مهاجرت؛ بزرگترین بحران انسانی قرن ۲۱
روزنامه صبح کابل : انسان از زمان پیدایش تا حالا پیوسته درگیر کوچیدن بوده است؛ در زندگی بدوی انسانها برای این که بتوانند، خوراکی مورد نیاز و امنیت جانی خود را برآورده کنند، از محلی به محل دیگر میکوچیدند.
این روند از دیر باز به این سو پیوسته جریان داشته است؛ اما با ترسیم مرزهای سیاسی- جغرافیایی، به نام دولت، و جنگهای درونمرزیای که در جهان جریان دارد؛ مهاجرت شکلهای پیچیدهتری را به خود گرفته که دشواریها و امکانهای تازهای را سر راه انسانها گذاشته است. در زندگی بدوی مهاجرت برای انسان وسیلهای بود تا با آن بتواند از دوام گونهی خود پشتیبانی کند و برای این کار به هر جای ممکن میرفت و به زندگی تازهی خویش شروع میکرد؛ اما امروزه تنها مسألهی امنیت جانی نیست که مهاجرتهای گستردهی بینالمللی را به وجود آورده است.
با این که جهانی شدن امروزه کوشیده است تفاوتها را تا اندازهای در سطح جهانی آن کاهش دهد؛ اما با آن هم وجود فرهنگهای متفاوت و تفاوت در سطح زندگی میان انسانها؛ امروز از هر زمان دیگری بیشتر شده است.
این تفاوتها و سیمهای خارداری که در مرزها کشیده شده اند، با انگیزههای سیاسی برای کشورهای مهاجرپذیر دست به دست هم داده و مهاجرت را به بحران بیسابقهی زندگی انسانها در سطح جهانی آن بدل کرده است.
به اساس گزارش ۲۰۱۹ سازمان بینالمللی مهاجرت، در حال حاضر ۲۷۲ میلیون مهاجر بینالمللی در جهان و جود دارد که ۳٫۵ درصد کل جمعیت کنونی جهان است.
این روند افزایش بیسابقهای را در پنج دههی اخیر نشان میدهد؛ به گونهای که شمار کنونی مهاجران بینالمللی، افزایش بیشتر از سه برابر در مقایسه با سال ۱۹۷۰ که شمار آن به ۸۴ میلیون میرسید، را نشان میدهد.
در میان کل مهاجران بینالمللی در سال روان، ۵۲ درصد آن مرد و ۴۸ درصد آن زنان استند.
در آمارسنجی روند مهاجرت در سال روان، آسیا و اروپا با داشتن ۸۴-۸۲ میلیون مهاجر که ۶۱ درصد کل جمعیت مهاجر جهان است، در ردهی نخست قرار میگیرد.
پس از آن امریکای شمالی ۵۹ میلیون مهاجر (۲۲ درصد)، امریکای لاتین و کارابین ۴ درصد و ۳ درصد مهاجران را اقیانوسیه در خود جا داده است.
اما روند مهاجرت از ۲۰۱۹-۲۰۰۰ بیشتر از هر جایی در آسیا رشد بیسابقه و چشمگیری داشته است که در سال روان ۴۰ درصد مهاجران بینالمللی که ۱۱۲ میلیون میشود، آنهایی اند که در آسیا زاده شده اند که رشد ۶۹ درصدی را نشان میدهد.
در آسیا بیشترین شمار مهاجران را به ترتیب هندوستان، کشورهای آسیای میانه و چین داشته است که افغانستان در ردهی دهم کشورهای مهاجرخیز جهان جا گرفته است.
پس از آسیا، اروپا در این دوره با افزایش ۲۵ میلیوینی مهاجرت دومین رشد بزرگ مهاجرت را تجربه کرده است.
و پس از آن امریکای شمالی ۱۸ میلیون و افریقا ده میلیون رشد داشته است.
