چگونه طالبان بار دیگر به پایگاه مهم اردوی افغانستان نفوذ کردند

راد نوردلند و توماس گیبونز- نیف – مترجم اورنگزیب بیضایی – منبع: نیویارکتایمز
چند جنگجوی طالب در داخل یکی از تانکرهای فاضلاب پنهان شدند، به امید این که بوی بد مانع بررسی دقیق خواهد شد، که همین طور هم شد. آنها به یکی از مهمترین پایگاههای نظامی افغانستان داخل شدند و بعداً در انباری خالی پنهان شدند.
چند شورشی دیگر با استفاده از زینه از دیوارها گذشتند. آنها وارد ساحهیی گشتند که قبلاً توسط حسگرهای حرکت و دوربینهای مادون قرمز محافظت میشد ولی حالا توسط نگهبانهای خوابآلود برجهای مراقبت.
همچنان بهقول مقامهای نظامی رسمی افغان و امریکایی، این نفوذیها دوستانی در ردههای بلند داشتند: یک دگرمن افغان و یک ضابط که به آنها فهماند کجا بروند و در کجای پایگاه پنهان شوند.
حملهی اول مارچ بر کمپ بستین در ولایت هلمند، مرگبارترین حمله در کشور نبود، ولی شاید شرمآورترین حمله بود. این سومین باری بود که طالبان به این پایگاه و مرکز فرماندهی قول اردوی ٢١۵ نفوذ کرده بودند.
پیش از این که حمله به پایان برسد، ٢٣ سرباز افغان و کارگران پایگاه کشته شدند، و نظامیان امریکایی بار دیگر به نجات پایگاهی رسیدند که مدتها میشد به افغانها سپرده شده بود. در نهایت، حمله هوایی نیروهای امریکایی به این درگیری ٢٠ ساعته پایان بخشید.
کموبیش ٢٠٠ نفر در برابر یک نفر میشد، طالبان یکبار دیگر درس عینیای را یاد دادند که نشاندهنده ضعف نظامیان افغان بود، در قلب پایگاهی که مسوولیت فعالترین جبهه جنگ افغانستان دارد.
به گفتهی فرمانده پیشین گارنیزیون، اولین کسی که کشته شد فرمانده گارنیزیون بریدمل سراجالدین سراج بود که به لطف روابط سیاسیای که داشت به این پست مهم رسیده بود. حدود ٢٠ نفوذی طالب در سنگرها و گودالهای وسط پایگاه موضع گرفته بودند و وقتی شروع به تیراندازی کردند، بریدمل سراج با رانندهاش سوار موتر شد و مستقیماً به سمتی رفت که با کمین برابر شد. و هر دو کشته شدند.
شورشیان، سربازان افغان را گروگان گرفتند، و از آنها به عنوان راهنمای اهداف جدید استفاده میکردند. بر اساس نسخهی شبیهسازی حمله که توسط دو مقام امریکایی تهیه و از سوی مقامات افغان نیز تایید شده، جنگجویان مستقیم به سمت مرکز فرماندهی قول اردو در مرکز پایگاه رفتند، جایی که قبلاً مشاوران امریکایی وظیفه اجرا میکردند.
همزمان با این، شورشیان حملهی جداگانهای را بالای پایگاه نیروهای دریایی امریکا در کمپ نولی ولسوالی سنگین راهاندازی کردند، اما نیروهای دریایی به سرعت حمله را دفع کردند.
در کمپ بستین، نیروهای عملیاتهای ویژه امریکایی، نیروهای افغان را کمک کردند تا از خود دفاع کنند. نیروهای دریایی، از برجهای مراقبتی دور پایگاه کوچکشان در داخل کمپ، آتش گشودند، تا ٣٠٠ سرباز را از حملههای داخلی محافظت کنند. وقتی شورشیان از سمت غرب به سوی قلب کمپ بستین پیش میرفتند، دوربینهای مادون قرمز، اطلاعات زمان واقعی (ریالتایم) را در اختیارشان قرار داد.
