کاریکاتورمرد ۹ زنه وتجمع اعتراضی ملا ها در مسجد پل خشتی

0
811

لحظاتی با تاریخ

نقل از کتاب «هزاره‌ها و حاکمیت‌های استبدادی صدسال اخیر»

، جلد دوم

نویسنده: عباس دلجو.

……….در ماه عقرب ۱۳۴۹ خورشیدی یک تن از کارمندان وزارت اطلاعات و فرهنگ به نام «سراج وهاب»، کاریکاتوری به نام «مرد ۹ زنه» را که که یک کارتونیست آلمانی کشیده بود، در روزنامه دولتی «اصلاح» که دومین روزنامه رسمی و مهم افغانستان به شمار می‎رفت، به نشرسپرد. درواقع غرض از نشر این کاریکاتور، حمله به تعدد زوجات در اسلام و بی‌احترامی و هتک حرمت به شخص پیامبر اسلام بود. در همین زمان فیلم «زندگی حضرت یوسف» نیز در سینماهای کابل به نمایش گذاشته شده بود. چون ملاها و مولوی‌ها و مردم مسلمان در آن زمان به تصویرکشیدن پیامبران الهی را در حکم کفر و فسق می‌دانستند، به همین دلیل بر نمایش فلم حضرت یوسف، اعتراض شدید کردند. نمایندگان مردم در مجلس نمایندگان در واکنش به خشم علمای مذهبی و مردم مسلمان کشور، مجبور شدند که از محمود حبیبی وزیر اطلاعات و فرهنگ سلب اعتماد نمایند. نوراحمد اعتمادی، نخست وزیر، تصمیم شورای ملی را نپذیرفت، اما با آن هم در اثر ادامه تظاهرات دانشجویان مسلمان و علمای دینی وزیر موصوف مجبور به استعفا شد.اگر چه اين اعمال توهین‌آمیز و بي‌سابقه در مطبوعات افغانستان از طرف دربار و اعتمادي با بي‌اعتنايي مواجه شد، ولي موجي از خشم و نفرت را در ميان مردم مسلمان کشور، برانگيخت. ملاها و مولوی‌های سنتی به خاطر اعتراض به چاپ کاريکاتور توهین‌آمیز در روزنامه اصلاح و نمايش فيلم حضرت يوسف در سينما، در مسجد پل خشتي کابل تحصن کردند. این تحصن و تظاهرات عظيم و دامنه‌دار توسط علما و روحانيون و جوانان مسلمان براي مدت چهل و سه روز در همه‌جا به مشاهده مي‌رسيد که مسجد پل خشتي حيثيت مرکز‌ اين اعتراض‌ها را داشت.ناگفته نماند که قبلا عمال دربار، مخصوصا جنرال عیدالولی خان داماد شاه برای جلوگیری از پیشروی سریع کمونیست‌ها، از طریق عبدالهادی داوی که در آن زمان رئیس مجلس سنای کشور (مشرانوجرگه) بود، به حقه‌ی کهنه و زنگ‌زده ای متوسل شده بود. جنرال ولی می‌خواست تا به این بهانه، تعدادی از روحانیون و مولوی‌های وابسته به دربار را علیه کمونیست‌ها بسیچ و سازماندهی کند. به همین خاطر طبق دستور او، رهبری تعدادی از ملاها و روحانیون وابسته به در بار را مولوی عطاءالله فیضانی با عده ای دیگر از شخصیت‌های روحانی مانند صبغت الله مجددی، مولوی مسکین، مولوی چرخ لوگر و… بر عهده گرفتند. این مجموعه‌ی رهبری، نیز در مسجد پل خشتی تجمع نموده و مولوی‌ها و روحانیون را حتا از ولایات به مرکز کابل به تظاهرات و تحصن علیه کمونیست‌ها و حمایت از خاندان شاهی دعوت‌کردند. اما در همين گیر و دار و تظاهرات ملاها، تعدادي از اسلام‌گرایان رادیکال(اخوانی‌ها) فرصت را غنیمت شمرده در بین ملاهای معترض جاخوش‌کرده بودند و ضمن دادن شعار علیه کمونیست‌ها، بر ضد حکومت و دربار نیز شعارهای شان را نشانه رفتند. چنانچه در جریان تظاهرات ملاها، مولوی عبدالوهاب بولغینی در حین سخنرانی اش، لبه تیز سخنش را به سوی دربار و عیاشی و استبداد و فساد ظاهر خان نشانه گرفته و جریان تظاهرات را برخلاف برنامه سردار ولی و سایر عمال دربار، سمت و سویی دیگری بخشید. در این مورد عتیق الله مولوی زاده خاطرات و چشم‌دیدهایش را از تظاهرات ملاها در مسجد پل‌خشتی در بخشی از نوشته اش تحت عنوان«ازدین‌پروری تا دین‌فروشی! ناگفته‎هایی از تظاهرات علمای دینی در کابل»، چنین به تصویرکشیده است:”مولوی عبدالوهاب بولغینی (کوهدامنی) که از علمای راستین و خداپرست کشور ما بود بر فراز منبر پل خشتی گفت: آی علمای کرام! چرا به جان لینن چسپیدید؟ لینین در این‌جا نیست، لینن مسئول حکومت و حکومت‌داری این مملکت نبود و نیست. در این سرزمین کسانی که به نام شاه و اعلاحضرت به مدت ۴۰ سال حکومت کردند ثروت و دارایی این ملت را به غارت بردند، مسئول هستند. من شب گذشته در خواب دیدم که صدها هزار ملائکه الله، در فضای آسمان شهر کابل جمع شدند و بر زمامداران این کشور و شخص اعلاحضرت محمدظاهر شاه لعنت می‌فرستادند. آی علمای کرام! شما هم با پیروی از ملائکه‎های آسمانی صدا بلندکنید و بر این شاه و خاندانش لعنت و نفرین بفرستید.سخنرانی جناب مولوی عبدالوهاب بولغینی، آن‌قدر داغ و گیرا بود که ده‌هاهزار نفر از مؤمنین، ملا و غیرملا با صدای بلند برشاه و خاندانش نفرین فرستادند.جنرال سردار عبدالولی که با دقت اوضاع را تحت نظر داشت با در یافت گزارش از سخنرانی تند مولوی عبدالوهاب بولغینی، خون در رگ‌هایش جوشید و باعصبانیت {مولوی عطاءالله}فیضانی را احضارکرد و با عتاب به فیضانی گفت: ما برای شما استخوان دادیم که بر دیگران پارس بکنید، نه این که برصاحبان خود حمله کنید. جناب فیضانی! چه وضعیتی است که پیش آمده، دیگر سخن از لعنت به لینن و کمونیسم نیست! حالا همراه لعنت خودتان، لعنت چند صدهزار ملائکه را هم نثار ما می‎کنید. چطور است که این چند صد هزار ملائکه را در آسمان کابل تنها شما می‌بینید و مردم کابل بی‌خبر اند؟! جناب فیضانی قرار و مدار ما چنین نبود، مگر شما پای این سند امضا نکردید که ما برای بقا و حمایت از نظام سلطنتی و رهبری خردمندانه اعلاحضرت محمدظاهرشاه و مبارزه علیه کمونسیم گردهم جمع می‎شویم و مردم را از خطرات کمونیسم با خبر می‎سازیم؟ از امضا این سند هنوز یک‌سالی نگذشته است که نتیجه اش این چنین شد. ….. “{۱۱۶} از سوی دیگر گماشتگان روس وابسته به خلقی‌ها و پرچمی‌ها، نیز در صف ملاها و روحانيون سنتی رخنه‌کرده و تلاش نمودند تا تبليغات عليه روس و مزدورانش را متوجه سلطنت و حکومت کنند. چنانچه دار و دسته نور محمد تره‌کي خود به‌اين موضوع اعتراف ‌کرده‌ و چنین گفته اند: “… حزب دموکراتيک خلق افغانستان بر طبق هدايت رهبر محبوب خويش (تره‌کي) در جمعيت ملايان، علماي وطن‌پرست را طوري تنظيم ساخت که نوک تيز‌اين تبليغات ارتجاعي متوجه فسادهاي سلطنت گردد. که پس از چهل و سه روز جلو اجتماعات را در مسجد پل خشتي بگيرد….”{۱۱۷}درواقع کمونيست‌ها با‌ اين حقه و نيرنگ هم دولت را با ملاها طرف ساختند و هم مقصود خويش را بر آوردند. دربار و شخص جنرال عبدالولی زمانی که فهمید حقه شان کارگر نیفتاد، در شب چهل و سوم مظاهرات به تاريخ ۴ برج جوزاي ۱۳۴۹ نظاميان و پليس به دستور شخص جنرال عبدالولی، مسجد پل خشتي را که ملاها و روحانیون در آن جا مرکزيت داشتند، محاصره کردند و شب هنگام همه را به ضرب دنده‌هاي برقي سوار بر موتر‌ها کرده و به ولايات دور دست فرستادند.يکي از وکلا در سرطان ۱۳۴۹ حين صحبت از بي اعتنايي‌هاي دربار و حکومت درباره کمونيست‌ها و نفوذ آنان در جامعه، چنین گفته است: ” من و يکي از وکلاي ديگر پس از واقعه مسجد پل خشتي نزد سردار عبدالولي رفتيم و او را از حادثه زشتي که در مسجد اتفاق افتاده بود، برحذر داشتيم و عواقب آن را نامطلوب خوانديم. اما سردار عبدالولي در جواب گفت ديگر اجازه نخواهيم داد که دوره امان‌الله خان تکرار شود و ارتجاع و نوکران انگليس وضع جامعه و حکومت را بر هم زنند. آري! سردار عبدالولي و اعتمادي هرگز نمي‌دانستند که موريانه کمونيست و مزدوران واقعي استعمار متوجه در هم ريختن سلطنت بودند، نه علما و روحانيون که بعضاً سال‌ها از شاه به عنوان سايه خدا ياد مي‌کردند وبه آن ارج مي‌نهادند. …”{۱۱۸}

395داکتر عظیم خنجانی, علی تقوایی og 393 andre64 kommentarer20 delingerSynes godt omKommenterDel

پاسخ ترک

Please enter your comment!
Please enter your name here