آیا مواضع طالبان و حکومت به هم نزدیک‌شدنی است؟

0
1267

آیا مواضع طالبان و حکومت به هم نزدیک‌شدنی است؟

زلمی خلیل‌زاد و هیأت همراهش در راه‌اند تا به منطقه بیایند. خلیل‌زاد این بار باز هم به قطر می‌رود تا با نماینده‌گان گروه طالبان مذاکره کند. او به ترکیه و پاکستان هم سفر خواهد کرد. خلیل‌زاد اخیراً گفت که اسلام‌آباد با او در دیپلوماسی پایان جنگ همکاری کرده است و پاکستان درک می‌کند که روابط حسنه‌اش با ایالات متحده از مسیر پیش‌رفت در دیپلوماسی پایان جنگ افغانستان می‌گذرد. احتمال آن زیاد است که خلیل‌زاد از ترکیه هم بخواهد تا از نفوذش روی برخی از سازمان‌های سیاسی افغانستان استفاده کند و آنان را به مذاکرات میان‌افغانستانی یا آن‌چه که مذاکره‌ی احزاب و سیاست‌مداران افغان با طالبان خوانده می‌شود بکشاند. اما مشکل عمده این است که حکومت اشرف غنی نسبت به مذاکرات میان‌افغانستانی تردید دارد.

در اعلامیه‌ی وزارت خارجه‌ی امریکا باز هم از تعبیر مذاکرات میان‌افغانستانی استفاده شده است. شخص آقای خلیل‌زاد هم در سخنرانی‌اش در انستیتوت صلح ایالات متحده در واشنگتن گفت که گروه طالبان در نشستی که درآن نماینده‌گان تمام احزاب و گروه‌ها وجود داشته باشند، حاضر است با نماینده‌گان حکومت افغانستان هم به عنوان نماینده‌گان یک گروه صحبت کند. در آن صورت حکومت هم در نقش یک گروه تنزیل می‌کند و هیچ گروهی «حکومت» نمی‌باشد. آقای خلیل‌زاد تجربه‌ی برگزاری نشست بن را دارد. در نشست بن همه‌ی گروه‌های عمده‌ی سیاسی و نظامی آن زمان حضور داشتند و هیچ گروهی «حکومت» نبود. در آن زمان برهان‌الدین ربانی پیوسته تأکید می‌کرد که از طرف سازمان ملل متحد به عنوان رییس مشروع دولت افغانستان شناخته می‌شود و باید با او مثل رییس یک دولت تعامل شود، اما چنین چیزی مصداق نیافت. آقای قانونی به عنوان نماینده‌ی یک جناح مذاکره کرد.

در حال حاضر محمداشرف غنی نه به حکومت موقت و برهم زدن نظم مبتنی بر قانون اساسی کنونی عقیده دارد و نه به دیالوگ میان‌افغانستانی. تعبیر اشرف غنی از دیالوگ میان‌افغانستانی، نه مذاکره‌ی احزاب و سیاست‌مداران افغان با نماینده‌گان طالبان، ‌بلکه گفت‌وگوی طالبان با هیات حکومت افغانستان به عنوان حکومت است. محمداشرف غنی می‌خواهد که طالبان الگوی حکمتیار را پی‌گیری کنند، با دولت افغانستان مذاکره کنند و به نتیجه برسند، نه با گروه‌های سیاسی و سیاست‌مداران افغان. از نظر محمداشرف غنی مذاکره با گروه‌ها، سبب‌ می‌شود که کل نهاد دولت در افغانستان صدمه ببیند.

اما گروه طالبان مذاکره با حکومت اشرف غنی را به زیان انسجام درون سازمانی‌شان می‌دانند. آنان به این باور اند که مذاکره با اشرف غنی این گروه را در حد یک سازمان شورشی تقلیل می‌دهد و زمینه‌ی انشعاب و افتراق در درون این گروه را فراهم می‌سازد. طالبان ظاهراً می‌خواهند این طور وانمود نشود که مثل حکمتیار به نظم پس از بن تسلیم شده‌اند. آنان مذاکره با حکومت را پیروزی امریکا و نظم پس از بن تعبیر می‌کنند. تازه یک بهانه‌ی دیگر نیز تراشیده‌اند و آن این است که مذاکره‌ی نماینده‌گان طالبان با حکومتی که در رأس آن محمداشرف غنی حضور دارد، ‌به یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری اعتبار سیاسی می‌بخشد. اما ستاد انتخاباتی حنیف اتمر، حامد کرزی و شماری دیگر از سیاست‌مداران افغانستان از گفت‌وگوهای میان‌افغانستانی یا مذاکره‌ی طالبان با احزاب سیاسی و سیاست‌مداران افغان، استقبال می‌کنند و از حکومت حتا می‌خواهند که در نقش یک گروه هم شده، ‌در این مذاکرات شرکت کند. آقای خلیل‌زاد ظاهراً نتوانسته است قناعت طالبان و محمداشرف غنی را فراهم کند.

