نامه امانالله برای متارکه جنگ؛ ‘نمیخواستم بریتانیا را آزرده کنم’

در روز سوم مه ۱۹۱۹ نیروهای افغان با عبور از مرز افغانستان و هند بریتانیایی در دره خیبر، شهرک کوچک ‘باغ ‘ را در منطقه قبایلی تصرف کردند. با این تهاجم که به دستور امان الله خان پادشاه تازه به قدرت رسیده این کشور انجام شد، زنگ آغاز جنگ سوم افغان- انگلیس به صدا درآمد.
سه روز بعد در ششم ماه مه بریتانیا علیه افغانستان اعلام جنگ داد و دستور داد نیروهای نظامی هند بریتانیایی بسیج شوند.
جنگ سوم افغان-انگلیس که در افغانستان به ‘جنگ استقلال ‘ هم موسوم است، آخرین برخورد افغانستان و امپراطوری بریتانیای کبیر بود. زیر فشار بمباران هواپیماهای بریتانیا، امانالله خان مجبور به درخواست آتشبس و متارکه جنگ شد.
در نتیجه موافقت نامههای پس از جنگ، بریتانیا تمامی جوانب استقلال افغانستان از جمله استقلال سیاست خارجی این کشور را به رسمیت شناخت و در برابر آن امانالله نیز خط دیورند را به عنوان مرز رسمی افغانستان و هند بریتانیایی به رسمیت شناخت.
جولز استوارت، مورخ بریتانیایی که کتاب “ماموریت قیصر به کابل” را نوشته، میگوید: “جنگ سوم افغانستان یا جنگ سوم افغان-انگلیس دقیقتر اگر بگویم یک کشمکش بود تا یک جنگ و یک ماه ادامه یافت، چند روز بیشتر از یکماه. هردو طرف چند هزار تلفات داشتند. ولی این جنگ به هیچ صورت با جنگ اول و دوم افغان و انگلیس قابل مقایسه نیست.”
- آیا ۲۸ اسد روز واقعی استقلال افغانستان است؟
- نود و نهمین سالگرد استقلال افغانستان در قصر ویران دارالامان
- ‘علم و جهل’ مناری به یاد جان-باختگان حفظ استقلال افغانستان
- استقلال افغانستان؛ با خارجی بی خارجی

”ژست بزرگ امانالله علیه بریتانیا ”
در فبروری/فوریه ۱۹۱۹ حبیبالله پدر امانالله که برای هجده سال پادشاه افغانستان بود، به قتل رسید. پس ازاین حادثه بلافاصله نصرالله برادر و امانالله پسر پادشاه که هردو متهم به دخالت در قتل او بودند، اعلام پادشاهی کردند.
اولی در جلال آباد و دومی در کابل.
افغانستان دراین زمان همچنان کشور تحت حمایت بریتانیا بود و براساس پیمان گندمک (منعقده سال ۱۸۷۹) سیاست خارجی آن از طریق هند بریتانیایی کنترل میشد.
امانالله که تحت فشار شدید داخلی قرار داشت، عمویش نصرالله را برخلاف تعهدش در کابل محبوس کرد و برای تغییر توجه ارتش که بهدلیل اتهامات قتل پدر به او مشکوک بودند، تصمیم گرفت به هند بریتانیایی حمله کند.
پایان جنگ جهانی اول فرصتی را برای امان الله خان میسر ساخت تا استقلال کامل افغانستان را از بریتانیای خسته از جنگ بدست بیاورد.
ویکتوریا شوفیلد،مورخ بریتانیایی که در کتاب “مرز افغانستان: درگیری و نبرد در آسیای میانه” نگاهی مفصل به جنگ سوم افغان-انگلیس کرده، میگوید: “زمینه خارجی آغاز جنگ تحولات منطقهای و کاهش نگرانی بریتانیا از ناحیه دخالت روسیه در افغانستان بود. ولی از سوی دیگر شاه امانالله میخواست یک ژست بزرگ علیه بریتانیا نشان دهد. با پایان جنگ جهانی اول، بریتانیا در خاور میانه و اروپا تا حدی احساس خستگی و ضعف میکرد. بنابراین از نظر امان الله، این لحظه مناسبی برای یک نوع تهاجم به هند بریتانیایی بود. ولی باید روشن بسازیم که همه میدانستند قرار نبود امان الله بتواند دراین جنگ بریتانیا را شکست دهد.”

