بی شک روسیه در آینده بهرهبرداریهای خود را از حمایت احزاب دست راستی اروپا خواهد داشت و این احزاب میتوانند همچون اسب تروای مسکو در قلب اتحادیه اروپا عمل کنند.
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی کا-ایرنیوز، «شعیب بهمن» کارشناس مسائل سیاسی در مطلبی نوشت: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه و اتحادیه اروپا روابط پر فراز و نشیبی را سپری کردهاند. به نحوی که گاهی اوقات کاملا به اتخاذ مواضع یکسان پرداختهاند و گاهی نیز چنان از یکدیگر فاصله گرفتهاند که گویی دو رقیب با منافع متضاد محسوب میشوند.
با این حال در سال های اخیر به خصوص پس از وقوع بحران اوکراین، روابط مسکو و بروکسل به سردی گرایید و همین امر باعث اعمال تحریم ها و محدودیت هایی از سوی طرفین علیه یکدیگر شده است. در این بین برگزاری انتخابات پارلمانی اروپا و نقشی که روسیه در آن ایفا کرد، هم از لحاظ حمایت از جریان های راست و هم به واسطه پیامدهایی که در بر دارد، حائز اهمیت است.
راست افراطی در اروپا
شهروندان 28 کشور قاره سبز در روزهای ۲۳ تا ۲۶ مه ۲۰۱۹ در حالی برای انتخاب ۷۰۵ عضو پارلمان اتحادیه اروپا به پای صندوقهای رای رفتند که از پیش هم افزایش چشمگیر آرای احزاب راست افراطی قابل پیش بینی بود.
افزایش ملی گرایی افراطی و مهاجرستیزی در پی رخداد یازده سپتامبر 2001 و ترویج گفتمان مبارزه علیه تروریسم و همچنین وقوع بحران اقتصادی اروپا در سال ۲۰۰۸ و سیاستهای نئولیبرال و ریاضتی تحمیلی از سوی اتحادیه اروپا، باعث شده که طی سال های گذشته، برخی سیاستمداران و چهرههای فرهنگی و رسانهای راستگرای افراطی با اقبال بیشتری در جوامع اروپایی مواجه شوند.
به نحوی که احزاب راست افراطی در کشورهای مختلف اروپا از نارضایتی بخشی از مردم بهره برده اند و با تاکید بر مهاجرستیزی و جدایی از اتحادیه اروپا سعی می کنند ایده های ملی گرایی را ترویج کنند و سرنوشت کشور خود را به جای گره زدن به تقدیر سایر کشورها، خود به دست گیرند.
اگر چه افزایش اقبال عمومی به جریان های راست افراطی دارای دلایل درونی در داخل کشورهای اروپایی است، اما آنچه این احزاب را در کانون توجه قرار داد، ارتباط با روسیه و حمایت علنی مسکو از آنها بود.
جریان های راست که قصد داشتند برای تاثیرگذاری بر اتحادیه اروپا تا یکسوم از کرسیهای پارلمان اروپایی را به دست آورند، در حالی موفق به چنین امری شدند که درست یک هفته پیش از آغاز انتخابات، فیلمی از سوی دو رسانه آلمانی منتشر شد که در آن اشتراخه معاون صدراعظم اتریش و رهبر حزب راستافراطی آزادی این کشور در حال مذاکره برای تبانی و دریافت کمک مالی و انتخاباتی از شخصی روستبار بود.
افشای این مسئله و نیز حمایتهای علنی رهبران جریان های راستافراطی اروپا از روسیه باعث شد که این احزاب از سوی رهبران جناحهای سنتی به دریافت کمک از روسیه برای فروپاشی اتحادیه اروپا متهم شوند.
با این حال گروه راست افراطی اروپای ملل و آزادی حدوداً ۵۷ کرسی را به دست آورده اند؛ این در حالی است که تنها ۳۰ نماینده در پارلمان گذشته داشتند. جهش راست افراطی به لطف موفقیت خیرهکننده حزب لیگ ایتالیا به رهبری متئو سالوینی بوده است.
همچنین گمانهزنی میشود که حزب راست افراطی مجارستان به رهبری ویکتور اوربان که به پیروزی آسانی در این کشور دست پیدا کرد، جریان راست میانه را رها کند و به راست افراطی بپیوندد. اما گروه دیگری نیز وجود دارد که احزاب راست افراطی در آن عضویت دارند: حزب آزادی و دموکراسی مستقیم.
این گروه نیز که شامل نمایندگان حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان نیز است، ۵۶ کرسی به دست آورده است. به این ترتیب در مجموع جریان های راست افراطی توانسته اند تعداد کرسی های خود را در پارلمان اروپا به شکل چشمگیری افزایش دهند.
روسیه و راست افراطی اروپا
روسیه پس از روی کار آمدن پوتین، دو رویکرد را به صورت جدی در قبال کشورهای اروپایی دنبال کرده است. رویکرد اول، ایجاد اختلاف و فاصله بین کشورهای اروپایی و رویکرد دوم، مبتنیبر تلاش برای ارتباط با کشورهای اتحادیه به صورت منفرد بود.
به این معنا که روسها به جای اینکه بخواهند به صورت کلان با اتحادیه اروپا وارد رابطه شوند، به صورت منفرد با کشورهای عضو اتحادیه وارد تعامل و گفتوگو شدند. هر دو رویکرد نشان میدهد روس ها تمایلی به وجود موجودیت یکپارچهای به نام اتحادیه اروپا ندارند و به همین دلیل از تضعیف یا از بین رفتن آن استقبال می کنند.
