موافقتنامه خروج شوروی از افغانستان چگونه امضا شد؟

0
1344

  • 14 فوریه 2019 – 25 بهمن 1397
ژنو
Image captionعبدالوکیل، وزیر خارجه افغانستان و زین نورانی، وزیر خارجه پاکستان زیر نظر ادوارد شواردنادزه و جورج شورلتز، وزرای خارجه شوروی و آمریکا موافقتنامه‌های خروج شوروی را در ژنو امضا کردند

در ٢٧ دسامبر ١٩٧٩ واحد های نظامی شوروى که به “قطعات محدود” مسما بود، از زمین و هوا وارد افغانستان شدند. حکومت تحت حمایت این نیروها، حفیظ الله امین رئیس‌جمهور وقت را از قدرت خلع و تیرباران کردند و ببرک کارمل “مرحله نوین و تکاملی انقلاب ثور” را اعلام کرد.

از سوی اتحاد شوروی و بلوک سوسیالیستی این یک کمک انترناسیونالیستی خوانده شد، ولی کشورهاى غربی و همسایگان افغانستان، ایران، پاکستان و چین آن‌را تهاجم غیر قانونی، تجاوز و اشغال افغانستان دانستند و از همان اولین روز با آن بناى مخالفت نهادند.

این سربازان ده سال برای حفاظت از حکومت تحت حمایت اتحاد شوروی با نیروهای مقاومت که خودشان را مجاهدین می‌خواندند و از حمایت گسترده آمریکا و کشورهای غربی و در منطقه پاکستان، ایران و چین برخوردار بودند، جنگیدند. جنگی که خسارات عظیم برجا گذاشت، چیزی که کمر اتحاد شوروی را از نظر سیاسی و مالی خم کرد. تا اینکه در یک توافق سیاسی به میانجی‌گری سازمان ملل متحد، این سربازان در ١۵ فبرورى (فوریه) ۱۹۸۹ از افغانستان خارج شدند.

میانجیگری سازمان ملل متحد

در ۱۴ جنوری (ژانویه) ۱۹۸۰ پس از استقرار واحدهای ارتش سرخ در افغانستان، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اجلاس اضطراری خود قطعنامه‌ای را تصویب کرد و خواستار خروج کامل، فوری و بدون قید و شرط نیروهای شوروی از افغانستان شد.

در ۱۵ مه ۱۹۸۰ ببرک کارمل رئیس دولت و حزب حاکم پیشنهاد مذاکرات مستقیم با پاکستان و ایران را مطرح کرد تا در ازای قطع مداخلات، زمینه خروج سربازان شوروی فراهم شود.

در قطعنامه دوم مجمع سازمان ملل متحد در نوامبر ۱۹۸۰ شدت لحن براى خروج بدون قید و شرط به جستجوی راه حل صلح آمیز برای بحران افغانستان کمتر شد و آغاشاهی، وزیر خارجه پاکستان از سازمان ملل خواستار ایجاد زمینه گفتگو میان پاکستان، ایران و حزب دموکراتیک خلق افغانستان شد، او از از کاربرد نام جمهوری دموکراتیک افغانستان در نامه‌اش خود داری کرد.

نماینده شخصی برای افغانستان

کورت والدهایم، دبیر کل سازمان ملل متحد در اجلاس کشورهای غیروابسته (عدم تعهد) در دهلی با توجه به قطعنامه‌های این سازمان در فبروری ۱۹۸۱ خاویر پرز دکوئیار، معاون امور سیاسی خود را به عنوان نماینده شخصی برای شروع مذاکرات بین افغانستان و پاکستان و ایران تعیین کرد.

اما براساس یادداشت هاى وزارت خارجه افغانستان، پاکستان زیر فشار آمریکا و چین، موقفش را در مورد مذاکرات مستقیم تعویض کرد و از مذاکرات دو جانبه غیر مستقیم به میانجیگری سازمان ملل متحد صحبت کرد.

شاه محمد دوست، وزیر خارجه افغانستان در آن زمان از آمادگی کشورش برای مذاکرات در مجمع عمومی به سازمان ملل متحد اطلاع داد.

