ونزوئلا؛ ماجرای یک ‘کودتای’ خصوصی

پرتاب نارنجک از داخل هلیکوپتر به روی دادگاه عالی ونزوئلا و به رگبار بستن ساختمان وزارت کشور در سال ۲۰۱۷، حمله با پهپاد انفجاری به نیکولاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا، در جریان یک رژه نظامی در سال ۲۰۱۸، تلاش یک گروه از نظامیان مخالف مادورو برای قبضه قدرت در ژانویه ۲۰۱۹ و حالا تلاش یک گروه ۶۰ نفره برای ورود به ونزوئلا از طریق دریا و بر کنار کردن مادورو تنها فهرست کوتاهی از تلاشهای نظامی برای سرنگون کردن دولت سوسیالیست ونزوئلا در سه دهه اخیر به شمار میرود.
حالا که کوبا دیگر دشمن درجه اول ایالات متحده در آمریکای لاتین به شمار نمیرود، به نظر میرسد ونزوئلا این نقش را بر عهده گرفته است. به ویژه آنکه منابع سرشار نفتی ونزوئلا، همیشه هدفی جذاب برای کمپانیهای بزرگ چند ملیتی بودهاند. این روزها حتی از نام طرحهایی که برای سرنگونی حکومت کمونیستی کوبا استفاده میشد برای اتفاقهای اخیر در ونزوئلا استفاده میشود، مثلا مت ستیب نویسنده مجله نیویورک در مقالهای درباره طرح کودتای سوم ماه مه در ونزوئلا، آن را «خلیج خوکهای احمقانه» نامیده است.
صفت «احمقانه» از این رو به این “کودتای شکست خورده” نسبت داده شد که از نظر خیلی از کارشناسان نظامی، این تصمیم عقلانی نبود که یک گروه ۶۰ نفره بخواهد با دو قایق ماهیگیری به کشوری دیگر وارد شود، حکومت آنجا را سرنگون کند و سیاستمداران مورد نظر خود را به کرسی قدرت برساند. همین عقلانی به نظر نرسیدن چنین طرحی موجب شد “کودتای نافرجام” سوم ماه مه در ونزوئلا توجه چندانی را به خود جلب نکند. هر چند این “کودتا” به دلایل مختلف، اهمیت زیادی دارد.
یک ”کودتای ” کمی خصوصی
ماجرا از آنجایی آغاز شد که روز چهارم ماه مه نیکولاس مادورو، در یک نطق زنده تلویزیونی تصاویر گذرنامه و مدارک شناسایی دو سرباز پیشین از نیروهای کلاه سبز ارتش آمریکا را نشان داد که در جمع افراد مسلحی بودند که در تلاش نافرجام برای نفوذ از طریق دریا به خاک ونزوئلا و سپاس پایتخت این کشور، کاراکاس، ناکام مانده بودند.

آن طور که دولت ونزوئلا میگوید، “این گروه کوچک قصد داشت مانند یک گروه ضربت عمل کند و با در کنترل گرفتن فرودگاه کاراکاس و بر قراری تماس با هستههای نظامیان مخالف در داخل کشور، مادورو را دستگیر و به آمریکا مسترد کند تا امکان به قدرت رسیدن خوان گوآیدو، رهبر مخالفان فراهم شود.” آنطور که ونزوئلا میگوید “بر اساس طرح اصلی کودتا”، بنا بود گروه دیگری از مخالفان دولت ونزوئلا که در خاک کلمبیا آموزش دیده بودند، در همین زمان از مرز زمینی بین دو کشور به ونزوئلا وارد شوند و به سمت کاراکاس پیشروی کنند.
- پخش اعترافات شهروند آمریکایی در مورد ‘کودتای نافرجام’ در ونزوئلا
- دولت ونزوئلا ۱۳ نفر از جمله دو آمریکایی را به اتهام ‘تلاش برای کودتا’ بازداشت کرد
- آمریکا: در طرح سرنگونی نیکولاس مادورو دخالت نداشتیم
گزارشهای رویترز و دیگر منابع خبری از این “کودتا” نشان میدهد که آمریکاییهای حاضر در گروه حمله، از کارکنان شرکت سیلورکُر یواسای بودند؛ یک شرکت خصوصی نظامی در فلوریدای آمریکا. بر اساس اسناد منتشر شده در روزنامه واشنگتن پست امضای گوآیدو و مشاور او خوان خوزه رندون پای قرار دادی ۲۱۳ میلیون دلاری با جردن گودرئو، رئیس شرکت سیلورکُر یواسای برای برکنار کردن مادورو از قدرت دیده میشود.
بعد از شکست “طرح کودتا”، مادورو انگشت اتهام خود را به سمت دونالد ترامپ و گوآیدو گرفت که از زمان به قدرت رسیدن او در ونزوئلا پروژههای مختلفی را برای سرنگون کردن دولت حاکم در کاراکاس به اجرا گذاشتهاند. با وجود آنکه هم ترامپ و هم گوآیدو هر گونه ارتباط با این طرح را به شدت تکذیب کردند اما خیلیها بر این عقیده هستند که این اتفاق تاثیر مهمی بر فعالیتهای آینده گوآیدو خواهد گذشت.
آینده سیاسی رئیس جمهوری خودخوانده

