لحظاتی با تاریخ
از عباس دلجو
شاه امانالله خان به رغم آن که در فکر ترقی و پیشرفت کشور بود، اما با توجه به رسوب ذهنیت قبیلوی اش، او نیز مانند اسلافش ذهنیت اتنوسنتریستی داشته و تمام هم و غمش را مبذول خوش نگهداشتن سران قبایل پشتون کرده بود. درست به همین دلیل بود که امانالله خان، مولویها و روحانیون سنتی و نخبگان پشتون را صرف به خاطر خوش و راضی نگهداشتن قبایل پشتون، نه تنها آنان را حاکم بر دربار که مسلط بر جان و مال مر دم نیز کرده بود. اما بعدا برای خود امانالله خان ثابت شد که تسلط سران قبایل پشتونها بر جان و مال مردم و بخشیدن امکانات ملی به آنان، اشتیاهی بزرگ و جبرانناپذیر او، بود. چنانچه خود امانالله خان زمانی که متوجه این اشتباهش شده بود، در جلسات پایانی مجلس کبیر ملی یا لویه جرگه سال ١٣٠٣ خورشیدی، چنین افشاگری کردهاست: ” ….. احسان، خوبی و نیکیهایی که من بالای {مردم} سمت جنوبی که فیالحال به مقابل من برخاستهاند، کردهام، والله به خاندان پدر خود و به قوم محمدزایی نکردهام. اگر کدام گروهی از ایشان برای نمایش «اتن ملی» هم به کابل میآمد، در بدل آن غرق پول میگردیدند. بیشترین مانورهای عسکری هم از افراد این قوم بدبخت ترتیب و به دشمن نشان داده میشد. بالاخره از میان تمام ملت افغانستان نگهبانهای شخصی خود را نیز از میان این طایفه برگزیدم ….. سینههای ملعون شان از اعطای نشانهای وفای بیوفایی مثل ریگ پراست. مالیهی همه شرکتکنندهگان جهاد را برای یکسال معافکردم ولی ازین احسان فراموشکنندهگان را تا سه سال …. اکنون در برابر این همه احسانهای من، این قوم بدبخت، جاهل و محسنکش، بر روی من میزنند. لعنت بر ایشان باد!آرزو داشتم که کارتوسهای خریداری شده از خارج، {باید} به سینهی دشمنان ما بخورد … بدا به حال سمت جنوبی که امروز اولین اسلحهی که از آنطرف میآید، برای کشتن مردم سمت جنوبی میرود … عسکر دلیرم کی را میکشد؟ جهال سمت جنوبی را لازمست که عسکرم آن کافرنعمتان بیایمان را بکشند. سرزنش و مجازات این طوایف جهالتپیشه سمت جنوبی تا حال تأخیر رفته … افسوس برین ملت جاهل و این عشایر نادان که خود شان تیشه {بر} ریشه خود شدهاند. … “{ نقل از: اسناد لویه جرگه سال ١٣٠٣ خورشیدی. ص ٣٩٣}…….پ. ن: درست همان اشتباه امان الله خان را حامد کرزی و اشرف غنی نیز اقتباس کردند. حامد کرزی، تروریستهای پشتون را «برادران ناراضی» و اشرف غنی آنان را «مخالفین سیاسی» عنوان داده و تمام هم و غم شان را صرف راضی نگهداشتن تروریستهای قبیلوی کرده بودند. اما تاریخ و وضعیت کنونی گواه بر این واقعیت است که این دو نیز به سرنوشت امان الله خان گرفتار شدند.