در جنوری ۱۹۸۲ خاویر پرز دکوئیار به مقام دبیرکل ساز مان ملل ارتقا کرد ولی قضیه افغانستان همچنان در اولویت کار او قرار داشت. او به سرعت دیگو کوردویز را به عنوان نماینده شخصی‌اش در این امور مامور کرد. در این زمان ژنرال ضیاالحق نیز، صاحب‌زاده یعقوب خان را در پست وزارت خارجه پاکستان گماشت.

ژنو
Image captionموافقتنامه‌ها در ١٩٨٨در ژنو امضا شد

نماینده دبیرکل سازمان ملل در کابل، تهران و اسلام آباد با سران دولت‌ها دیدار کرد و هدف ماموریتش را چنین فشرده کرد:

یک، دعوت وزرای خارجه طرفین به ژنو، مقر اروپایی سازمان ملل متحد جهت شرکت در مذاکرات غیر مستقیم.

دو، تهیه دستور العمل مذاکرات در چهار زمینه؛ متوقف کردن مداخلات از کشورهاى همسایه، خروج نظامیان اتحاد شوروی از افغانستان، بازگشت داوطلبانه مهاجران افغانستان و تضمین‌های بین‌المللی.

ایرانی‌ها از اول کار عدم علاقه شان را به مشارکت در این مذاکرات اعلام کردند ولی توافق کردند از طریق فرستاده سازمان ملل در جریان پیشرفت‌ها قرار گیرند. آمریکا نیز طرفدار این مشارکت نبود. وزارت خارجه اتحاد شوروی از نزدیک با نماینده ویژه سازمان ملل درگیر کارشد ولى آمریکا در این زمینه دلگرمی نداشت حتی در یک مورد آنرا مأموریت بی‌اهمیت خوانده بود.

دیگو کوردیوز در کتاب “پشت پرده افغانستان” نوشته آمریکا به تلاش های سازمان در قضیه افغانستان دلگرمی نشان نمی‌داد . به تاسی از همین سیاست، ضیاالحق در پاکستان کلید کسب حمایت آمریکا و تداوم آن را در جنگ می‌دید و کمی پیش از مرگش گفته بود هدف او از جنگ در افغانستان نابودی شالوده کمونیسم و رژیم وابسته به آن است و نمى‌خواهد در همسایگی‌اش رژیم تحت نفوذ هند و شوروی را ببیند، آن هم “رژیمی که مدعی بخش‌هایی از سرزمین پاکستان باشد”.

در این مذاکرات که در دوازده دور، هفت سال از ١٦ ماه جون (ژوئن) ۱۹۸۱ تا اپریل (آوریل) ۱۹۸۸ دوام کرد، از جانب افغانستان، شاه محمد دوست و در سه سال آخر آن عبدالوکیل، وزرای خارجه، فرید ظریف و سرور یورش، معاونان وزیر خارجه و محمد نعیم رزمیار، رحیم رفعت، سرفراز مهمند، اکبر خرد، محمد اسحق روشن‌روان و میاگل، دیپلمات‌های افغان سهم داشتند.

ژنو
Image captionادوارد شواردنادزه

بیرمقی گفتگو ها

مذاکرات هفت سال دوام کرد. شاه محمد دوست و عبد الوکیل، وزرای خارجه افغانستان در یادداشت‌های خود نوشته‌اند که این مذاکرات در کل به نفع افغانستان پیش نمی‌رفت و به هر دلیلی که بود نماینده دبیر کل برای نزدیکی دو طرف جهت مذاکرات مستقیم رودررو تلاش نمی‌کردند. شاید بیم آن وجود داشت که در این صورت نقش این سازمان دراین روند تضعیف می‌شد.

مذاکرات دوره‌های دیگر در سال‌هاى ١٩٨٤ و ١٩٨٥ مصادف با زمانی بود که لئونید برژنف، رهبر شوروى از جهان رفته بود و یوری اندروپوف جایگزین او شده بود. او خواستار سرعت بخشیدن این مذاکرات شد و تهاجم شوروی به افغانستان را یک اشتباه جدی حزب کمونست و دولت دانست.

