قمار آمریکا با تریاک افغانستان
ظرف دو هفته اخير، چند خبر منتشر شد كه تحقق دادههاي هر كدام از اين خبرها، ميتواند روند مبارزات جهاني با قاچاق مواد مخدر را در آينده نه چندان دور تحت تاثير قرار دهد.
روزنامه اعتماد : محمد اشرف غني، رييسجمهوري افغانستان پس از تاكيد قطعنامه «لويه جرگه» بر آزادي ۴۰۰ زنداني خطرناك طالبان با هدف توقف جنگ و تامين صلح ،گفت كه فرمان آزادي اين زندانيان را امضا ميكند.يك روز بعد از انتشار اين خبر، عكسي در رسانههاي جهان منتشر شد كه رييسجمهوري افغانستان را در حال امضاي فرمان آزادي 400 محبوس باقي مانده از فهرست درخواستي طالبان نشان ميداد. رسانههاي خارجي، ذيل انتشار اين عكس يادآوري كرده بودند كه «رهايي 5 هزار زنداني طالبان از زندانهاي دولت، بخشي از توافقنامه گروه طالبان با امريكاست.»
به دنبال انتشار اين خبر، خبرگزاري بيبيسي در گزارشي به نقل از منابع آگاه در افغانستان نوشت: «۱۱۴ نفر از اين گروه 400 نفره، در ولايت قندهار و ۳۹ زنداني هم در ولايتهاي ميدان وردك، غزني، زابل، جوزجان، ارزگان، هرات، غور، فارياب، سرپل و پكتيا بازداشت شدهاند. بيش از ۱۵۰ نفر آنان قاچاقبران بزرگ مواد مخدر هستند و وقتي طالبان اصرار دارد كه اينها آزاد شوند، بحث تمويل مالي (درآمدزايي مالي از محل قاچاق) مطرح است چون اينها قاچاقبران كوچك هم نيستند.»
28 مرداد: رييسجمهوري افغانستان در گفتوگوي اختصاصي با روزنامه تايمز هشدار داد: «در صورت آزاد شدن دسته نهايي جنگجويان طالبان، در شرايط توافق صلح ايالات متحده، موجي از مواد مخدر ممكن است به انگليس وارد شود. اگر به دنبال آزادي اين زندانيان، تجارت بينالمللي مواد مخدر افزايش يابد، همه رهبران ناتو در اين افزايش همدست هستند. اگر مواد مخدر به انگلستان و اروپا برسد، تمام رهبران اين كشورها در اين اتفاق سهيم هستند. رسيدن آمفتامين به سواحل ايالات متحده، از عواقب آزادي اين زندانيان است و اگر اين افراد مرتكب جرم شوند، مسووليت بينالمللي، مشترك خواهد بود.»
30 مرداد: طالبان نسبت به هشدار رييسجمهوري افغانستان واكنش نشان داد. ذبيحالله مجاهد؛ سخنگوي گروه طالبان، پنجشنبه در صفحه توييتر خود نوشت: «در زمان حاكميت كامل اين گروه در افغانستان، كشت مواد مخدر در اين كشور صفر بود. حضور امريكا در افغانستان و تلاش غلامان داخلي آنها باعث شد كه در 19 سال گذشته هر سال جايگاه جهاني افغانستان در رتبه اول توليدكننده مواد مخدر تثبيت شود. زندانيان ما در تجارت و انتقال مواد مخدر هيچ نقشي ندارند.»
