میرعثمان بارز، استاد دانشگاه و کاندیداری دکترا در دانشگاه رور آلمان
۲۹ثور , ۱۳۹۹
پورنوگرافی فقر به حالتی گفته میشود که فرد یا نهاد خیریهای با اعطای مقدار ناچیزی کالا به فرد یا افراد فقیر به تهیه عکس و فلم و ویدیو پرداخته و آن را در جهت هدف یا اهداف معینی به کار میبرد. تشویق امدادگران به اعطای کمک و تمویل پروژههای سازمانهای غیر دولتی، کسب پرستیژ اجتماعی، رفع مسوولیت به گونهی ظاهرفریب،… از جملهی اهداف استفاده از پورنوگرافی فقر به حساب میآیند. امروزه در جامعهی ما پورنوگرافی فقر، به طور وسیع به چشم میخورَد. بعضی افراد و مقامات سیاسی حتا دیگر عکسهای سلفیشان را هم روی کیسههای آرد و برنج چاپ نموده و نثار فقرا میکنند. در صفحات اجتماعی و رسانههای دیداری نیز بیشتر به پخش و نشر تصاویری میپردازند که مقامات دولتی را در حال اعطای چند قرص نان به فرد فقیری نشان میدهد. اکنون این پرسش مطرح است که آیا این پورنوگرافی به گونهی واقعی، سبب کاهش فقر در یک جامعه میتواند شود؟ در این مقال، سعی شده است تا با تحلیل مختصر به پاسخ این پرسش پرداخته شود.
سابقهی «پورنوگرافی فقر» و اثرات آن
مفهوم پورنوگرافی فقر از اوایل دهه ۸۰ میلادی به اینطرف در ادبیات توسعه پدیدار گشته است. در آن زمان سازمانهای غیر دولتی از تصاویر دردآور اطفال فقیر افریقا در جهت تحریک احساسات و عواطف امدادگران برای حمایت از پروژههایشان استفاده میکردند، اما امروز این پدیده به ابزار دست سیاستگران و ثروتمندان برای جلب حمایت و توجه دیگران بدل شده است. در پورنوگرافی فقر، دو جانب وجود دارد- یکی فرد فقیر و دیگری فرد خیّر. چشم فقیر همیشه به دست خیّر دوخته است؛ همان خیّری که در یک دستش نان و در دست دیگرش کامره است. بنا بر آن در ظاهر امر، هر دو جانب راضی به نظر میرسند (فقیر به نانی میرسد و خیّر به هدفش)؛ لیکن در نهایت گدایی به یک فرهنگ بدل میگردد.
ناچیز بودن مقدار کمک از یک طرف و مقطعی و لحظه ای بوده آن از جانب دیگر مانع از آن میشود که پورنوگرافی فقر به التیام فقر بینجامد. تداوم پورنوگرافی فقر رفتهرفته حیا را از میان افراد جامعه دور ساخته و روزبهروز سبب میشود تا افراد بیشتری به شمار گدایان بپیوندند.
در اکثر حالات، پورنوگرافی فقر، گدایان حرفهای را هدف قرار میدهند و افراد مستحق از آن بهرهای نمیبرند. گدایان حرفهای شاید تنها گروهی از فقرا باشند که فقرشان را ظاهر ساخته و به گدایی میپردازند. در حالی که در جامعهی ما افراد مستحق زیادی هستند که به دلیل حفظ آبرو و حیثیتشان نمیخواهند شکار کمرههای پورنوگرافی فقر شوند و فقر و بیچارهگیشان آشکار گردد. این افراد از استغنای لازم برخوردار اند و ترجیح میدهند گرسنه بمانند، اما آبرویشان محفوظ باشد.
در پورنوگرافی فقر، همواره به معلول توجه شده و علتها و اسباب فقر از نظر دور میماند. به همین دلیل پورنوگرافی فقر نمیتواند باعث التیام پایدار فقر گردد. تداوم بخشایش رایگان برای افراد نیازمند، آنها را در درازمدت تنبل و بیکاره بار آورده و به تبع آن، جامعه را عاطل و باطل و بیخاصیت میسازد. از آنجایی که پورنوگرافی فقر همراه با ابراز عواطف ظاهرفریب فرد خیّر نسبت به دریافتکننده کمک است، ممکن است این باور را در ذهن افراد فقیر تداعی نماید که این حقشان است تا دیگران به آنها کمک کنند و دستشان را بگیرند. لذا این افراد از هر گونه تلاش در جهت بهبود حیات خودشان و خانوادهیشان دست میکشند و به بار دوش دیگران بدل میگردند و چشمشان همیشه به دست و سفره دیگران است.
التیام پایدار به جای تسکین زودگذر گرسنهگی
کمک به مستمندان زمانی مفید و مؤثر است که افراد فقیر، آن را به عنوان یک فرصت تلقی کنند- فرصتی برای تغییر از وضعیت موجود (فقر و بیچارهگی) به وضعیت مطلوب (رفاه و آسایش). کمکهایی که در لحظهای از زمان، شکم گرسنهای را سیر میسازد، ممکن است تسکین گرسنهگی باشد، ولی تداوی فقر نخواهد بود. روش اصلی ریشهکن کردن فقر، آن است تا به جای غذا برای افراد فقیر وسایل فراهمسازی غذا از راه کار و کوشش خودشان میسر شود. ضربالمثل معروف چینی است که میگوید: «به جای دادن ماهی به فقرا، ماهیگیری را برای آنها بیاموزانید.»