گوآیدو به عنوان رهبر مخالفان دولت مادورو در ژانویه ۲۰۱۹ خود را به عنوان رئیس جمهوری ونزوئلا معرفی کرد. هر چند که این اتفاق بدون هیچ رایگیری یا روند قانونی روی داد، اما دونالد ترامپ به سرعت او را به عنوان رئیس جمهوری ونزوئلا به رسمیت شناخت و یک سال بعد هم برای دستگیری مادورو ۱۵ میلیون دلار جایزه تعیین کرد.
با وجود حمایتهایی که دولتهای دستراستی برزیل، آرژانتین و کلمبیا از خوان گوآیدو انجام دادند، “کودتای” اخیر تا اندازه زیادی کار این چهره سیاسی ونزوئلا را سخت کرده است. گوآیدو برای کم کردن فشارهای سیاسی ناشی از ناموفق ماندن “کودتا”، در نهایت مجبور شد در روز ۱۱ می استعفای رندون، مشاور ارشد خود و فردی که امضای او پای قرار داد شرکت سیلورکُر یواسای قرار داشت، را بپذیرد.
- رهبر مخالفان ونزوئلا باز هم ممنوعالخروجیاش را نادیده گرفت
- بحران ونزوئلا؛ نمایندگان دولت ونزوئلا و مخالفانش در نروژ مذاکره میکنند
- بحران ونزوئلا؛ گوایدو قول اعتصابهای فلجکننده را داد
هر چند پیش از این هم ارتباط گوایدو با ستاد فرماندهی نیروهای مسلح آمریکا دردسرهایی برای او درست کرده بود، اما اتفاقی که این بار روی داد بر اساس تمام تعاریف کلاسیک و مدرن به عنوان یک کودتا شناخته میشود و این احتمال وجود دارد که دولت مادورو از آن به عنوان ابزاری قانونی برای اعلام کیفرخواست علیه چهره سیاسی مورد حمایت غرب استفاده کند.
علاوه بر تاثیری که این “کودتا” بر روند درگیریهای داخلی ونزوئلا و آرایش نیروهای خارجی حامی طیفهای مختلف در این کشور خواهد داشت، نقش نیروهای بازنشسته ارتش آمریکا در آن یکبار دیگر فعالیت شرکتهای خصوصی نظامی را به کانون توجه کارشناسان سیاسی و نظامی باز گرداند.

مزدورهای مدرن
اجیر کردن شرکت های خصوصی نظامی و سربازان مزدور، چیز تازهای در تاریخ بشریت نیست و از زمانی که جنگ، درگیری سیاسی و دعوا بر سر قدرت وجود داشت، سربازان مزدور هم وجود داشتند. یکی از نمونههای بسیار معروف به کار گرفتن سربازان مزدور در قرن بیستم در جریان جنگ داخلی اسپانیا اتفاق افتاد و سلطنت طلبها به رهبری ژنرال فرانکو هزاران سربازان مراکشی را برای جنگ در اسپانیا اجیر کردند.
اما استفاده از سربازان مزدور در کودتاهای سیاسی نیز اتفاق تازهای نیست. از زمانی که مفهوم مدرن کودتا به تاریخ سیاسی وارد شد، نیروهای نظامی مزدور نیز به نقش آفرینی به عنوان شاهساز در این رویدادهای سیاسی پرداختهاند. مهمتر اینکه در عصر حاضر، کودتاهای مختلفی نیز با حضور نیروهای بازنشسته نظامی در کشورهای نفتخیزی مثل ونزوئلا روی داده است.
کودتای وانگا در گینه استوایی یکی از نمونههای معروف چنین رویدادهایی است که در سال ۲۰۰۴ اتفاق افتاد و پای شرکتهای نفتی اروپایی، دولتمردان آفریقای جنوبی و فرزند مارگارت تاچر، نخست وزیر پیشین انگلستان، را هم به میان کشید. در آن کودتا نیز یک گروه کوچک ۶۴ نفره از سربازان مزدور به فرماندهی افسران بازنشسته نیروهای هوایی ویژه اس ای اس در تلاش برای براندازی حکومت گینه استوایی بودند که البته آن تلاش هم ناکام ماند.
البته نمونه معروفتر چنین کودتاهایی، باز هم متعلق به گینه استوایی است که یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت خام در آفریقا به شمار میرود. طرح دیگری برای کودتا در این کشور در سال ۱۹۷۲ در نظر گرفته شده بود که آن هم ناکام ماند اما بر اساس آن کتابی پرفروش به قلم نویسنده سرشناس، فردریک فورسایت، نوشته شد.
فورسایت در کتاب «سگهای جنگ» با چنان موشکافی و دقتی به تشریح روال اجیر کردن سربازان مزدور، بازار اسلحه قاچاق و مناسبات موجود بین افسران بازنشسته میپردازد که در زمان انتشار کتاب در سال ۱۹۷۴ موجب تحسین همگان شده بود. البته چند سال بعد و در جریان پژوهشهای یک روزنامهنگار تحقیقی مشخص شد که فورسایت شخصا یکی از سرمایهگذاران و طراحان آن کودتا بود.