گزارش ملی انکشاف بشری افغانستان؛
– از ماه حوت سال ۱۳۸۴ تا دهم قوس ۱۳۸۶ عضو شعبه تعلیم و تربیه دفتر ساحوی کابل کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان؛
– از ماه حمل سال ۱۳۸۶ خورشیدی تا دهم قوس همان سال رییس انجمن قلم افغانستان و از بنیانگذاران این انجمن؛
– از ماه میزان سال ۱۳۸۶ تا حمل سال ۱۳۸۸ خورشیدی رییس بنیاد اجتماعی و مدنی توران؛
– از ماه حمل سال ۱۳۸۷ تا حمل سال ۱۳۸۹ خورشیدی سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی؛
– از ماه سرطان ۱۳۸۶ تا ماه ثور سال ۱۳۸۷ خورشیدی رییس مرکز هماهنگی نهادهای جامعه مدنی افغانستان؛
– از ماه حوت سال ۱۳۸۹ تا ماه جوزای سال ۱۳۹۰ خورشیدی عضو کمیسیون برگزاری جرگه مشورتی صلح افغانستان؛
– از ماه عقرب سال ۱۳۹۱ تا ۱۳ جوزای سال ۱۳۹۶ خورشیدی معاون حزب حق و عدالت؛
– از اواخر سال ۱۳۹۵ تا اول ماه جوزای سال ۱۳۹۶ خورشیدی مشاور دفتر شورای امنیت افغانستان.
همانگونه که در فهرست مأموریتها و کارکردهای اسدالله ولوالجی مشاهده میشود، او بیشترین کار را در دو دهه حضور جامعه جهانی در افغانستان انجام داده است. اکثریت فعالیتهای وی به حوزه جامعه مدنی و حقوق بشر متمرکز بوده است. ولوالجی در این دو دهه از چهرههای برجسته حوزه جامعه مدنی بود. او در زمینه گسترش ارزشهای دموکراسی و حقوق بشر در افغانستان تلاشهای زیاد فکری و عملی انجام داد. ولوالجی در این عرصه علاوه از تأسیس نهادهای مدنی و حضور فعال در نهادها، تألیفات و تحقیقات ارزشمندی را به منظور معرفی ارزشهای مدنی و حقوق بشر در جامعه افغانستان از خود به جا گذاشته است. از جمله نوشتههای او در این زمینه، میتوان به کتابهای «دموکراسی و جامعه مدنی در افغانستان»، «پارلمان، آزادی و دموکراسی» و «پیشینه طرز اداره و انتخابات در افغانستان» اشاره کرد. روشنگری در مرکز زندهگی سیاسی و فرهنگی او قرار داشت. ولوالجی به صورت پیهم در رسانهها ظاهر میشد و پیرامون مسائل سیاسی و حقوق اساسی شهروندان ابراز نظر میکرد. او در دو دوره انتخابات پارلمانی از حوزه تخار وارد کارزار شد و با استفاده از فرصت کارزارهای انتخاباتی در زمینه آگاهیدهی برای مردم و ایجاد تغییر در فکر و رفتار آنها تلاش کرد.
ولوالجی علاوه بر عرصه جامعه مدنی، حقوق بشر و دموکراسی، در حوزه تاریخپژوهی و سرایش شعر نیز فعال بود. او مباحث زیاد تاریخی را از نو مطرح کرد و باورهای رایج در این ساحه را به چالش کشید. یکی از مباحث مرکزی او در حوزه تاریخ، برجستهسازی حضور ترکها در تاریخ قدیم و جدید افغانستان است. وی باور داشت که سرزمینهای امروزی افغانستان بخشی از تاریخ ایران باستان نیست و این جغرافیا در حوزه تاریخی و فرهنگی توران باید مطالعه شود. موصوف رسالههای پژوهشی «اینجا ایران شرقی نیست» و «نام باستانی سرزمین ما توران است» را به همین منظور نوشت و در این آثار با استناد به منابع تاریخی از این باورش دفاع کرده است.
بخش دیگری از پژوهشهای تاریخی و سیاسی او را بررسی تحولات دوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق و جنگهای ناشی از این حاکمیت تشکیل میدهد. این بخشی از نوشتههای ولوالجی که در قالب چندین عنوان کتاب به نشر رسیده، بیشتر مبتنی بر خاطرات و چشمدیدهای خودش است. معروفترین نوشتههای او در این عرصه، «روسها از کدام مجرای تاریخی وارد افغانستان شدند؟»، «خروج جنرال دوستم و سقوط داکتر نجیبالله» و «در صفحات شمال افغانستان چه میگذشت؟» است. ولوالجی در این کتابها تلاش کرده است تا رویدادهای آن دوران را به شکل دقیق و بیطرفانه روایت و تعریف روشن از حوادث پیچیده آن دوره ارایه کند. این آثار وی میتواند در مطالعه و بررسی رویدادهای سیاسی عصر مورد بحث برای تاریخنویسان امروز و فردا روشنایی فراهم کند.
