شرف رشیدوف بیلن اوچره شیش افتخار

0
968

 نویسنده: پروفیسور شرعی جوزجانی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از خاطرات زندگی سیاسی من

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

41  سال قبل

سفر رسمی ما به مسکو و تاشکینت

……………………………………………

افتخار ملاقات با شرف رشیدوف

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قبل از پرداختن به گزارش سفر رسمی، میخواهم با استفاده از یادداشتهایی که در مورد این شخصیت بزرگ ادبی و سیاسی یعنی شرف رشیدوف داشته ام مطالبی به عرض برسانم.

من نخستین بار آواز شرف رشیدوف را در5 و یا 6 اکتوبر سال 1957 از طریق رادیو مسکو شنیده بودم. آن روزدر تاریخ جهان نخستین قمر مصنوعی ساخت بشر به فضا پرتاب شده، بعد از قرار گرفتن در مدار زمین به حرکت دور آن آغاز کره مشغول پخش سگنال با صدای (بیپ- بیپ) دوامدار به زمین بود و مردمان جهان باکمال تعجب آنرا می شنیدند.

شرف رشیدوف آنروز در محفل بزرگی که بدین مناسبت در مسکو دایر شده بود، پس از یک صحبت مختصر در رابطه به این رویداد تاریخی، سگنالهایی را که قمر مصنوعی از فاصلهٔ دور 939 کیلومتر باصدای (بیپ – بیپ)پی در پی پخش میکرد، به حاضرین مجلس شنوانید و آنها این خبر جالب و مسرت بخش را با کف زدنهای ممتد استقبال کردند.

آن سال من در صنف چهارم فاکولتهٔ شرعیات دانشگاه کابل مصروف تحصیل بودم. فکر میکردم کسی که اینگونه یک حادثهٔ تاریخی را به اشتراک کنندگان اینگونه یک محفل بزرگ اعلان نموده، سگنالهایی را که از فاصلهٔ حد اعظمی 939 کیلو متر به زمین پخش میکند، به سمع اشتراک کنندگان محفل میرساند و به جهانیان اعلان میکند، کدام آدم عادی نه بلکه یک شخصیت مهم و مطرح است.

بدین ترتیب من 63 سال قبل برای نخستین بار با نام دپلومات برجسته، نویسندهٔ بنام و شاعر، کاندید عضویت در بیوروی سیاسی کمیتهٔ مرکزی ح ک ا ش و سکرتر اول ح ک اوزبیکستان شرف رشیدوف آشنا شدم و آوازش را از طریق رادیو شنیدم.

من تا آن زمان از رهبران سیاسی اوزبیکستان فقط در بارهٔ فیض الله خواجه یف، اکمل اکراموف (که هردو به اتهام ملتگرایی وخصومت با نظام شوروی به دستور ستالین به قتل رسیدند) و نیز نورالدین محی الدینوف که با بولگانین و وروشیلوف به کابل سفر کرده بود، معلوماتی مختصر داشتم، از آشنایی با نام یک رهبر دیگر خورسند شدم و خواستم با آثار او آشنایی پیدا کنم.

نخستین اثر رشیدوف که من امکان خواندنش را یافتم ترجمهٔ عربی داستان «کشمیر قوشیغی» (ترانهٔ کشمیر) بود. «ترانهٔ کشمیر» که با الهام از فولکلور خلق کشمیر نوشته شده به صفت یک اثر رمانتیک نشاندهندهٔ احساس لطیف و روح حساس نویسنده، خواننده را به خود جلب میکند.

در طی سالهای زیاد از طریق رادیو تاشکینت با کارنامه های مهم او آشنایی پیدا میکردم. یک شب شنیدن یک اثر زیبای او به نام «داستان دو دل» که از رادیو به شکل سپیکتکل نشر میشد تأثیری عمیق در من گذاشت و مرا جدا به آن علاقمند ساخت.

قهرمانهای این داستان کامدی و مودن، اتوب چتر نقاش، بخصوص تمثال تنبور سحر آمیز هر کدام به داستان جاذبهٔ خاص می بخشید و شنونده را مجذوب می ساخت. برای خواندن و ترجمه کردن داستان احساس عجیبی در من پید آمد، اما برای رسیدن به این مأمول هیچ راهی موجود نبود. زیرا آن وقتها هیچ نوع مناسبات فرهنگی با اوزبیکستان وجود نداشت. من تا آن زمان غیر از یک مجموعهٔ مختصراشعار زلفیه خانم شاعر مشهور هیچ اثر دیگری باحروف کریل در زبان اوزبیکی نخوانده بودم. رسم الخط جدید اوزبیکی را هم با استفاده از همین مجموعه آموختم.