از غني اين سوال را بپرسيد
چرا رييسجمهوري افغانستان آزاد شدن برخي زندانيان طالبان را موجب تقويت شبكه بومي و شاخههاي بينالمللي قاچاق مواد مخدر افغانستان ميداند؟
نقشه 2018 دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد UNODC نشان ميدهد كه بيشترين وسعت مزارع كشت خشخاش در غرب، شمال غرب، بخشهايي از جنوب و بخشهايي از شمال شرق افغانستان گسترده است؛ همان مناطقي كه يا تحت سيطره طالبان است، يا شدت درگيريها در اين مناطق در حدي است كه دولت مركزي تقريبا هيچ نظارتي بر اين مناطق ندارد و بنابراين، افزايش ناامنيها در اين مناطق، شرايط مساعدي براي كشت خشخاش و توليد ترياك فراهم ميكند. در حالي كه بيشترين مناطق داراي كشت خشخاش در اين نقشهها، با طيفي از سبز كمرنگ تا سبز پررنگ و مناطق عاري از كشت، با رنگ سفيد مشخص شده، ولايات نيمروز، فراه، هلمند، قندهار، اُرُزگان، دي كندي، غور، بادغيس، فارياب، بلخ، جوزجان، سرپل، زابل، غزني، ننگرهار، لقمان، كاپيسا، كُنُر و بدخشان (همان ولايات محل دستگيري بسياري از طالبهاي خطرناك) با طيفي از سبز كمرنگ تا پررنگ علامتگذاري شدهاند و در مقابل اين تعداد فقط ولايات قندوز، بغلان، باميان، پَكتيكا، خوست و پكتيا با رنگ سفيد مشخص هستند در حالي كه با كمي دقت در برخي قسمتهاي اين ولايات هم ميتوان لكه كوچكي از سبز كمرنگ به معناي وجود مزارع خشخاش با وسعت كمتر از 500 هكتار پيدا كرد در حالي كه 19 ولايت، مزارعي با وسعت بالاي 1000 هكتار را در خود جا دادهاند. علاوه بر آنكه به استناد همين نقشه، وسعت كشت خشخاش در ولاياتي همچون ننگرهار، غور، بادغيس، هلمند، قندهار، فراه، نيمروز و اُرُزگان نزديك به 10 هزار هكتار و در بخشهاي گستردهاي از ولايت هلمند، بالاي 10 هزار هكتار گزارش شده است.
كشت خشخاش در دوران طالبان چه عددي بود؟
افراطيون طالبان از سال 1994 در خاك افغانستان مستقر شدند. به مدت دو سال و تا سال 1996، حضور اين گروه افراطي در قالب فعاليتهاي نظامي خلاصه ميشد اما از سال 1996 تا 7 اكتبر 2001 (حمله نظامي امريكا به افغانستان) طالبان تحت لواي «امارت اسلامي افغانستان»، حكومت اين كشور را در دست داشتند. پس از آن و تاكنون هم بخشهايي از خاك افغانستان در تصرف اين گروه افراطي است.
به استناد گزارش UNODC، سال 1994 كه طالبان با پوشش عمليات شبه نظامي پا به خاك افغانستان گذاشت، 71 هزار هكتار از زمينهاي كشور، زير كشت خشخاش بود. تا اكتبر 2001 و پايان رسمي حكومت طالبان، وسعت زمين زير كشت خشخاش در افغانستان به ترتيب به 54 هزار هكتار (1995) 57 هزار هكتار (1996) 58 هزار هكتار (1997) 64 هزار هكتار (1998) 91 هزار هكتار (1999) 82 هزار هكتار (2000) رسيد و فقط در سال 2001 و به دليل جو ناآرامي كه از نيمه سال بر كشور حاكم شد، وسعت مناطق زير كشت خشخاش در افغانستان به 8 هزار هكتار كاهش يافت كه اين ميزان كاهش، يكي از ركوردهاي افت كشت و برداشت در تاريخ 40 ساله توليد انبوه ترياك در افغانستان به شمار ميرود.