ارتش افغانستان توان جنگ با بریتانیا را داشت؟
ارتش افغانستان در سال ۱۹۱۹ ضعیف بود. تنها ۵۰ هزار سرباز داشت که در ۲۱ غند/هنگ سواره و ۷۵ کندک/گردان پیاده نظام تنظیم شده بودند و ۲۸۹ توپخانه مدرن در اختیار داشتند. برعلاوه این ارتش، امان الله روی حمایت ۸۰ هزار نیروی نامنظم قبایلی در مناطق مرزی میان افغانستان و هندبریتانیایی حساب میکرد که مجهز به سلاحهایی قاچاقی از نیروهای بریتانیایی بودند.
در برابر آن هند بریتانیایی هزارها نیروی آماده و مجهز در اختیار داشت که در ۷ فرقه/لشکر، ۵ لوا/تیپ و۳ غند/هنگ تنظیم شده بودند. این نیروها در کنار داشتن توپخانه مدرن، از حمایت نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا نیز برخوردار بودند. گرچه بخش اصلی پیاده نظام آن متشکل از سیکها، پنجابیها و گورکهها بودند، نیروهایی که تازه از جبهات جنگ جهانی اول در اروپا و دیگر نقاط جهان بازگشته بودند و به شدت خسته از جنگ بودند.
نیروهای افغان از سه جبهه جلال آباد، پکتیا و قندهار بر مناطق تحت کنترل هند بریتانیایی حملهور شدند. نیروهای افغان پیروزیهای سریع بدست آوردند و علاوه بر مناطقی در دره خیبر، از جانب جبهه پکتیا به رهبری ژنرال نادرخان (بعدا در سال ۱۹۲۹ پادشاه افغانستان شد) پایگاههایی را در وزیرستان شمالی نیز به تصرف خود درآوردند.
اما نیروهای هند بریتانیایی به رهبری ژنرال ریجینالد دایر (Reginald Dyer) دست به اقدام متقابل زدند و با حمایت توپخانه و حملات هوایی، نیروهای افغان را به عقب راندند.
تا جایی که نادرخان به ژنرال دایر نامه نوشت که امانالله از او خواسته تا جنگ را متوقف کند و پس از آن در سوم ژوئن آتشبس میان نیروهای دو طرف اعلام شد.

امانالله به حملات هوایی اعتراض کرد
یکی از ویژگیهای جنگ سوم افغان-انگلیس این بود که افغانها برای اولین بار با بمباران نیروی هوایی بریتانیا مواجه شدند که مهمترین نقطه قوت بریتانیا دراین جنگ بود.
نیروی هوایی نه تنها بریتانیا را قادر ساخت تا به فراتر از مرزها دسترسی داشته باشد و شهرهای کابل و جلالآباد را بمباران کند بلکه تاثیرات عمیق روانی روی نیروهای افغان گذاشت و آنها را به شدت ترساند.
هواپیماهای بیای۲سی BE۲C)) پیوسته در جریان جنگ مناطق قبایلی را بمباران میکرد و گروههای قبایلی را که تلاش داشتند دوباره جمع شوند و به هند بریتانیایی حمله کنند، بارها پراکنده ساخت.
تا جاییکه امانالله خان در نامهای به مقامات هند بریتانیایی به حملات هوایی به کابل اعتراض کرد و آن را با حملات هواپیماهای زپلین آلمانها بر لندن درجریان جنگ اول جهانی مقایسه کرده بود.
جولز استوارت میگوید: “این نخستینبار بود که اهداف غیرنظامی شهری از سوی نیروی هوایی کمتجربه بریتانیا مورد بمباران قرار میگرفت”.
او میگوید: “در حقیقت همین باعث شد امانالله متقاعد شود که بازی به پایان رسیده. وقتی قلعه بالاحصار در کابل هدف بمباران قرار گرفت و امان الله ویرانی ناشی از بمباران را دید، تصمیم به صلح گرفت و مدعی شد که هیچ گاه نمیخواسته بریتانیا را آزرده کند.”