اندره گرومیکو وزیر خارجه شوروى خواستار امضاى موافقتنامه دوجانبه کابل و مسکو برای جدول زمانی خروج شد.

عوامل کندی مذاکرات

پاکستان نمى توانست بدون موافقت گروه‌های مجاهدین با کابل به توافقی برسد و در عین حال داشتن رضایت آمریکا، چین و سایر متحدانش نیز پیش شرط آن بود. ضیاءالحق باور نداشت که شوروی‌ها از افغانستان خارج می‌شوند و ادامه شوروی در افغانستان، نزدیکی آمریکا و ادامه کمک های سرشار را به پاکستان تضمین می‌کرد.

دور دیگر مذاکرات در ١٩٨٤ با مرگ اندروپوف و روی کار آمدن رهبر محافظه کار و از تبار نسل گذشته، یعنی چرنینکو با کندی و بی‌میلی روبرو شد. هر دو طرف سلاح‌‌های نویی را وارد میدان کردند. عملیات شوروی با آزادی عمل بیشتر در این سال‌ها علیه مراکز مجاهدین شدت کسب کرد. موشک‌های دارای برد “سکر و کلستر” در اختیار مجاهدین قرار گرفت، و سلاح های ارتش افغانستان نیز پیشرفته‌تر شد.

در ١٣ ماه زمامداری چرنینکو، وضعیت نظامی در حال تغییر به نفع دولت تحت حمایت اتحاد شوروی شد.

ژنوحق نشر عکسALAMY

افغانستان زخم خونین شوروی

میخائیل گورباچف زمانی که قدرت را در اختیار گرفت دوباره به راه حل سیاسی قضیه افغانستان توجه کرد و آنرا در یکی از سخنرانی‌های خود “زخم خونین” خواند. او با ببرک کارمل دیدار کرد و از او خواستار کاهش نقش حزب در رهبری دولت شد، چیزی که اساس اختلافات بعدی را شکل دارد و منجر به برکناری‌اش از قدرت شد.

به روایت وزرای خارجه افغانستان، در آن زمان افغانستان به دلیل توانمندی‌های ارتش در نبرد با مجاهدین در مذاکرات انعطاف پذیرتر شده بود و اتحاد شوروی نیز نرمش نشان داد و خروج نظامیانش را تابع توافق کابل- مسکو ندانست بلکه انرا جزء مجموعه موافقتانه‌های ژنو قرار داد.

قبلا فقط آمریکا تضمین کننده بود، اما در این دوران شوروی‌ها هم خودشان را جزء تضمین‌کنندگان در آوردند.

دیدار رهبران آمریکا و شوروی بسیاری از زمینه‌های بی‌اعتمادی میان دو کشور را به ویژه در قضیه افغانستان کاهش داد.

برای جدول زمانی که ابتدا براساس موافقتنامه دو جانبه کابل و مسکو باید تهیه می‌شد ، چهار سال پیش بینى شده بود. ولی به تدریج متناسب به تغییر وضعیت سیاسی و نظامی در افغانستان تا یکسال در نظر گرفته شد و سر انجام خروج طى ٩ ماه موافقت شد.

مناقشه مرزی مانع نهایى

در افغانستان شاه محمد دوست، وزیر خارجه از پستش تعویض شد و این ماموریت را به عهده وزیر نو عبدالوکیل گذاشت. او می‌گوید برای من اولتر از همه بحث روی عبارت “سرحدات موجود شناخته‌شده” را جدی گرفتم چیزی که در سند اول درج شده بود.

بحث‌ها تا حدى جدى شد که پای رهبران شوروی هم در میان آمد تا سرانجام پاکستان کوتاه آمدند و عبارت “سرحدات دو کشور” جانشین آن شد.

موافقت نامه توسط عبدالوکیل و زین نورانى امضا شد. دیگو کوردویز نوشت که موافقت نامه در فضایی سرد، مشابه مراسم تشیع جنازه در ٨ اپریل ١٩٨٨در ژنو امضا شد.

پاسخ ترک

Please enter your comment!
Please enter your name here