گروگانگیری در مسجدالحرام؛ حادثهای كه الهام بخش اسلامگرايان تندرو شد

چهل سال پیش در روز ۲۹ آبان ۱۳۵۸، برابر با اولین روز از اولین سال قرن ۱۵ هجری قمری، صدها مهاجم مسلح، ناگهان به مسجدالحرام در مکه، مقدس ترین مکان برای مسلمانان جهان، حمله و آن را تسخیر کردند و در آن پناه گرفتند. این حادثه جهان اسلام را در بهت فرو برد و مقدمهای بر اقدامات مسلحانه اسلامگرایان افراطی در دنیای امروز شد.
ادعای ظهور «مهدی موعود»
هنگامی که حدود ۱۰۰ هزار نمازگزار در روز اول محرم سال ۱۴۰۰ هجری قمری برای نماز صبح در مسجدالحرام جمع شدند نمیدانستند که ظرف چند دقیقه قربانی بزرگترین گروگانگیری تاریخ عربستان سعودی خواهند شد. مسجدالحرام که کعبه را در خود جای داده، به عنوان مقدس ترین مکان مسلمانان جهان، به جز محل عبادت و بجای آوردن مراسم حج، برای مردمی که دور یا نزدیک مکه زندگی میکنند محلی برای طواف مردگان پیش از خاکسپاری است. آن روز اما تابوتهایی که مهاجمان وارد مسجد کرده بودند، به جای جسد پر از اسلحه بود.
یاروسلاو تروفیموف، روزنامهنگار وال استریت جورنال، در کتاب «محاصره مکه» میگوید شورشیان شامل شهروندان عربستان، مصر و همینطور نوکیشان مسلمانی از آمریکا و کانادا بودند. آقای تروفیموف در شرح ماجرا می گوید، حدود ۵۰۰ شورشی تا دندان مسلح، در مکانی که آوردن سلاح و حتی ریختن خون حیوانات حرام محسوب میشود، به سرعت بر نگهبانان غلبه کردند و کنترل مسجد را به دست گرفتند. آنها سپس، ورودیهای عظیم مسجد را بستند و شماری از تک تیراندازهایشان را بالای منارههای مسجد مستقر کردند.
پس از تصرف مسجدالحرام، جهیمان عتیبی، رهبر شبهنظامیان که پیش از ترک ارتش در نیروهای مسلح عربستان سرجوخه بود و آموزش نظامی دیده بود، ادعا کرد که شوهر خواهرش، محمد عبدالله قحطانی، که او هم در میان مهاجمان بود، همان مهدی موعود است و همه باید از او اطاعت کنند.
اما این ادعای مهدویت، لزوما به معنای شیعه بودن مهاجمان نبود. افشین شاهی، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه بردفورد بریتانیا و نویسنده کتاب “سیاست مدیریت حقیقت در عربستان سعودی” می گوید: “مهدی موعود مفهومی است که در بعضی از مکاتب فکری و نظری دنیای اهل سنت هم وجود دارد البته نه به شکلی که در شیعه اثنی عشری تعریف شده است.”
مهاجمان خواهان سقوط خاندان سلطنتی عربستان بودند، خاندانی که به گفته آنها از اسلام واقعی فاصله گرفته بودند.
افشین شاهی می گوید “مهمترین مسئله ای که جهیمان عتیبی روی آن تاکید میکرد فسادی بود که به گفته او توسط خاندان آل سعود در کشور حاکم شده بود. او همچنین به شدت منتقد علمای حکومتی بود که خود را در اختیار اهداف سیاسی آل سعود قرار داده بودند و میگفت آنها مسیر اسلام را از آنچه او صراط مستقیم میدانست خارج کرده اند.”
حمام خون در مکه
پاسخ نیروهای امنیتی عربستان به این حادثه با سردرگمی و تاخیر همراه بود. ارتش نمیخواست بدون فتوای علمای اسلامی با اسلحه وارد محوطه مسجد شود و گرفتن چنین دستوری مدتی طول میکشید. از طرفی، پلیس برای برخورد با گروگانگیری که در عربستان آن زمان معمول نبود، آمادگی نداشت. پلیس مکه ساعتی بعد از حمله در اولین تلاش برای مقابله با مهاجمان شکست خورد و تعداد زیادی از نیروهایش کشته شدند.