روند کلی مهاجرت به اثر دگرگونیهای سیاسی، و دوام تنشهای نظامی- سیاسی با سیستم بیرحم اقتصاد جهانی دست به دست هم داده و شمار زیادی از انسانها را ناچار به کوچیدن از محل زندگی شان کرده است. آمار رسمی پیوسته گسترش مهاجرت را نشان میدهد که نگرانیهای بزرگی را در سطح ملی و بینالمللی اعم برای کشورهای مهاجرگریز و مهاجرپذیر به وجود آورده است؛ به نحوی که امروز از هر سی نفر در جهان یک نفر آن مهاجر است.
این رقم مهاجرت بینالمللی را نشان میدهد.
اما نباید فراموش کرد که شمار مهاجران درونمرزی به مراتب بیشتر از مهاجران بینالمللی اند. به اساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت در سال روان، شمار مهاجران درونمرزی به ۷۴۰ میلیون در سراسر جهان میرسد.
یافتههای این گزارش نشان میدهد که این مهاجران به کمک و دستگیری بیشتری نیازمند استند.
مهاجران افغانستان در گسترهی جهان
افغانستان از دید جغرافیایی نیز در منطقهی مهاجرخیزی قرار دارد. روند مهاجرت گستردهی افغانستانیها به بیرون از کشور، بر میگردد به چهار دههی پیش؛ به ویژه پس از ورود مجاهدان به کابل و شروع جنگهای داخلی که سیل میلیونی مهاجرت افغانستانیها را به همراه داشت.
در آن زمان مردم افغانستان به دلیل نزدیکی جغرافیایی، زبانی و آیینی بیشتر به پاکستان و ایران مهاجر شدند.
اما پس از سقوط رژیم امارت اسلامی و ورود نیروهای بینالمللی در افغانستان، شمار زیادی از مهاجران افغانستانی از کشورهای دور و نزدیک به افغانستان باز گشتند.
وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان، به روزنامهی صبح کابل میگوید که در درازای هژده سال گذشته، نزدیک به ده میلیون مهاجر افغانستانی از کشورهای مختلف به افغانستان برگشته اند.
اما با آن هم چرخ مهاجرت افغانستانیها به بیرون از کشور هنوز هم در چرخیدن است.
در سالهای اخیر به ویژه پس از ۲۰۱۳، روند مهاجرت افغانستانیها به بیرون از کشور با بیشتر شدن ناامنی شدت پیدا کرد که از آن زمان به این سو مهاجرت جان شمار زیادی از افغانستانیها را در خاک پاکستان، در کوهها و دشتهای ایران گرفته است و همینطور شمار زیاد افغانستانیها برای رسیدن به کشورهای پیشرفتهی اروپایی یا دیگر کشورهای مدرن، در دریاها و آبهای آزاد، خوراک نهنگها و کوسهها شده اند و شماری هم که شانس همرای شان یار بوده است با تاب آوردن رنجهای مرگبار مهاجرت توانسته اند خود را به کشورهای مقصد برسانند.
عبدالباسط انصاری، سخنگوی وزارت مهاجران و بازگشتکنندگان میگوید: «در حال حاضر افغانستان در ۷۲ کشور جهان مهاجر دارد.»
شمار مجموعی مهاجران افغانستان در کشورهای دیگر به ۶ میلیون میرسد.
عاملهای مهاجرت برونمرزی افغانستانیها
سازمان بینالمللی مهاجرت در گزارشی که از روند کلی مهاجرت در سال روان ارائه کرده است؛ هدف مهاجرت بینالمللی را بیشتر درگیری با کار، آموزش و خانواده عنوان کرده است.
اما بدون شک مهاجرت دلیلهای دیگری نیز دارد و این دلیلها از یک محیط جغرافیایی تا محیط دیگر تفاوتهایی دارد.
سید حسین عالمی بلخی، وزیر مهاجران و بازگشتکنندگان افغانستان، میگوید: «علت اساسی و اصلی، ناامنی است. ناامنی، امکان دارد که نفر را مستقیم تهدید کند که جانش به خطر است و کشور را ترک میکند. یا امکان دارد این تهدید غیرمستقیم باشد.»
انگیزهی شمار زیادی از مهاجران افغانستانی به ویژه آنهایی که در ایران و ترکیه به سر میبرند، پیدا کردن لقمه نانی است که بتوانند با آن شب و روز خود را بگذارنند.