البته از سال 2001 و تاكنون هم با وجود حضور نظاميان خارجي در اين كشور و ادعاي جامعه جهاني درباره هزينهكرد براي توسعه كشت جايگزين و افزايش امحاي مزارع كوكنار، از رونق كشت خشخاش و توليد ترياك و هرويين در اين كشور كاسته نشد و حالا افغانستان، همچنان پيشقدم تغذيه بازار جهاني ترياك و هرويين است. استقرار مزارع خشخاش در مناطق تحت سلطه طالبان، افزايش ناامني در تمام ولايات افغانستان، حمايت گروههاي تروريستي از كشت خشخاش در افغانستان به دليل تهاتر دوجانبه ثروت و قدرت (هزينهكرد درآمد فروش ترياك و هرويين افغانستان براي تغذيه مالي گروههاي تروريستي از جمله داعش و تامين امنيت كشت خشخاش و قاچاق ترياك و هرويين به اقصي نقاط جهان توسط گروههاي تروريستي) ورود دستهاي بينالمللي و منتفع از سود جهاني 600 ميليارد دلاري قاچاق ترياك از افغانستان، فساد اداري گسترده در دولت افغانستان و تاثيرپذيري تمام طرحهاي مقابله با قاچاق به دليل همدستي و همراهي مقامات دولتي با تداوم كشت خشخاش به دليل فقر گسترده و ريشهدار اقتصادي و فرهنگي در بدنه ملي و اقتصادي افغانستان، پررنگ بودن شائبههاي اثبات نشدهاي همچون حمايت جامعه جهاني از توليد ترياك در افغانستان براي ناآرام نگه داشتن منطقه و بهرهبرداريهاي سياسي از اين ناآراميها (استمرار فعاليت كارخانههاي جنگافزارسازي به عنوان اولين تجارت پرسود جهان و همچنين دستاندازي بر منابع ملي و استراتژيك منطقه خاورميانه و مديترانه شرقي) از مهمترين دلايل ناموفق بودن اقدامات دولت افغانستان و جامعه جهاني در مضروب كردن شبكه مواد مخدر اين كشور است.
طالبان دروغ ميگويد، مثل هميشه
400 زنداني خطرناك «طالب» تعهد دادهاند كه پس از آزادي، زندگي صلحآميز را پيشه ميكنند و دست از هر جرم و جنايت برميدارند. سال 2019، سود كشت خشخاش و توليد و قاچاق ترياك براي مافياي بومي افغانستان، ۲۹۹ ميليارد دلار بود و همان سال، سازمان ملل متحد، سود سالانه تجارت مواد مخدر در جهان را، ۴۰۰ تا ۶۰۰ ميليارد دلار ثبت كرد. در گزارش 2020 دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد، تعداد مصرفكنندگان مخدرهاي مشتق از ترياك (مثل مرفين) 30 ميليون و 410 هزار نفر و تعداد مصرفكنندگان مخدرهاي بر پايه ترياك (مثل متادون و هرويين) 57 ميليون و 850 هزار نفر برآورد شد.
امروز، حتي روال رياضي و اقتصادي و سياسي معادلات جهاني در واگذاري قدرت هم متاثر از يك واژه است؛ «پول». اين واژه، بازتاب هيبتي ترسناك است. هيبتي كه ميتواند تمام مقررات را برهم بزند و قاعده بازي را به نفع خود تعريف كند. امروز در آشفته بازاري كه به بركت شيوع ويروس كرونا در سراسر جهان حاكم شده، آن كسي بر صندلي قدرت و رياست مينشيند كه دست در صندوقچه پول داشته باشد. جالب آنكه شيوع ويروس كرونا بر همه بازارها تاثير منفي گذاشت و تمام حوزههاي اشتغال و توليد و خدمات را درهم پيچيد الا بازار مواد مخدر. اگر چه اوايل شيوع ويروس و تا هفتههاي اول سال جديد ميلادي، انسداد مرزهاي زميني و دريايي و قطع روابط جغرافيايي كشورها، وقفه كوتاهمدتي در درآمدزايي شبكههاي قاچاق مواد مخدر داشت اما اعضاي اين شبكه كه هميشه به واسطه هوش و ذكاوت بسيار، قابل ستايش هستند، همچون سابق، خيلي سريعتر از نيروهاي مقابله و گروههاي پليسي و اطلاعاتي، از چرت غفلت بيدار شدند و سررشته هدايت اقتصاد و سياست را در دست گرفتند و حالا، بعد از گذشت 236 روز از شيوع ويروس كرونا در جهان، بازار هميشه بيدارتر و پررونقتر از هر زمان، همين شبكه هزار تو و هزار پاي تجارت مواد مخدر است كه جز استراحتي اجباري و كوتاه، خستگيناپذير و از نفس ناافتادني، پرتوانتر از گذشته مشغول به كار است. صاحبان اين بازار چه طالبان باشند و القاعده و داعش و چه اعضاي كارتلهاي خوشگذران امريكاي لاتين يا محافظهكارهاي اروپاي مركزي يا جنايتكارهاي اروپاي شرقي، دروغگوهاي قهاري هستند كه فقط به ارزش «پول» فكر ميكنند. به نظر ميرسد حالا بايد ترسيد؛ هم از هشدار رييسجمهوري افغانستان، هم از قول و تعهد 400 زنداني «خطرناك» طالب. در بازار ترياك افغانستان صاحبان پول مشغول قمار هستند.