با ادامه محاصره مسجدالحرام، حاکمان عربستان، ناتوان از کنترل اوضاع، از نیروهای ضد تروریسم فرانسه و کماندوهای پاکستانی کمک خواستند. ارتش با تانک و خمپاره انداز وارد محوطه مسجد شد. اما تسخیر کنندگان مسجدالحرام، با استفاده از ساختمان بزرگ و پرپیچ و خم مسجد، و تعداد زیاد نیروهای مسلح خود به سختی مقاومت میکردند.
شدت درگیریها به حدی رسید که در نهایت نیروهای فرانسوی، برای غلبه بر مهاجمان، از نوعی گاز سمی استفاده کردند که باعث استفراغ و کوری موقت میشد. آنها دالانهای در هم تنیده زیرزمین مسجد، جایی که بسیاری از شورشیان و گروگانها در آن پناه گرفته بودند را پر از گاز کردند. در درگیریهای خونینی که پس از این اقدام رخ داد، شمار زیادی از گروگانها، نیروهای مسلح و شورشیان جان خود را از دست دادند.
حاکمیت عربستان سعودی شمار رسمی قربانیان این حادثه را ۲۵۵ کشته و ۵۶۰ زخمی اعلام کرد هر چند که گزارشهای غیررسمی از شمار بسیار بیشتر تلفات حکایت داشت.

در نهایت محاصره مسجدالحرام بعد از ۱۵ روز جنگ به پایان رسید. محمد عبدالله قحطانی که مدعی مهدویت بود، کشته و جهیمان عتیبی رهبر شورشیان همراه با شماری از پیروانش دستگیر شدند. حکومت عربستان سعودی، بیشتر دستگیرشدگان را گردن زد و گروهی را هم زندانی کرد. تعدادی از این زندانیان بعد از پایان دوران محکومیتشان و آزادی از زندان به گروه القاعده پیوستند.
اتهام ارتباط با ایران
تصرف مسجدالحرام در سالی پرحادثه در جهان اسلام رخ داد، حوادثی که به گفته افشین شاهی فضا را برای رشد اسلام سیاسی رادیکال مساعد کرد: ” اولین اتفاق به رسمیت شناختن کشور اسرائیل توسط انور سادات رئیس جمهوری وقت مصر بود که آخرین میخ را بر تابوت ناسیونالیسم عربی کوبید و بعد از آن انقلاب اسلامی در ایران که فضا را شاید بیش از هر وقت دیگری برای رشد اسلام سیاسی هموار کرد. فعالان و اسلامیون در منطقه به این نتیجه رسیدند که شاید بتوانند با استفاده از ابزار اسلام به هدفشان نزدیک تر شوند.”
کمی بعد از آغاز حمله به مسجد الحرام، شایعه دست داشتن ایران در این حادثه بر سر زبان ها افتاد. بر اساس گزارشی که روزنامه نیویورک در روز حمله منتشر کرد، مقام های اطلاعاتی آمریکا هم شیعیان ایران را پشت حادثه میدیدند. مقامهای آمریکایی گمان میکردند که سیاست روحالله خمینی برای صدور انقلاب ایران، الهام بخش گروگانگیران بوده است. وقوع حادثه در روز اول محرم، ماهی که برای شیعیان به دلیل واقعه کربلا اهمیت زیادی دارد هم این تصور را تقویت کرده بود.
در پاسخ به این اتهام، آیتالله خمینی، آمریکا و اسرائیل را عامل حمله معرفی کرد. در واکنش، میلیونها نفر در کشورهای مسلمان، در اعتراضاتی اغلب خشونت آمیز، به خیابانها آمدند. در پاکستان، معترضان سفارت آمریکا در اسلام آباد را آتش زدند و دو نفر از کارکنان آمریکایی و دو کارمند پاکستانی سفارت را کشتند.
با این حال، احتمال دست داشتن ایران در این حادثه بعدها کمرنگتر شد. بسیاری از کارشناسان معتقدند هر چند که انقلاب ایران ممکن است الهام بخش مهاجمان به مسجدالحرام بوده باشد اما ارتباط مستقیمی بین جهیمان عتیبی و انقلابیون ایران وجود نداشت.
رد پای بن لادن
یاروسلاو تروفیموف میگوید، مسجدالحرام در زمان حمله، در حال بازسازی و پیمانکار هم شرکت ساختمان سازی بن لادن بود. شرکتی متعلق به پدر اسامه بن لادن، که در آن زمان جوانی ثروتمند اما گمنام بود.
اسامه بن لادن که در آن زمان بیست و چند ساله بود، از آنچه در مسجدالحرام رخ داد حیرت زده شده بود. سالها بعد، او با یادآوری این حادثه، حاکمیت عربستان را متهم به هتک حرمت مقدسترین مکان مسلمانان کرد. بن لادن معتقد بود خاندان سلطنتی عربستان، با فراهم کردن امکان ورود تانکهای ارتش به مسجدالحرام، مرتکب گناه شدهاند. به اعتقاد او حکومت باید با محاصره مسجدالحرام و گرسنگی دادن به شورشیان آنها را شکست میداد.
بعضی از تاریخ نگاران حادثه مسجدالحرام را در شکل گیری تفکرات افراطی اسامه بن لادن موثر میدانند هر چند که ارتباط مستقیمی بین این حادثه و به تاسیس القاعده به رهبری بن لادن، حدودا یک دهه بعد از حادثه مکه، مشاهده نمیشود.
بیشتر بخوانید:
- گزارش ویژه: محمد بن سلمان، ولیعهد جوان عربستان چطور به قدرت رسید
- ۸ سال از مرگ بن لادن گذشت؛ القاعده کجا است؟
- بمبگذاریهایی که تروریسم را جهانی کرد
- سیا آرشیو بن لادن شامل روابط القاعده با ایران را منتشر کرد