مقامات رسمی هیچ توضیحی ندادند که چرا سلسله تکنولوژی امریکایی که در اختیار داشتند – از دوربینهای مداربسته پرنده تا دستگاههای شنود – هیچگونه اخطاری در مورد نفوذ شورشیان در وهله اول نداده است. اما هوای خراب، مانع هرگونه حمایت هوایی در ساعات اولی جنگ شد.
ساعتها گذشت تا این که حمله مهار شد؛ حمله هوایی امریکاییها انباری را که مهاجمان طالبان در آن پناه برده بودند، تخریب کرد.
پیش تر، نیروهای دریایی در داخل کمپ بستین، هشدار داده بودند که مرکز تعلیمی ساحهای در سمت غرب کمپ، درست محافظت نمیشود و احتمالاً مسیر حمله خواهد بود، ولی ظاهراً هیچ اقدامی صورت نگرفت.
قبلا کمپ بستین مرکز فرماندهی جنگ علیه طالبان در جنوبغرب افغانستان در هلمند بود، ساحهای که سربازان امریکایی، بریتانیایی و افغانستانی بیش تر از هر جای دیگری در آنجا کشته شدهاند.
این کمپ که از سوی بریتانیاییها ساخته شد، بزرگترین پایگاه خارجی آنها پس از جنگ جهانی دوم بود. چسبیده به آن کمپ لیدرنیک بود، پایگاهی که توسط نیروهای دریایی امریکا ساخته شده بود. در اوج حضور نیروهای خارجی در کشور، این مجموعه شامل امکاناتی بود همچون خانه و تسهیلات برای ٣٠هزار سرباز، ۶٠٠ پرواز روزانه از طریق خط پرواز ۲ مایلی که ظرفیت هواپیماهایی که به تمام نقاط دنیا پرواز میکنند را داشت، تسهیلاتی چون باشگاههای مجهز به دستگاه خنک و گرمکننده هوا، پیزا-هت، کارخانه تهیه آبهای معدنی و پیشرفتهترین سیستم دفاعی دورادور این کمپ ۱۲ مایلمربعی.
با این همه، زیر چشم نیروهای بینالمللی، دوبار مورد حمله قرار گرفت.
در مارچ سال ٢٠١٢، یک حملهکنندهی انتحاری با موتر S.U.V به سرعت خودش را بر دیوار محوطه کمپ زد، دو جنرال امریکایی و بریتانیایی که از آنجا فرار کردند، به سختی جان سالم بدر بردند. این دو منتظر شخص دیگری بودند، وزیر دفاع لیون پنیتا، کسی که هواپیمایش چند دقیقه پس از حمله نشست کرد.
چند ماه بعد، در سپتامبر سال ٢٠١٢، شورشیان با عبور از دیوار سیم خاردار قسمت شرقی پایگاه، شش جیت جنگنده هریر ایوی-۸بی نیروهای دریایی امریکا را از بین بردند و دوتای دیگر آن را تخریب کردند، اساساً یک دلگی کامل را از بین بردند. آنها همچنان دگرمن کریستوفر اوتیس ک.ریبل فرمانده دلگی و ضابط نیروی دریایی برادلی و.اتویل را کشتند. پس از تحقیقات پنتاگون، دو جنرال نیروی دریایی برکنار شدند.
پس از این که امریکاییها کاملاً از آنجا رفتند و در سال ۲۰۱۴ به افغانها سپردند، افغانها نام آن را به کمپ شوراب تغییر دادند، ولی بسیاریها نام سابقهی آن را استفاده میکنند. افغانها برای چندین سال توانستند مانع نفوذ و رخنه طالبان شوند، هر چند بخشهایی از این پایگاه – ساختمانهای خالی و خیمهها- استفاده ناشده باقی ماند و تکنولوژی بالای دفاعی دورادور کمپ، محافظت نشد و از کار افتاد.
فرمانده پیشین، دگروال نسیمالله علیشینگی میگوید: «حتا اگر مهاجمان از داخل پایگاه کمک دریافت میکردند، گارنیزیون برای مهار آنها کافی بود، اگر وظایفشان را نحو درست انجام میدادند.»