مدتی بعد یکی از دوستانم محمد یعقوب واحدی با استفاده از بورس اوزبیکستان به تاشکینت رفت و با نوشتن رسالهٔ داکتری خود در ساحهٔ متن شناسی به گرفتن دپلوم نامزدی علوم (pdh) موفق شد. او بنا به خواهش من داستان دودل اثر رشیدوف را به من فرستاد.

اثر را چند بار خواندم. ش. رشیدوف این اثر را با الهام از داستان کامدی و مودن میرزا عبدالقادر بیدل نوشته و بیدل ماجرای آنرا با استفاده از فولکلور مردم هند به نظم درآورده بوده است. ازین رو مثنوی «عرفان» بیدل را بدست آورده داستان کامدی و مودن را پیدا کردم و سراپای آنرا از نظر گذراندم. ترجمهٔ برخی از ابیات بیدل را که رشیدوف در سرآغاز فصلهای خود به شکل ایپیزاد آورده بود با متن بیدل مقایسه کردم و ابیاتی را که مولف از اشعار خود در آغاز فصول گذاشته بود، به دری ترجمه کردم. بدین ترتیب ترجمهٔ داستانرا شروع کردم.

برای نوشتن بیوگرافی ش. رشیدوف هیچگونه منبع در اختیار نداشتم. این مشکل را هم به کمک دوستانی که برای تحصیل به اوزبیکستان فرستاده شده بودند حل کردم و با منابع مورد ضرورت یک قطعه فوتوی مولف را نیز به دست آوردم.

نشر ترجمهٔ دری «داستان دودل» یکجا تصویر مولف در مجلهٔ «ژوندون» مشکلاتی به بار آورد. ب. ر رئیس نشرات مطبوعات که تمام نشرات را خودش سانسور میکرد، زیر عکس رشیدوف نوشته بود «عکس این روس اینجا چه میکند؟». مدیر مجله سراج وهاج به او گفته بود که این شخص روس نه، بلکه از آسیای میانه است و این داستان عشقی را با الهام از آثار میرزا بیدل نوشته است. چون نوشته هایم را به نسبت برخی عوامل سیاسی با نام و تخلص اصلیم اجازهٔ نشر در مطبوعات نمیدادند، من ناگزیر بودم مقالات و ترجمه های خود را با نامهای مستعار چون (ایلدرم، شبتاب، اونگوت، معصوم زاده وغیره) نشرکنم. این ترجمه نیز با نام مستعار «اونگوت» نشر شده بود. ب. ر روزی مرا نزد خود خواسته گفت: بهر نامی که تبارز کنی ما ترا میشناسیم. اونگوت خودت استی. گمان نکو که از زیر ریش ما خر سوار تیر میشی! گفتم جناب رئیس، نه من خردارم و نه شما ریش که از زیر آن بگذرم. نوشته هایم عموما علمی و ادبی است، نه سیاسی و این به کسی ضرر نمیرساند. پس از کمی جر و بحث او گفت: مرا هم درک کنید، مجبوریم وظیفهٔ سپرده شده را اجرا کنیم. من اورا قناعت دادم که این داستان فقط یک اثر رومانتیک است که مؤلف موضوع آنرا با الهام از اثر «عرفان» حضرت بیدل به رشتهٔ تحریر کشیده است.

به هر حال ترجمهٔ فارسی «داستان دودل» به همت مدیر مسئول آن دوست ژورنالیستم سراج الدین وهاج از شمارهٔ 51 سال 1974، ماه مارچ تا آخر در مجلهٔ «ژوندون» به نشر رسید و مورد علاقهٔ خوانندگان قرار گرفت. در مقدمهٔ مختصر ترجمه، اثر و مولف آن با فوتوی او طور موجز معرفی شده بود. چندی بعد ازآن «داستان دودل» به کمک دوستم شاد روان داکتر اکرم عثمان و گویندهٔ مشهور فریده عثمان انوری از طریق رادیو افغانستان به شکل سپیکتکل امکان نشر یافت.

بعداز آن رمانهای او بنام «پیروزمندان»، «موج پر صلابت»، «نیرومندتر از طوفان»، مقالات اجتماعی – سیاسی و مجموعه های اشعار او را به دست آورده، میخواستم برخی از آنهارا به فارسی برگردان نمایم.