از ولوالجی چندین مجموعه شعری نیز به چاپ رسیده است. «فانوسی به درگاه شب»، «مهر و مصحف»، «با تو بهار میرسد» و «سپیده سرزده»، از جمله آثار شعری او است. وی به دو زبان فارسی و اوزبیکی شعر میسرایید. اکثر شعرهای وی در زندان پلچرخی سروده شده و انعکاسدهنده دردهایی است که او و مردم در آن زمان به دوش میکشیدند.
اسدالله ولوالجی در طول حیات پرفرازونشیب خود، حوادث تلخی را تجربه کرده است که کمتر کسی توان تحمل آن را دارد. او زمانی که تازه به مأموریت نظامی روی آورده بود، با دختری از اقاربش ازدواج کرد. هنوز سالی از ازدواج آنها نگذشته بود که روزی هنگام برگشت از وظیفه به خانه، با جسد خونین نوعروسش مواجه شد. خانم وی به شکل مرموزی توسط خدمهای که در خانه وی بودوباش داشت، به قتل رسیده بود. این حادثه روان وی را دچار اندوه جانگدازی کرد که هیچگاه فراموشش نکرد. او شعر معروف اوزبیکیاش (ینگی کندوز، ینگی آی و ینگی ییل…) را که فرهاد دریا آهنگ ساخته است، برای همسر شهیدش سروده بود.
سالهای زندان نیز از دورههای دشوار زندهگی ولوالجی است. او در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان مدت شش سال را در زندان پلچرخی در حبس گذراند. علت توقیف او توسط رژیم کمونیستی افغانستان، افکار سیاسی عدالتطلبانه او پیرامون مسأله ملی افغانستان بود و به همین اساس او را به اتهام همسویی با جریان موسوم به ستم ملی، به زندان انداختند. در آن سالها تعداد زیادی از فرهنگیان و روشنفکران نیز در زندان دولت کمونیستی به سر میبردند و سلولهای زندان محیط شعرخوانی و مباحث سیاسی برای آنها بود. ولوالجی نیز از چهرههای شامل این حلقه به حساب میرفت و به سرایش شعر میپرداخت. این سالهای دشوار، قریحه شاعرانه او را تقویت میکرد و باعث تولید سرودههای بلند و پرسوز میشد. وی اکثر اشعارش را در همان سالهای زندان سروده است.
ولوالجی بعد از رهایی از زندان به ولسوالی دشتقلعه ولایت تخار رفت و چند سال را با مردم و فامیلش در میان جنگ و بیثباتی سپری کرد. او که در تحولات نظامی ولسوالیهای ماورای کوکچه در اواخر حکومت داکتر نجیبالله نقش مهم داشت، خاطراتش را نیز از آن سالهای پرآشوب نوشته است که منبع ارزشمند به خاطر مطالعه حوادث آن سالها محسوب میشود. ولوالجی بعد از سقوط دولت داکتر نجیب، به مزار شریف رفت. در آنجا با جمعی از فرهنگیان ترکتبار، نشریه اندیشه و انجمن فرهنگی امیر علیشیر نوایی را اساس گذاشت و به فعالیت فرهنگی و علمی پرداخت. با وجود فعالیتهای موثر فرهنگی در آن زمان با فقر و تنگدستی، روزگار میگذراند. با وخامت اوضاع در شمال افغانستان، ولوالجی به پاکستان مهاجرت کرد و با وجود فقری که گرفتار آن بود، به کار نوشتن و تحقیق ادامه داد. در سالهای مهاجرت یادداشتهایش را از جریان تحولات سیاسی افغانستان ترتیب داد و آنها را در قالب چند کتاب منتشر کرد.
اسدالله ولوالجی در سال ۱۳۸۰ به کابل برگشت و در برقراری نظم نوین سیاسی، پایهگذاری و توسعه جامعه مدنی و ترویج دموکراسی در جامعه جنگزده افغانستان سهیم شد. در این سالها وی با وجود تلاش موثر در عرصههای یادشده، هیچگاه مورد توجه و مهر دولت افغانستان قرار نگرفت و از این بابت همیشه شکایت داشت.
حدود یک سال پیش، یعنی در جوزای سال ۱۳۹۹ خورشیدی، موتر حامل خانواده ولوالجی در ولسوالی پغمان کابل هدف حمله قرار گرفت. چهار عضو خانواده وی به شمول دختر و همسرش در آن حادثه جان باختند. این رویداد تکاندهنده برای ولوالجی غیرقابل تحمل بود و یک سال آخر عمرش را با این اندوه جانگداز به سختی سپری کرد. سرانجام غم از دست دادن دختر جوان و همسرش او را به طرز چشمگیری ضعیف ساخت و با این کوه غم و به اثر بیماریای که در این اواخر گرفتارش شد، به گونه غمانگیزی از دنیا رفت. از او آثار زیادی به میراث مانده است. ولوالجی در طول زندهگی پرفرازونشیب خود، بیستوشش عنوان کتاب را نوشت و به نشر رساند. کتابهای او شامل حوزههای تاریخ افغانستان، جامعهشناسی افغانستان، شعر و مسائل سیاسی میشود. علاوه بر آن دهها مقاله تحقیقی در بخشهای یادشده نیز نشر کرده است. این آثار میراث ماندگار زندهگی پررنج او است.