طالبان: اشغالگری آمریکا، افغانستان را به منبع تولید مواد مخدر تبدیل کرد
به گزارش خبرگزاری فارس، سخنگوی طالبان در واکنش به اظهارات اشرف غنی رییسجمهور افغانستان گفت که زندانیان این گروه در تجارت و انتقال مواد مخدر هیچ نقشی ندارد.
«اشرف غنی» در گفتوگو با روزنامه انگلیسی تایمز، هشدار داد در صورت آزاد شدن آخرین گروه زندانیان طالبان تحت شرایط توافق صلح ایالات متحده، موجی از مواد مخدر ممکن است به بریتانیا وارد شود.
«ذبیح الله مجاهد» سخنگوی طالبان در واکنش به این اظهارات، در توئیتی نوشت: در زمان حاکمیت کامل امارت اسلامی کشت مواد مخدر در افغانستان صفر بود. این اشغال آمریکایی و تلاش غلامان داخلی آنها بود که در ۱۹ سال گذشته هر سال افغانستان در سطح جهان بهعنوان کشور درجه یک تولید کننده مواد مخدر معرفی میگردد. زندانیان ما در تجارت و انتقال مواد مخدر هیچ نوع نقشی ندارند.
مجاهد همچنین در پی انتشار گزارش وزارت دفاع آمریکا مبنی بر همکاری طالبان با القاعده برای حمله به نیروهای امنیتی افغانستان، در بیانیهای این ادعا را رد کرد.
سخنگوی طالبان در واکنش به گزارش اخیر پنتاگون، اظهارات آمریکاییها را نوعی کمپین برای اغراض خاص و شوم این کشور خواند.
وی افزود که طالبان در برابر دشمن قوی بوده و به کمک هیچ طرف خارجی نیاز ندارد و اینگونه گزارشات تحریک کننده، افغانها را بر نیت آمریکا در قبال صلح بیشتر مشکوک ساخته است.
مجاهد همچنین خاطرنشان کرد که سیاسیون و مقامات نباید در دام تبلیغات بیاساس بیفتند و فریب اطلاعات نادرست بعضی حلقههای جنگ طلب در دستگاه نظامی آمریکا را نخورند.
سخنگوی طالبان بار دیگر تاکید کرد که این گروه در پیمان دوحه تعهد کرده که هیچگونه ضرری و تهدیدی از خاک افغانستان متوجه آمریکا و متحدین آن نخواهد شد.