در ماه اپریل سال 1978 (7 ثور سال 1357) تحول عظیمی در افغانستان روی داد و قدرت سیاسی از خانوادهٔ داود به ح د خ ا انتقال یافته به جمهوری دموکراتیک افغانستان اساس گذاشته شد. در اواخر همانسال بر طبق دعوت رهبری حزب کمونیست شوروی به صفت عضو کمیتهٔ مرکزی در رأس یک هیئت حزبی به مقصد تصحیح متن کارت عضویت حزب د خ ا به مسکو و بعدا به تاشکینت سفر نمودیم. پس از انجام وظیفه هنگام برگشت در حدود دو هفته مهمان تاشکینت بودیم. جریان سفر مارا به به چند ولایت اوزبیکستان قبلا مفصل نوشته ام.

من انوقت وزیر عدلیه، لوی سارنوال و سرپرست ستره محکمه بودم. براساس خواهش من ملاقات با رئیس دادگاه عالی و. محی الدینوا و سارنوال اوزبیکستان بوری خواجه یف میسر شد. من در جریان ملاقات مطمئن شدم که در تمام شوروی از جمله در اوزبیکستان استقلال قضا وجود ندارد.

من در جریان سفر مسکو علاقمندی هیئت را برای ملاقات با جناب رشیدوف اظهار داشته بودم. آنها گفته بودند که این مسئله را خود تاشکینت حل میکند. به همین مناسبت فلم هنری «داستان دودل» اثر شرف رشیدوف را در زبان اوزبیکی به ما نشان دادند.

دوام دارد.


**********************************************************************

دوستان محترم! متن فارسی قسمت اساسی این مقاله در اثر یک اشتباه تخنیکی از نزدم گل شد و من ناگزیر شدم به جای آن متن اوزبیکی آنرا تقدیم نمایم. بنابرآن از ذوات محترمی که اوزبیکی نمیدانند معذرت میخواهم. با احترام!

********************************************************************

بیزگه «ایرته لب سیزلرنی ملاقات اوچون شرف رشیدوف قبول قیله دیلر» دیب ایتیشدی. 1979ییل مارچ آیی نینگ 24 کونی ساعت اؤنلرده اؤرتاق ش. رشیدوف اؤز قبول خانه سیده بیزلرنی کوتیب آلدی.

ملاقات رسمی فضاده باشلندی. رشیدوف بیزلردن حال- احوال سؤره گندن کیین، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مدنی ساحه لرده اؤزبیکستان یوتوقلری و شونینگدیک کیله جکده مملکتده ترقیات اوچون نظرده توتیلگن ریجه لر باره سیده معلومات بیریب، بو گللب – یشنب تورگن اؤلکه نینگ پارلاق کیله جگی حقیده اؤزی نینگ قطعی ایشانچینی بیلدیردی.

او کیشی اؤزبیکستان باره سیده سؤزله گنده قووانچ، هیجان و فخرگه تؤلیب سؤزلردی. اؤزبیکستانده گی انسانی و مدنی امکانیتلردن هر تامانلمه فایده له نیشی بو اؤلکه نی کوتیلمه گن ترقیات باسقیچلریدن اؤتکزیب، جهان نینگ اینگ تکامل لشگن مملکتلری قطاریدن اؤرین آلیشگه موفق قیله دی، دیدی.

ش. رشیدوف افغانستان بیلن اؤزبیکستان خلقلری آره سیده گی تاریخی دوستانه مناسبت گه اشاره قیلیب، بو دوستلیک کیله جگی تؤغریسیده اؤز ایزگو نیتلرینی بیل- دیردی.

مسکودن بیزلر بیلن قوشیلیب کیلگن میزباننی نظرده توتیش اوچون بولسه کیرک، صحبت رسماً روس تیلیده آلیب باریلیب، پشتو تیلیگه ترجمه قیلینسه هم، مین او کیشیدن سوره دیم: رشیدوف جنابلری، اگر پروتوکول گه خلاف بولمسه، مین آنه تیلیم- اوزبیک تیلیده صحبت قیلماقچی ایدیم. شرف اکه نینگ چهره سی آچیلیب کیتیب، بویورنگ، بویورینگ دیدی. مین اوزبیک تیلیده گپیرردیم و او کیشی اوزبیک تیلیده جواب بیریب، اونی مهمانلر اوچون روس تیلیگه ترجمه قیلردی.