نفوذ و رخنه مهاجمان به داخل کمپ یگانه مشکل قول اردوی ۲۱۵ نبود. مشاوران امریکایی از دیرها شکایت داشتند که سربازان افغان نسبت به بیرون شدن از پایگاه بیمیل بودند، حتا وقتی که طالبان دسترسیشان را در سراسر هلمند گسترش دادند.
در ۲۰۱۵، فرمانده این قول اردو اخراج شد، پس اتهاماتی مبنی بر داشتن هزاران سرباز خیالی، سربازانی که معاششان پرداخته میشد ولی یا وجود نداشتند یا به وظیفه حاضر نمیشدند، به شمول کسانی که دیگر زنده نبودند.
بعدتر در همان سال فرمانده جدیدی گماشته شد و امریکاییها برگشتند، چند صد آموزگار در نخست، علاوه بر آن یک گروه نیروهای عملیاتهای ویژه، و بعدتر ۳۰۰ نیروی دریایی.
فرمانده جدید قول اردو، جنرال معین فقیر از حل مشکل سربازان خیالی سخن میزد، و شمار محدود امریکاییهایی که در اوایل سال ۲۰۱۶ به آنجا برگشته بودند، توجه فراوان به او میکردند.
در اوایل سال بعد، هر چند، جنرال فقیر تحت بازداشت بود، متهم به دزدی نان و بودجه مهمات و دیگر انواع فساد شد. در عین زمانی که مقامات افغان شکایت داشتند از چگونهگی افزایش تجهیز طالبان با وسایل دید در شب (نایتویژن)، دهها عینک دید شب و لایزر در قول اردوی جنرال فقیر ناپدید شد.
بر اساس گفتهی جمشید رسولی، سخنگوی لویسارنوالی، جنرال فقیر، که در ماه مارچ ۲۰۱۷ بازداشت شد، در حال سپری کردن پنج سال محکومیتش در زندان است.
فرمانده پیشین گارنیزیون، دگروال علیشنگی، که پس از چهارسال فرماندهی کمپ بستین، شش ماه پیش بازنشسته شد، میگوید که آنچه اتفاق افتاد نتیجهی کلاسیک فساد بود.
او میگوید که جانشین او، بریدمل سراج، برای این مسوولیت شایسته نبود. دگروال علیشنگی میگوید: «او یک بریدمل بود و او را به فرماندهی گارنیزیون ارتقا دادند، چون مقامات بلندرتبه را میشناخت.»
وزیر دفاع اسدالله خالد یک هفته بعد از کمپ بازدید کرد و در سخنرانیاش قول داد افراد مسوولی که اجازه این حمله را دادهاند، مورد پیگرد قرار دهد.
او گفت: «بدون تردید غفلت وظیفهای صورت گرفته است. بدون در نظر گرفتن رتبه و موقعیت، ما مسوولان را تحت پیگرد قانونی قرار میدهیم و از چنین حوادثی در آینده جلوگیری میکنیم.» مقامات افغان میگویند که وزیر دفاع، کمپ را با بازداشت دستکم پنج مظنون ترک کرد.
نتیجه حمله بیشتر از مرگ ۲۳ تن بود. به گفته دو مقام نظامی، به دلیل نگرانیها از این که شورشیان همکاری داخلی داشتند، نظامیان امریکایی برای چندین هفته مشورت و آموزش به نیروهای افغان را متوقف کردند و به جای هرگونه دیدار شخصی با همتایان خود، به تماسهای تلفنی متوسل شدند.
عتیقالله امرخیل، تحلیلگر نظامی و جنرال پیشین میگوید که حس محاصره، نیروهای افغان را وادار به ماندن در حالت دفاعی کرده است و این به ضررشان است: «مقامات نظامی ما در آنجا دست بالا ندارند، آنها بیشتر منتظر پاسخ دادن به طالبان هستند.»
عطاالله افغان، رییس شورای ولایتی هلمند میگوید: «کمپ بستین بزرگترین و مهمترین پایگاه در افغانستان است، اگر ما هلمند را امن کنیم، این بدین معنا است که ما افغانستان را امن میکنیم. اگر ما آن را از دست بدهیم، افغانستان را از دست میدهیم.»