به دنبال توافق ترامپ و «لویه جرگه» برای آزادی ۴۰۰ زندانی خطرناک «طالب»، اشرف غنی هشدار داد
سهم گروه طالبان از کشت و قاچاق مواد مخدر
یک شنبه 26 میزان 1394 – علی قادری

کشت و قاچاق مواد مخدر يکي از معضلات جدي براي افغانستان و کشور هاي منطقه به وجود آورده است. اين محصول پيوند با ناامني ها در افغانستان و کشور هاي منطقه دارد. کشت و چاقاق آن بر اقتصاد کشور هاي منطقه تأثير منفي داشته است. سه ميليون شهروند افغانستان را معتاد نموده است. اين رقم در پاکستان چند برابر است. در ايران نيز يک رقم پنچ و يا شش ميليون نفر معتاد است. کشور هاي آسيايي ميانه نيز از آسيب اين محصول به دور نبوده است. پايين ترين سطح کشت کوکنار در سال 2001 ثبت شده است. از آن به بعد کشت ترياک سير سعودي به خود گرفته است. کشت ترياک در سال 2009 و 2010 با کاهش کشت ترياک مواجه شديم ولي در سال هاي بعد دوباره گراف آن بالا رفت. در سال 2014 در حدود 224 هزار هکتار زمين زير کشت ترياک قرار داشته است. امسال بنا بر گزارش دفتر جرايم و مواد مخدر سازمان ملل متحد و وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان کشت ترياک 19 در صد کاهش يافته است. از 224 هزار هکتار زمين در سال 2014 به 183 هزار هکتار زمين در سال 2015 رسيده است. محصول وزني آن نيز از شش هزار و چهار صد تن به سه هزار و سه صد تن رسيده است. همان طور که اشاره نموديم، کشت و قاچاق مواد مخدر پيوندي با اقتصاد کشور هاي منطقه، گسترش ناامني، انحراف اجتماعي و … دارد. در ذيل تلاش مي کنم پيوند و سهم گروه طالبان از کشت و قاچاق مواد مخدر را روشن سازم.
گروه طالبان در سال 1994 اعلان نمودند که با کشت و قاچاق مواد مخدر مبارزه مي کند. اما آن ها به زودي اهميت اقتصادي مواد مخدر را به منظور اخذ ماليه از آن درک نمودند. وقتي که قندهار را براي بار اول تصرف نمودند، اعلان کردند که از کشت کوکنار و توليد ترياک جلوگيري مي شود. اعلان طالبان، ديپلمات هاي آمريکايي را تشويق کرد که فوري با طالبان تماس برقرار نمايد. ولي در جريان چند ماه طالبان دريافتند که آن ها به کشت کوکنار ضرورت دارند، جلوگيري از آن هم به دهقانان ضرر دارد و هم به يک منبع بزرگ عايداتي شان از بين مي رود. طالبان به جمع آوري ماليه اسلامي «ذکات» از تمام معامله گران ترياک آغاز نمودند. طالبان دريافت 20 در صد ماليه به نام ذکات، هيچ انديشه و نگراني ديني نداشتند و ندارند. اگر چه بر اساس تعاليم ديني هر مسلمان مکلف است از عوايد سالانه خود دو و نيم در صد را به نام ذکات به فقرا و محتاجان بپردازد اما، طالبان بدون توجه به تعاليم اسلامي آن را به 20 در صد افزايش داده بود(احمد رشيد؛ طالبان، ص 175).
در گزارش هاي سالانه دفتر جرايم و مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل و وزارت مبارزه با مواد مخدر اين نکته بار ها يادآوري شده است که کشت و قاچاق مواد مخدر در ولاياتي افزايش داشته است که گروه طالبان بر بخش هاي از آن ولايت کنترل دارد. به عبارت ديگر، ميان کشت و قاچاق مواد مخدر و حضور گروه طالبان پيوند مستقيم وجود دارد. در گزارش جديد نيز آماده است که کشت مواد مخدر در مناطق بوده است که گروه طالبان حضور دارد. به عنوان مثال کشت مواد مخدر در جنوب 66 در صد گزارش شده است. در مرکز افغانستان که گروه طالبان نفوذ ندارد تنها 0/2 در صد بوده است.