مین افغانستان خلق دموکراتیک حزبی نینگ بیرینچی کاتبی و افغانستان دموکراتیک جمهوریتی پریزیدینتی نورمحمد تره کی نینگ سلاملرینی تقدیم ایتدیم و سؤنگره، اؤزبیکستان سفری هیئتیمیزده قنده ی یخشی تأثرات قالدیرگنی حقیده گپیریب، اؤزبیک خلقی و اؤزبیکستان دولتی نینگ مهمان نوازلیگی اوچون تشکر بیلدیردیم. مین طلبه لیک چاغیم دن باشلب او کیشیگه نسبتاً اخلاص و محبتیم بارلیگیدن، شونینگدیک، او کیشی یرتگن اثرلر باره سیده قسقه چه قیلیب اؤز فکر و ملاحظه لریمنی بیان ایتدیم. نیچه ییللر مقددم آی بیک نینگ «نوایی»ناملی رمانی، ش. شا محمدوف نینگ «امیر خسرو دهلوی» کتابی و بیر نیچه اؤزبیک افغان شناسلری س. خ. غنیوف، ابا یوا، عارف عثمانوف و ع. منانوف)اثرلریدن تشقری، او کیشی نینگ «ایککی دل داستانی»نی دری تیلیگه ترجمه قیلیب، «ژوندون» مجله سیده چاپ قیلدیرگنیمنی، اوندن کیین افغانستان رادیوسیده اونی سپیککل شکلیده ایشیتتیریلگنینی ایتدیم. و نقاش دوستیم (کریم رحیمی)«ایککی دل داستانی» اوچون ایشله گن یتتی ته مینه توره بیلن قؤشیب، اونی کتاب شکلیده چاپ قیلیش نیتیم بارلیگینی بیلدیردیم.

ش. رشیدوف خرسند بؤلیب کیتدی. «مینینگ اینگ یخشی کؤره دیگن اثریمنی ترجمه قیلگن ایکن سیز» دیب ممنونیت بیلدیردی و مینینگ التماسیمگه کؤره مرکزی کمیته خادملریدن بیری اؤرتاق رحیموف گه تؤله راق ترجمۀ حالی و بعضی بیر صورتلرینی تیارلب بیریش اوچون هدایت بیردی.

صحبت جریانیده سؤره- دیم: «شرف اکه، سیز بوتون اتفاق و اؤزبیکستان بؤییچه بویوک وظیفه لرنی بجریش بیلن شغللنه سیز. مین بعضاً کؤپ قیرره لی بو ایشلر، سیزنی کیچه کوندوز اؤزیگه مشغول قیلیب، ایجادی ایشلرینگیز اوچون اؤرین قالدیرمسه کیره ک دیب اؤیله یمن. سؤره ماقچی بؤلگنیم شو که ایجادی ایشلرینگیز اوچون قنده ی قیلیب وقت تاپه سیز؟»

ش. رشیدوف کولیمسیره ب جواب بیردی:

«- سوالینگیز تؤغری. لیکن حیات نینگ آغیر تجربه لری مینی انتظام گه اؤرگتگن».

رشیدوف بو تجربه لر باره سیده معلومات بیره رکن، اولوغ وطن اوروشیده او منسوب بؤلگن حربی قسمدن بیر دوستی بیلن فقط اونینگ اؤزی تیریک قالیب، باشقه لری هلاک بؤلگنیدن، اوندن کیین آغیر احوال و چیدب بؤلمه یدیگن شرایط حقیده سؤزلب صحبت گه دوام بیردی:

– «مین هر کونی ساعت 6 ده توریب، ساعت 8 گه چه فقط اؤز ایجادی ایشلریم بیلن شغللنه من. سیز ایتیب اؤتگن اثرلر و باشقه ادبی- ایجادی ایشلریم هر کونی فقط منه شو ایککی ساعت ایجادی محنت نتیجه سی دیر. بو رژیمنی هیچ قچان بوزمه گنمن…».