نتیجه جنگچه بود؟
پس ازاین بمباران بود که امانالله در ۳۱ ماه مه، در نامهای به مقامات هند بریتانیایی خواهان آتشبس و متارکه شد. جنگهای پراکنده همچنان ادامه یافت تا در هشتم آگوست/اوت ۱۹۱۹ ‘پیمان راولپندی ‘ امضا شد و زمینه آن فراهم شد تا افغانستان از یک کشور تحت حمایت بریتانیا به یک کشور مستقل تبدیل شود.
دراین جنگ حدود هزار سرباز افغان و ۲۳۶ سرباز بریتانیایی کشته شدند و هزارها سرباز نیز از هر دو جانب زخمی شدند.
جنگ سوم افغان و انگلیس همچنان مورد بحث و اختلاف نظر پژوهشگران قرار دارد.
ظاهرا بریتانیا دراین جنگ به پیروزی تاکتیکی دست یافت و این قضاوت براین اساس صورت میگیرد که بریتانیا تهاجم افغانها را به عقب زد و آنها را از سرزمین هند بریتانیایی بیرون کرد.
اما از سوی دیگر، افغانها در نهایت توانستند در پایان جنگ به اهداف استراتژیک سیاسی خود برسند. در نتیجه پیمان صلح میان دو طرف، بریتانیاییها استقلال سیاست خارجی افغانستان را به رسمیت شناختند اما پرداخت مواجب سالانه به شاه افغانستان را متوقف کردند.

بریتانیا هم دستاوردهای سیاسی در نتیجه این جنگ بدست آورد که مهمترین آن بنا به منابع انگلیسی، تایید دوباره خط دیورند به عنوان مرز رسمی میان افغانستان و سرحد شمال-غربی هند بریتانیایی بود. امان الله متعهد شد که دیگر در امور مناطق قبایلی دخالت نکرده و ماموران انگلیسی و افغان میلهگذاری باقی مانده خط سرحدی را تکمیل کنند.
جنگ سوم افغان- انگلیس امان الله خان را به یکی از محبوبترین رهبران تاریخ این کشور تبدیل کرد. صد سال بعد هم از او همچنان به عنوان ‘قهرمان اعاده استقلال افغانستان ‘ یاد میشود.
این یک جنگ نمادین بود
با آنکه جنگ سوم افغان-انگلیس از اهمیت بسیار ویژه و نمادین در تاریخ معاصر افغانستان برخوردار است اما در میان تاریخدانان بریتانیایی در مقایسه با جنگ اول و دوم افغان و انگلیس اهمیت زیاد داده نمیشود.
ویکتوریا شوفیلد در مورد دلیل آن میگوید: “این درست است که بگوییم جنگ سوم افغان-انگلیس یکی از جنگهای بزرگ نبود. ما زیاد در مورد جنگ اول و دوم افغان و انگلیس میشنویم. اما کسی در مورد جنگ سوم افغان-انگلیس زیاد حرف نمیزند. فکرکنم احتمالا به این دلیل که از نظر بریتانیا اهمیت زیادی نداشت ولی از نظر افغانستان این جنگ بسیار مهم بوده و فصل جدیدی را در تاریخ این کشور رقم میزند.”