این در حالی است که به اساس گزارش فقر چندبعدی افغانستان، نیمی از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند.
همینطور نزدیک به نیمی از جمعیت افغانستان امنیت غذایی ندارند.
گسترش روزافزون فقر، باعث شده است که روند مهاجرت افغانستانیها به بیرون از کشور نیز شدت پیدا کند.
یافتههای گزارش سال روان سازمان بینالمللی مهاجرت نیز نشان میدهد که دو سوم مهاجران بینالمللی که به ۱۷۶ میلیون میرسد، در کشورهایی با درآمد بالا، نزدیک به یک سوم آن (۸۲ میلیون) نیز در کشورهای با درآمد متوسط و ۱۳ میلیون دیگر در کشورهایی با درآمد پایین جا خوش کرده اند.
در کنار این عوامل؛ محرومیتهای حقوق بشری مثل نداشتن آزادی بیان و آزادی عقیده و دیگر آزادیهای اجتماعی که در یک کشور اسلامی با مردمان تندرو آن برای انسان امکانپذیر نیست، نیز شمار زیادی از افغانستانیها را به کشورهای دیگر فراری داده است.
از سویی هم شماری از افغانستانیها به دلیلهای آموزشی نیز به مهاجرت رو آورده اند.
پیامدهای مهاجرت برای افغانستان
مهاجرت اعم برای افغانستان و برای شخص مهاجر پیامدهای گوناگونی دارد.
وضعیت موجود در افغانستان، به گونهای است که نمیشود روند مهاجرت افغانستانیها را به بیرون از مرز متوقف کرد که این باعث میشود شمار زیادی از افراد دانشآموختهای که کشور برای رسیدن به توسعهی اقتصادی و اجتماعی به آنها نیاز دارد، در کشورهای دیگر آواره شده و افغانستان از امتیاز داشتن آنها محروم شود.
از سوی دیگر، شمار زیاد مهاجران افغانستانی جوانانی اند که برای کار و تأمین امنیت غذایی خود و خانوادهی شان به مهاجرت رو میآورند.
این گونه است که مهاجرت باعث فرار مغزها و نیروی کار جوان از کشور شده و در برآیند آن با جامعهی پیری روبهرو خواهیم بود که هیچ کاری را از پیش برده نمیتواند.
از سویی ادامهی روند مهاجرت افغانستانیها به بیرون از کشور، انگیزهی ماندن و تلاش برای بهسازی کشور را در وجود دیگر باشندگان کشور نیز میکشد.
دوام این وضعیت و از میاننرفتن انگیزههای مهاجرت گستردهی افغانستانیها به بیرون از کشور، باعث شده است حتا آنهایی که میل به مهاجرت ندارند نیز به ترک افغانستان وسوسه شوند.
در سالهای اخیر شمار زیادی از باشندگان افغانستان که نه مشکل اقتصادی داشته اند و نه مشکل امنیتی، برای ادامهی زندگی به مهاجرت رو آورده اند.
در نهایت بیتوجهی حکومت در شناسایی و از میان بردن زمینههای مهاجرت، باعث شده است انگیزهی ماندن و وفاداری به کشور در باشندگان آن از میان برود؛ به نحوی که حالا به سختی میتوان فردی را در افغانستان یافت که میل رفتن به کشورهای دیگر را برای ادامهی زندگی نداشته باشد.
از سوی دیگر شمار زیاد مهاجران افغانستان با رسیدن به کشور مقصد در آن جا قبولی ماندن را دریافت نکرده و دوباره با جهانی از آسیبهای روانی به کشور برگشتانده میشوند و در کنار آن شمار زیادی از معتادان کشور نیز کسانی اند که از مهاجرت برگشته اند.
در نهایت افغانستان در برآیند مهاجرت؛ استعدادها و نیروی کار جوان خود را از دست داده، انگیزهی ماندن و تعهد برای بهسازی کشور در مردم از میان رفته وسلامت روانی جامعه تا اندازهی زیادی پایین آمده است که اگر از دوام این روند پیشگیری نشود، در درازمدت افغانستان از لبهی پرتگاه نابودی به زیر خواهد افتاد.