اؤشه ییلی مینینگ بیر شعریم «ساویت اؤزبیکستانی» و «پراودا واستوکا» ده باسیلیب چیققن ایدی. اونگه تحریریت تامانیدن بیرنیچه مصرعلرگه اؤزگرتیریش کیرگیزیلیب، هم شکل، هم مضمون و هم بدیعی جهتدن پوتور یتکزیلگن ایدی. بو حقده مین اؤرتاق بهادر عبد رزاقوف بیلن سؤزلشیب اعتراض بیلدیرگن ایدیم (او کیشی کابلده گی سابق ساویت ایلچی خانه سیده کتته بیر لوازمده ایشلر ایدی). شو سببلی بؤلسه کیره ک اؤرتاق ش. رشیدوف صحبت چاغیده مینی کؤپ شعرایجاد ایتیشگه تشویق ایتیب بونده ی دیدی:

اؤزبیکستان نینگ بوتون مطبوعاتی سیزنینگ شعر و مقاله لرینگیزنی چاپ ایتیش اوچون تییار. علاجی باریچه کؤپ یازیش کیره ک. سیزنینگ شعرلرینگیز تحریر سیز نشر ایتیله دی.

مینگه کؤرستیلگن اوشبو لطف و محبتدن ممنون بؤلگنیمنی اظهار ایتیب، چین کؤنگلدن تشکر بیلدیردیم و بو تشویق کیله جکده مینینگ ایجادی ایشلریم اوچون بیر تورتکی بؤلگوسیدیر، دیدیم.

اوچره شو سؤنگیده ش. رشیدوف چیرایلی سککیز قرره لی بیر قوطی گه سالینگن، بیر یوزی افغانستان پریزیدینتی نینگ پارتریتی بیلن بیزه تیلیب، دوستانه سؤزلر یازیلگن کتته گینه چیننی گلداننی ساوغه اؤرنیده مینگه تاپشیریب، افغانستان جمهور رئیسیگه ایککی اؤلکه دوستلیگی نینگ رمزی صفتیده اؤز قؤلیم بیلن تاپشیریشیمنی التماس قیلدی. اوچره شو جریانیده و شونینگدیک، خیرلشوو چاغیده ایسده لیک صورتلر آلیندی. ش. رشیدوف نهایت اوغوارلیک و کمترلیک بیلن بیزلرنی قبولخانه بؤساغه سیگه چه کیلیب کوزه تدی. ملاقات خبری کیچه سی اؤزبیکستان تلویزیونیده مفصل شکلده اعلان قیلیندی.

بو اوچره شودن کوپ ییللر اوته دی. بو مدت ایچیده مین هیچ قچان بو اولوغوار انساننی اونوتگن ایمسمن. اوندن قالگن یادگارلیک تصویرلری مینینگ اوچون اونوتیلمس خاطره لر بؤلیب قاله ویره دی.

ش. رشیدوف سیماسیده حقیقی انساننی کؤریش ممکن ایدی. اونینگ هر بیر سؤزیده، حرکت و قره شلریده، آنه وطنی اؤزبیکستان گه، اؤزبیکلرگه و بوتون انسان و انسانیتگه، بؤلگن مهر ومحبتی تؤلقینله نیب تورردی. طبیعی کمترلیک، هر قنده ی صنعی لیکدن اوزاق بؤلگن صمیمیلیک، فن، ادبیات و صنعتگه شیدالیک و باشقه انسانی فضیلتلر، او بیلن اوچرشگن هر بیر آدمده او کیشیگه نسبتاً محبت و حرمت تویغوسینی اویغاتردی.

1979 ییل نینگ 27 دیسامبریده سابق ساویت اتفاقی ارمیه سی افغانستان گه کیریشی بیلن 80 دن کؤپراق جهان دولتلری تامانیدن رسماً تن آلینگن قانونی دولتنی آغده ریب

دولت و حزب رهبرلرینی قماققه آلدی. مینینگ تقدیریم هم اولر بیلن قؤشیلگن ایدی. اؤشنده مین حزب نینگ سیاسی بیوروسی اعضالیگی گه سیلنگن ایدیم.