ماليه صادرات ترياک مبلغ بزرگ عايداتي و اقتصاد جنگ طالبان را تشکيل مي دهد. در سال 1995 ادارات مربوط به ملل متحد، عوايد سالانه صادرات مواد مخدر پاکستان-افغانستان را 1.35 ميليارد دالر تخمين کردند. گروه طالبان از عوايد ناشي از مواد مخدر سلاح، مهمات و مواد سوخت جنگ، خريداري مي کردند. باقي نيازمندي هاي گروه طالبان نيز از همين عوايد تأمين مي گرديد. (همان، ص 182). اکنون نيز، گروه طالبان بخش از نيازمندي هاي ميدان جنگ خود را از عوايد ناشي از مواد مخدر تأمين مي کند. با اين حال، کشت و قاچاق مواد مخدر بيش از آن که سود اقتصادي براي ما داشته باشد بيشتر ضرر بوده است. بر اساس تخمين سازمان ملل در دهه 1990 دهقانان کمتر از يک در صد عوايد ترياک را حاصل مي کند. در حدود دو نيم در صد در کيسه تجار و قاچاق بران افغاني و پاکستاني مي ريزد. پنچ در صد نصيب کشور هاي مي شود که هروئين از داخل آن ها به مقصد اروپا و آمريکا عبور داده مي شود. متباقي عوايد به جيب قاچاقبران و معامله گران در اروپا و آمريکا تعلق مي گيرد. با اين عوايد ناچيز در حدود يک ميليون دهقان در حدود يکصد ميليون دالر در سال از کشت و برداشت ترياک حاصل مي کند. از اين مبلغ بيست ميليون دالر در سال نصيب گروه طالبان مي شود. اکنون عوايد گروه طالبان به ميليون ها دالر مي رسد. پولي که منجر به ريختن خون نيرو هاي امنيتي و شهروندان بي گناه کشور مي شود. با اين حال، هزينه آن تنها محدود به آن نمي شود.
کشت مواد مخدر در افغانستان باعث شده است که مصرف اين مواد در کشور بالا برود. بر اساس گزارش ها در حدود سه ميليون شهروند افغانستان معتاد به مواد مخدر است. اين در حالي است که شبکه هاي پخش و توزيع مواد در سطح شهر به آساني صورت مي گيرد و نهاد ها قادر به کنترل آن ها نيست. اين رقم اما، در حال افزايش است. در سال بعدي به احتمال زياد با آمار تکان دهنده از معتادين مواجه گرديم که مشکل جدي براي حکومت ايجاد خواهد کرد.
با اين حال، کاهش کشت و قاچاق مواد مخدر بستگي به دو مسئله اساسي دارد. اول به استراتژي مبارزه با مواد مخدر در افغانستان و در سطح منطقه. دوم؛ ارائه گزينه هاي بديل به دهقانان. با اين حال، گزينه بديل بايد بتواند ارزش معادل کشت ترياک را در زمان برداشت محصول به دهقانان بدهد. ما در هر دو بخش تا حدودي با مشکل مواجه هستيم. استراتژي نداريم. گزينه بديل نيز نتوانسته ايم تعريف نمايم. اگر چه در سال هاي اخير زعفران به عنوان يک گزينه بديل عرضه شده است اما در سطح بازار بين الملل براي اين محصول بازار يابي صورت نگرفته است. براي همين، دهقانان اعتماد به فروش رفتن آن ندارد. بنابراين، لازم است که براي محصولات بديل ترياک بازار يابي گسترده در سطح بازار هاي منطقه و بين الملل صورت گيرد.
در پايان اين نوشتار يک بار ديگر بايد متذکر شد که کشت و چاقاق مواد مخدر با گسترش ناامني رابطه مستقيم دارد. ترياک مهمترين عوايد گروه طالبان را تشکيل مي دهد. سهم آن ها از کشت و قاچاق مواد مخدر به اندازه اي است که بتواند موتور جنگي آن ها را روشن نگه دارد و در بخش هاي مختلف افغانستان تهديد جدي براي حکومت ايجاد نمايد. بنابراين، مبارزه با مواد مخدر به اندازه مبارزه با گروه طالبان اهميت دارد.