میراث مهاجمان
مقامهای عربستان، نگران از درز خبر حادثه، از همان ساعات اولیه، همه راههای ارتباطی با خارج را قطع کردند. بعد از گذشت ۴۰ سال، عربستان سعودی همچنان از انتشار اطلاعات درباره حادثهای که پایههای قدرت در این کشور را لرزاند اجتناب میکند. آل سعود، در طول دههها حکمرانی بر عربستان سعودی، بر ارتباط نزدیک با بنیادگرایان اسلامی، مخصوصا روحانیون وهابی تکیه کرده بود. با این حال، این رابطه گاهی به تیرگی میگرایید، مخصوصا در مواقعی که تغییرات اجتماعی با عقاید افراطی وهابی در تضاد بود.
کشف نفت و گاز و سرازیر شدن ثروت به عربستان سعودی، در کنار نشانههایی از آزادیهای بیشتر اجتماعی، از جمله حضور بدون حجاب زنان در تلویزیون، فاصله بین خانواده سلطنتی و بنیادگرایان را بیشتر کرد. جهیمان عتیبی یکی از این مسلمانان تندرو بود که باور داشت تنها اوست که میتواند “ظهور مهدی موعود” را ممکن کرده و با ساقط کردن خاندان سعود، جهان اسلام و بشریت را نجات دهد.

حاکمان عربستان که تا پیش از این حادثه، از این خطر علیه حکومتشان غافل بودند، در پی حادثه تسخیر مسجدالحرام با واقعیتی تلخ مواجه شدند. بنیادگرایان اسلامی که زمانی تکیه گاه آل سعود بودند، حالا حکومت این خاندان بر عربستان را تهدید میکردند. آل سعود برای بقای خود تصمیم گرفت وابستگی به وهابیون را افزایش دهد.
از آن پس حاکمیت عربستان، مخالفان را با شدت بیشتری سرکوب کرد و در پاسخ به انتقاد افراط گرایانی که آل سعود را در اجرای قوانین اسلامی جدی نمیدانستند به روحانیون وهابی قدرت بیشتری داد و قوانین مذهبی سختگیرانهتری را به اجرا گذاشت. به گفته افشین شاهی ملک خالد، پادشاه وقت، به این نتیجه رسید که تنها راه حل برخورد با به اصطلاح تشدد اسلامی، اسلام بیشتر است.
بعد از آن تاریخ، رویکرد حاکمیت عربستان سعودی و رابطه اش با نهادهای مذهبی تغییر کرد. تشدد اسلامی در عربستان سعودی قوت بیشتری گرفت. عکس زنان از روزنامهها محو و حضورشان در تلویزیون ممنوع شد. سینماها و تئاترها بسته شدند و میلیونها دلار برای نهادهای مذهبی هم در داخل و هم در خارج از عربستان سعودی برای ترویج قرائت وهابی از اسلام، سرمایه گذاری شد و این اقدامات ساختارهای اجتماعی و مذهبی دنیای اسلام را تحت شعاع قرار داد.
حمله به مسجد الحرام، یکی از وقایعی بود که تحولی عظیم در تاریخ عربستان و جهان اسلام ایجاد کرد و بستری برای رشد سریع اسلامگرایی افراطی فراهم آورد. چهل سال بعد، تاثیرات این حادثه همچنان بر خاندان سلطنتی عربستان و جهان اسلام سایه انداخته است. عربستان سعودی حالا به رهبری محمد بن سلمان، در تلاش است چهره این کشور را مدرنتر کند و سختگیریهای مذهبی را کاهش دهد. حالا بعد از حدود چهار دهه، عربستان دوباره دارد آزادیهای کوچکی که قبل از حادثه تسخیر مسجد الحرام تجربه کرده بود را باز میگرداند. اما اسلامگرایان تندرو و تفکراتشان همچنان تهدید برای امنیت در عربستان و البته منطقه خاور میانه و جهان است.