تورمه دن بیر قاغاذ یازیب، همشهریم بؤلگن عسکر آرقه لی یشیرین شکلده، کتته اؤغلیم همایون جوزجانی گه یوباردیم. بو خطده ینگی باسیلیب چیققن «یشه سین پرتیه!» ناملی اؤزبیکچه شعرلریم مجموعه سینی ش. رشیدوف گه تقدیم ایتیب، آخریده «پلچرخی» تورمه سیدن، دیب امضا چیکدیم. بو کتاب ایلچی خانه خادملریدن بؤلگن بیر اؤزبیک دوستیم آرقه لی او کیشیگه ییتکزیلگن ایکن. تورمه دن چیققنیمدن کیین، انیق بؤلدی که، ش. رشیدوف اؤشه وقت افغانستان جمهور رئیسی بیلن مین گناه سیز تورمه گه توشگنلیگیم باره سیده سؤزله شیب، اوندن مینی تورمه دن آزاد قیلیشینی التماس قیلگن ایکنلر، اما پریزیدینت اساس سیز دلیللرگه بنااً بو طلبنی بجرمسلیگینی بیلدیرگن ایکن. مرحوم رشیدوف نینگ دوستلری مینگه ایتیشلریچه او کیشی بو طلب نی مسکو گه چه آلیب بارگن. لیکن کابلده گیلرنینگ قرشیلیگی سببلی بو ایستک عملگه آشمگن. اولر تأکیدلشلریچه، بو جسارتلی اقدام بیر ایجابی نتیجه گه آلیب کیلگن یعنی مینی بیرینچی باسقیچده آتیب اولدیریلگنلر لیستیدن چیقریلیشیمگه سبب بولگن ایکن. مین تا حیات ایکن من، اوشبو انسانی یاردم و اولوغوار محبتنی اونوتمیمن.

……….

ش. رشیدوف افغانستان خلقی نینگ دوستی صفتیده، اولکه میزگه تورلی ساحه لرده یاردم کؤرستدی. «ننگرهار» ولایتیده «درونته» سوو آمباری و سوغاریش کانالی قوریلیشی بیلن، اؤتتیز مینگ هکتارییردن عبارت بؤلگن سیتروس میوه لر ییتوشتیره دیگن فارملر وجودگه کیلدی. بو ییرلرنی سوغاریش اوچون ایکیلگن کؤچتلرنی ثمرگه ییتیشتیریش، ییللر دوامیده جزیره مه آفتابده اؤزبیک متخصصلری نینگ تؤختاوسیز محنتی و بیلمدانلیگی طفیلی عمل گه آشیریلدی. «درونته» کانالی و سوو آنباری، یم- یشیل باغلر بیلن بیرگه جزیره مه چؤللرنی بهشت باغیگه ایلنتیریب، جلال آبادنینگ چیدب بؤلمس ایکولوگیه سینی معتدل حالتگه کیلتیردی و «درونته» الیکتراستنسیه سی بوتون شهرو شهر اطرافینی برق انرژیسی بیلن تأمینله دی. بو کتته انشآتلر طفیلی جلال آبادده زیتون فارملری واونینگ کانسرو زوودی وجودگه کیلدی.

ش. رشیدوف تشبثی بیلن کابلده اجتماعی فنلر انستیتوتی نینگ گؤزه ل و اولکن بناسی، اؤزبیک معمارچیلیگی اسلوبیده قوریلیب، افغانستان خلقی گه ساوغه قیلیندی. بو چیرایلی اوچ قبتلی بنا، اوچته کتته یاتاق خانه، کتته درس خانه لر، گؤزه ل زمانوی اپره تلربیلن جهازلنگن کینگ علمی کنفرانس سالونی و تورلی اودیتوریه لردن عبارت بؤلیب، اؤزبیکستان رنگلی مرمر تاشلری بیلن بزه تیلگن.

تاریخده بیرینچی مرته امودریا ایککی قرغاغینی بیر- بیریگه باغلگن اولکن دوستلیک کؤپریگی (حیرتان کؤپریگی) هم مرحوم ش. رشیدوف نینگ تشبثی و اعتباری آرقه لی بنیاد ایتیلدی.

دوستلیک رمزی بؤلگن کؤپریک آچیلیش مراسمیده شرف اکه شخصاً اؤزلری اشتراک ایتیب، افغانستان خلقی تامانیدن کؤپ حرمت و اعزاز بیلن کوتیب آلیندی.

شونینگدیک، بیز نینگ اولکه میزافغانستانده باشقه کؤپ ساحه لر، خصوصاً، قیشلاق خؤجه لیگی ساحه لری، اؤزبیکستان ایش بیلرمانلری نینگ علم و تجربه لریدن کینگ کولمده بهره مند بؤلیب کیلگن.

مین 1991 ییل اگست آییده رسمی دعوتگه بنااً اؤزبیکستان گه سفر قیلگن ایدیم. سفر جریانیده ش. رشیدوف نینگ عایله لریگه مهمان بولیب، خانملری مرحومه خرسند غفوروفنا، قیزلری فیزیک فنلری دوکتوری سیاره رشیدوا، دلارام رشیدوا و باشقه عایله اعضالری بیلن اوچره شیب، او کیشی نینگ یقینلری بیلن آشنابؤلدیم.