در یاری رساندن به فقرا، تا حد ممکن بایست سعی شود تا به گونهی رایگان چیزی برای کسی داده نشود. آنچه را که افراد به طور رایگان به دست میآورند در نزد آنها ارزش چندانی ندارد. علاوه بر آن، در صورت دریافت اشیا (به ویژه کالای معیشتی) رایگان، دریافتکنندهگان خودشان را حقیر حس میکنند و روح و روانشان را میآزارد. تداوم این وضعیت، ممکن است به عقدهمندی نسبت به دیگران بینجامد. به طور مثال، به جای بخشش پنج قرص نان برای هر خانواده فقیر (که این روزها جریان دارد) بهتر است با دادن آرد رایگان و یا مقداری پول لازم به خبازان قیمت نان از ۱۰ افغانی به حدود دو افغانی کاهش داده شود. با عملی نمودن این روش مزیتهای ذیل حاصل خواهد شد:
۱) افراد فقیر بدون حس حقارت، مانند دیگران نان را خریداری مینمایند (تفاوت طبقاتی ظاهر نمیشود)؛
۲) هر کس به اندازهی نیازش نان خریداری میکند (این طور نیست که پنج قرص نان برای خانواده دو نفری بیش از نیاز و برای خانواده ۱۰ نفری کمتر از میزان نیاز باشد)؛
۳) واسطههای توزیع از میان برداشته میشود، احتمال فساد و پارتیبازی در توزیع کمک به حد اقل میرسد؛
۴) ضرورت به پروسهی طولانی آمارگیری و تحلیل و تخمین در سطح محلات شهر نخواهد بود
۵) و از تجمع افراد در دروازههای نانواییها (که با توجه به بحران کرونا خطرناک میباشد) جلوگیری خواهد شد.
حال ممکن این پرسش پیش آید که آیا با اجرای روش سبسایدی، سهم مستمندان نصیب افراد دارا نخواهد شد؟ پاسخ این پرسش به دلایلی منفی است. برای افراد مستمند، نان غذای اصلی است در حالی که برای افراد دارا، نان زینت سفره است، نه غذای اصلی. بنا بر این تقاضای افراد دارا به نان خشک آنقدرها زیاد نخواهد بود. دوم این که ۹۰ فیصد مردم افغانستان فقیر (اعم از فقیر نسبی و فقیر مطلق) به حساب میآیند، روی این اساس اگر سیاست مذکور انحرافی هم داشته باشد، اندک خواهد بود.
استراتژی جامع فقرزدایی به جای پورنوگرافی
فقر پدیده چندبعدی است که مفهومی فراتر از گرسنهگی دارد. فقر یعنی ناتوانی افراد در برآورده کردن احتیاجات اساسی زندهگی. هر چند، احتیاجات اساسی زندهگی از یک فرد تا فرد دیگر و از یک کشور تا کشور دیگر متفاوت است. با آن هم، ناتوانی در کسب میزان کالری لازم جهت اجرای فعالیتهای روزانه، دسترسی نداشتن به آموزش، نابرخورداری از خدمات صحی، نداشتن حس مالکیت و عدم احساس پرستیژ اجتماعی در میان جامعه، گوشهگیری و انزوا، از جمله دردهای مشترک فقرا و مستمندان در جهان است. از نگاه عددی نیز، هر فردی که ارزش محتوای سبد کالای مصرفی روزانه آن کمتر از ۱.۹ دالر امریکایی باشد، فقیر مطلق محسوب شده و در زیر خط فقر قرار میگیرد. در افغانستان حدود ۷۰ فیصد جامعه، زیر خط فقر زندهگی میکنند. چهار میلیون کودک از رفتن به مکتب محروماند، ۸۰ فیصد زنان از کمخونی رنج میبرند، ۴۰ فیصد مردم از امکانات ابتدایی بهداشت محروماند، در هر پنج واقعه تولد، حتمی یک خانم از بین میرود، اوسط توقع زندهگی از زمان تولد ۴۵ سال است، اکثر مردم به آب صحیح آشامیدنی دسترسی ندارند و… در چنین حالتی، کمک به فقرا بهتر است همراه با انگیزه برای تغییر باشد.
یک مقوله امریکایی است که وقتی به کسی «لیمویی» داده میشود باید از آن «آب لیمو» بسازد. در این مقوله «لیمو» نماد فرصت و «آب لیمو» سمبول حرکت و تغییر برای زندهگی بهتر است. در نتیجهی همین روند – دادن فرصت و انتظار تغییر- است که فقر التیام مییابد، نه با پخش عکس و تصویر و فلم و ویدیوی نمادین و سمبولیک یا همان پورنوگرافی فقر. با در نظر داشتن دلایل فوق، از سیاستگذاران و مدیران اقتصاد کلان کشور توقع میرود تا واقعگرا باشند و به جای توسل به پورنوگرافی فقر، استراتژیها، پلانها و برنامههای جامع و هدفمندی را در جهت مبارزهی اساسی با این فاجعه طرح و اجرا کنند و از این طریق، سبب تحرک منابع شده و زمینهی کار و استخدام را برای افراد مستمند فراهم سازند. در غیر آن، تازیانهی فقر همچنان بر شانههای این ملت مظلوم فرو خواهد آمد.