در این راستا روسها در طی سالهای اخیر به شکل پررنگی سعی کرده اند از دو گونه احزاب در کشورهای اروپایی حمایت کنند:
دسته اول احزاب با گرایشات چپ و کمونیستهای که عمدتا سابقه ضدآمریکایی دارند و همچنان در کشورهایی همچون یونان، پرتغال، چک و آلمان فعالیت می کنند و به مدافع سیاستهای روسیه مشهور هستند.
دسته دوم که بحثشان خیلی پررنگتر شده، احزاب دستراستی هستند. طبق تحقیق موسسه مجاری «Political Capital» پانزده حزب از ۲۴ حزب دستراستی قابل توجه در اروپا، علنا از روسیه دفاع میکنند و همراهی و همکاری تحت رهبری روسیه و مستقل از اتحادیه اروپا را ممکن میدانند. شش حزب آماده همکاری غیرعلنی با روسیه هستند و تنها سه حزب به دلیل اختلافات تاریخی، قومی و جغرافیایی، با روسیه مرزبندی دارند.
آنچه باعث گرایش احزاب راست افراطی اروپا به روسیه شده، موقعیت جدید این کشور به رهبری ولادیمیر پوتین در عرصه بین المللی است. پوتین ویژگیهایی دارد که طیف متعدد و متفاوتی از گرایشهای سیاسی، از راست تا چپ را به خود جلب میکند.
او سمبل مردسالاری، مخالفت با همجنسگرایی، غریبههراسی، اهل کلیسا، مدافع خانواده، ورزشکار و ورزشدوست و به طور خلاصه سمبل یک «مرد قوی ضدآمریکایی» است.
از سوی دیگر آنچه باعث نزدیکی روسیه به راستهای افراطی اروپا شده، همسویی عقیدتی نیست، بلکه آنها صرفا ابزاری برای تضعیف سیاستهای اتحادیه اروپا و ناتو هستند. در واقع این احزاب به دلیل گرایشهای خود در حوزه سیاست خارجی، مورد حمایت روسیه هستند. زیرا این احزاب در سالهای گذشته، مشکلی با سیاستهای روسیه نداشتهاند و بعضا از این سیاستها حمایت هم کردهاند.
بهعنوان مثال حضور روسها در سوریه، مورد حمایت اکثر احزاب دستراستی بود یا حتی اقدام روسیه در اوکراین و الحاق شبهجزیره کریمه به مسکو، با موافقت این احزاب مواجه شد. چنانکه وقتی پوتین اقدام به برگزاری رفراندوم الحاق کریمه به روسیه کرد، ۵۰ سیاستمدار اروپایی را برای نظارت بر انتخابات دعوت کرد که به جز چهار نفر از حزب چپ آلمان، بقیه ناظران را نمایندگان احزاب راستافراطی فرانسه، مجارستان، بلژیک، بلغارستان، صربستان و ایتالیا تشکیل می داند. اروپا بودند.
علاوه بر این، آنچه احزاب دست راستی اروپا و روسیه را به هم پیوند می زند، این است که احزاب راست افراطی به دلیل گرایشهای ملیگرایانه، عمدتا در پی ایدههای استقلالطلبانه پیش میروند و خواهان فروپاشی اتحادیه اروپا یا دستکم کاهش نقش کشورشان در این اتحادیه هستند.
این مساله با سیاستهای روسیه در خصوص تضعیف اتحادیه اروپا همخوانی دارد. به همین دلیل در سال های اخیر، همکاری و حمایت روسیه از این احزاب تقریبا به شکل آشکار و بعضا با کمک مالی و رسانهای صورت گرفته است. در واقع همان اتفاقی که روسها در انتخابات 2016 آمریکا رقم زدند و در فضای مجازی و سایبری اثرگذار بودند، در اروپا هم انجام دادند.
به نحوی که از یک سو روسیه با سرمایهگذاری روی احزاب دست راستی، ایدئولوژی فکری و عقیدتی آنها را ترویج و از سوی دیگر با انجام تبلیغات گسترده، اتحادیه اروپا را بیاعتبار کرد.
اسب تروای روسی
بی شک روسیه در آینده بهره برداری های خود را از حمایت احزاب دست راستی خواهد کرد و این احزاب می توانند همچون اسب تروای مسکو در قلب اتحادیه اروپا عمل کنند در حوزه اقتصادی، با توجه به آنکه روسیه تمایل ندارد با یک واحد اقتصادی کاملا منسجم در اروپا مواجه باشد و تلاشش بر تعامل به صورت منفرد با کشورهای اروپایی بوده است، تضعیف این اتحادیه توسط جریان های دست راستی می تواند زمینه همکاری میان طرفین را بیش از پیش هموار کند.
ضمن آنکه حضور جریان راست افراطی در پارلمان اروپا به معنای تسهیل همکاری های اقتصادی با روسیه نیز است. در حوزه سیاسی، موضع واحد کشورهای اروپایی علیه روسیه، در برخی مواقع برای مسکو گران تمام شده است. به خصوص در مواقعی که اتحادیه اروپا با ایالات متحده آمریکا همگام شده است یا در حوزه اقتصادی تحریمهایی که به صورت یکپارچه علیه روسیه، اعمال شده ضربات سنگینی به اقتصاد روسیه زده است.
در چنین شرایطی، روی کار آمدن یا افزایش قدرت راست های افراطی می تواند تا حد زیادی از نگاه ضد روسی در پارلمان اروپا بکاهد و مانع وضع تحریم های جدید علیه مسکو شود. در حوزه امنیتی نیز حضور احزاب دست راستی در اروپا می تواند به سود روسیه تمام شود؛ چرا که اکثر احزاب دست راستی همانقدر که با عضویت اتحادیه اروپا مشکل دارند، با عضویت کشورهایشان در ناتو هم مخالفت می ورزند و حتی برخی خواهان فروپاشی ناتو هستند.