سفر ثمره سی صفتیده «اؤزبیکستان مستقل در مسیر انکشاف» («مستقل اؤزبیکستان ترقیات یؤلیده») سرلوحه لی کتته بیر مقاله یازگن ایدیم. مقاله کیره کلی صورتلر بیلن بیرگه 1991 ییلی جنوری آیی نینگ بیرینچی سانیدن باشلب «هیواد» (وطن) روزنامه سی نینگ 6 سانیده نشر بؤلدی.

مقاله ده اؤزبیکستان نینگ سابق رهبرلریدن فیض الله خؤجه یف، شرف رشیدوف و مستقل اؤزبیکستان نینگ بیرینچی پریزیدینتی، حرمتلی اسلام کریموف حقلریده مفصل معلوماتلر بیریلگن ایدی. مقاله نینگ ایککینچی قسمیده ش. رشیدوف حقیده قوییده گیلرنی اؤقیش ممکن:

«… مینیمچه میخانیزه تسیه لشتیریلگن قیشلاق خؤجه لیگی (زراعت) ترقیاتی، سوغاریش سیستیمه سی نینگ تکامل لشووی، اؤلکه نی سرایلر، یوکسک بنالر و میتروپولیتین قوریش بیلن آبادانلشتیریش، کهنه تاشکینت نی زمانوی و گؤزه ل شهرگه ایلنتیریش، ینگی ولایتلر تشکیل ایتیش و تورلی صناعت ترماقلری ترقیاتینی تأمینلش، اونینگ نامی بیلن ابدی چمبرچس باغله نیب قاله دی».

…………

ش. رشیدوف اقتدارلی شاعر و یازووچی بؤلگنلیگی اوچون، مدنیت نیگیزلرینی ایجاد ایتیش، علم و فن ساحه لرینی کینگیتیریش و ملی کدرلرنی تربیه لش یؤلیده کتته و اونوتیلمس خدمتلر قیلدی.

مین ش. رشیدوف عالمدن اؤتگنیدن تورمه ده خبر تاپیب، نهایتده غمگین بؤلدیم. اوزاقدن توریب او کیشی نینگ پاک روحی گه دعا اؤقیب، دوستلریمگه اونینگ علمی، ادبی و سیاسی شخصیتی باره سیده گپیریب بیردیم.

او کیشی نینگ وفاتیدن سهل اؤتمه ی توریب، «اؤزبیک ایشی» و « پخته ایشی» بهانه سیده ش. رشیدوف شخصیتی گه قرشی باشلنگن مروّتسیز هجوملر، اینیقسه، اؤزبیک خلقی اوچون معتبر بؤلگن اول ذات نینگ جسدینی کؤمیلگن اؤرنیدن چیقریب، باشقه ییرگه دفن قیلیش حادثه سی مینینگ یوره گیمنی قانگه تؤلدیردی. بو الملرنی اؤز وطنی نیگ حقیقی فرزندی بؤلگن انسان گه نسبتاً مدنی و اخلاقی معیارلرگه قره مه قرشی ایش دیب بیلدیم.

بو حرکتلر مینینگ او کیشیگه بؤلگن اخلاص و حرمتیمنی ذره چه کمیتیرگنی یؤق. چونکه مین ش. رشیدوف نینگ اؤزی بیلن گینه ایمس، بل که اونینگ یوکسک روحی، بویوک شخصیتی و انسانی مهر و محبت گه تؤله قلبی بیلن هم آشنا بؤلگن ایدیم. مینینگ بو اشانچیم اونینگ جاذبه لی انسانیلیگیدن، اؤز وطنیگه و اؤز خلقیگه نسبتاً چیکسیز سیوگیسیدن حاصل بؤلگن ایدی. او کیشی نینگ روحلری هیچ قچان ناروا سؤزلرگه، اؤرین سیز تهمتلرگه سزاوار ایمس ایدی. اؤزبیکلر قچاندیر اؤز فرزندلرینی آقلشلری، یاقلشلری گه ایشانردیم.

تورمه دن چیققنیمدن کیین، ش. رشیدوف بیلن بیرگه توشگن صورتلردن بیرینی کتته قیلدیریب، اوی سالونی نینگ کؤزگه توشه دیگن ییریگه آسیب قؤیدیم. فرقه ده گی بعضی دوستلریم او کیشی خصوصیده گی ناتؤغری اخباراتلرگه ایشانیب، قرشیلیک کؤرستسه لر هم اؤز فکریمدن قیتمه دیم و آخر بیر کونی حق اؤز اؤرنیده قرار تاپیشی گه ایمانیم کامل ایکه نینی ایتدیم.

منه زمان اؤتیشی بیلن حقیقت یوزیدن پرده کؤتریلدی. ش. رشیدوف نینگ نورانی سیماسینی قمره ب آلگن قاره بهتان بولوتلری بیرین- کیتین یؤقالیب کیتدی. حقیقت هیچ قچان اؤزیدن اؤزی یوز کؤرستمه یدی، اونی همیشه حقیقت حامیلری، عدالت ساقچیلری اوه یلب و حمایه قیلیب کیله دی.

مین بو ییرده مستقل اؤزبیکستان نینگ بیرینچی پریزیدینتی حرمتلی اسلام عبدغنی یویچ کریموف نینگ جسارتلی تشبثی حقیده قسقه چه تؤختلیب اؤتماقچی من. کؤپ مدت جریانیده ش. رشیدوف گه قرشی آلیب باریلیب جهان مقیاسیده کینگ ترقتیلگن بهتانلرگه کیسکین قرشی توریب، حقیقتنی یاقلش و ش. رشیدوف گه حواله قیلینگن تهمتلر اساس سیز دیب پرتیه قورلتایی و اؤزبیکستان عالی کینگشی منبرلریدن توریب جدی و قطعی گپیریش، حقیقتنی تیکلش و حقنی حمایه قیلیش یؤلیده کؤتریلگن مردانه قدملر ایدی. شونینگ اوچون هم خلق اوشبو جسارتنی قدرله دی و اونگه دایر تدبیرلرنی قؤللب- قووتله دی.

رحمتلی اسلام کریموف ش. رشیدوف نی فقط آقلش بیلن گینه چیکله نیب قالمی، اونگه حواله قیلینگن تهمتلرگه باغلیق بؤلگن باشقه کؤپ مسأله لرنی هم قیته دن کؤریب چیقیش حقیده فرمایش بیردی.

خیرلی بو حرکتدن تشقری ناحیه لر، کوچه لر، زوود و خؤجه لیکلرگه ش. رشیدوف نامینی بیریش، رادیو- تلویزیون و مطبوعات آرقه لی اونینگ حقیده ایشیتتیریشلر کؤرسه تیش و مقاله لر بیریب باریش، او کیشی تولدی نینگ 75 ییللیگینی نشانلش مراسمی اوچون کینگ تیارگرلیک کؤریش، اونینگ تؤغریسیده گی اوشبو انسانی و عادلانه سیاست نینگ اؤق ایلدیزی حسابلنه دی.

اؤزبیکستان عالی کینگشی نینگ سیسسیه لریدن بیریده، اسلام کریموف بوندی دیگن ایدیلر: «….لازم بؤلگن صورتده بیز ش. رشیدوف اوچون هیکل اؤرنه ته میز». بیز بو خیرلی ایش تیزلیکده عملگه آشیریله دی، دیب ایشانگن ایدیک. شوندی هم بولدی.

اگر سؤزلریمیزنی قسقچه قیلیب یکونله یدیگن بؤلسک، ش. رشیدوف نی اساس سیز قاره لش، اوستیدن تهمت یامغیرلرینی یاغدیریش مستبدلیک دوری نینگ بیلگیسی بؤلسه، اونی آقلب حقیقی سیماسینی کؤرسه تیش مستقللیک دوری نینگ نشانه سیدیر. مین ایشانه من که، ش. رشیدوف اؤزبیک خلقی نینگ حقیقی فرزندی و صادق رهبری صفتیده اؤزیدن قالدیرگن بویوک مادی و معنوی یادگارلیکلر و اونوتیلمس خدمتلری بیلن هر بیر اؤزبیک قلبیده ابدی یشیدی و اؤلکه تاریخی نینگ آسمانیده منگو، بر حیات سیما بؤلیب قاله دی. امیر تیمور قوردیرگن حشمتلی«آق سرای» بناسیده قوییده گی عربچه بیت یازیلگن:

إنّ آثارنا تدل علینا

فانظروا بعدنا إلی الآثار

یعنی اثرلریمیز بیزدن دلالت بیره دی، بیزدن سونگ قالدیرگن اثرلریمیزگه باقینگ.

.


هنگام وداع با شاد روان شرف رشیدوف

رشیدوف با فیدل کاسترو رهبر کوبا در یک کلخوز تاشکینت

 

پاسخ ترک

Please enter your comment!
Please enter your name here