در حال حاضر مواضع طالبان و محمداشرف غنی خیلی از هم دور است و روشن نیست که آقای خلیل‌زاد و تیم او که مطالعه‌ی عمیق در مورد الگوهای پایان جنگ و ختم مذاکره دارند، فورمولی برای حل این مشکل در نظر گرفته‌اند ‌یا نه. از مصاحبه‌ی خلیل‌زاد با تلویزیون یک برمی‌آمد که او خواستار انعطاف رییس‌جمهور غنی است. آقای غنی هم قبلاً گفته بود که از سرنوشت داکتر نجیب آگاهی دارد و می‌داند که سازمان ملل متحد توان تضمین ثبات را ندارد. محمداشرف غنی در مصاحبه با تلویزیون طلوع اشاره کرد که هنوز ضمانت‌های قوی برای تامین ثبات در بدل کرسی ریاست جمهوری‌اش دریافت نکرده است. در ننگرهار هم گفت که کرسی ریاست دولت مال شخصی‌اش نیست که آن را به کسی ببخشد. از گفته‌های او برمی‌آید که به نحوی زیر فشار است تا دیالوگ میان‌افغانستانی را قبول کند و نماینده‌گان حکومت را در نقش نماینده‌گان یک گروه به آن بفرستد.

اما محمداشرف غنی بیش‌تر از این که نگران نفس دیالوگ‌ میان‌افغانستانی باشد، نگران نتیجه‌ی احتمالی آن است. طالبان در ماه‌ها و هفته‌های اخیر از حکومت موقت همه‌شمول سخن نگفته‌اند. در سخنان رییس هیات آنان در نشست مسکو هم چیزی در این مورد نیامده بود. ولی روشن است که وقتی گفت‌وگو‌های میان‌افغانستانی صورت بگیرد و در آن نماینده‌گان حکومت هم در نقش نماینده‌گان یک گروه یا یک شخص ظاهر شوند، روشن است که «گروه‌ها و سیاست‌مداران افغان» روی تشکیل یک اداره‌ی سرپرست صحبت خواهند کرد. واقعیت دیگر این است که افغانستان در آستانه‌ی یک انتخابات است و تکت‌های انتخاباتی تشکیل شده‌اند. این امر هم به قطب‌بندی‌ها دامن زده است. در چنین وضعیتی بیش‌تر از آن که اجماع شکل بگیرد، افتراق سیاسی به میان می‌آید. اشرف غنی نتوانسته است، تا حال حول طرح خودش تمامی گروه‌ها و سیاست‌مداران را بسیج کند. اگر همه‌ی گروه‌های سیاسی و سیاست‌مداران افغان در مورد نحوه‌ی مذاکره و توافق با طالبان، اجماع می‌داشتند، وضعیت فرق می‌کرد.

به نظر نمی‌رسد که موضع طالبان مبنی بر مذاکره با گروه‌ها و موضع ارگ مبنی مذاکره‌ی طالب‌ها با حکومت به عنوان حکومت‌، به زودی راه حل قابل قبول برای دوطرف پیدا کند. ارگ نگرانی‌هایی دارد که قابل درک است. مثلاً محمداشرف غنی می‌گوید که صلاحیت لغو قانون اساسی را هیچ مرجعی ندارد. این یک واقعیت مسلم است. اگر در نشست میان‌افغانستانی مثلاً روی نقشه‌ی راهی توافق شود که بر اساس آن یک اداره‌ی موقت روی کار بیاید، چگونه می‌توان آن را با قانون اساسی کنونی آشتی داد؟ اداره‌ی موقت به معنای لغو قانون اساسی افغانستان است. بر مبنای همین قانون اساسی هیچ مرجعی صلاحیت لغو آن را ندارد. میکانیزم تعدیل قانون اساسی هم در خود این قانون به صراحت پیش‌بینی شده است. داکتر خلیل‌زاد چندی پیش گفته بود که خود افغان‌ها باید بن‌بست را بشکنند و از سازمان ملل متحد و دیگر کشورها کمک بخواهند. روشن است طلب مشورت و مطالعه‌ی تجارب کشورهای دیگر اقدام نیک است، اما یافتن یک راه حل برای نزدیک‌سازی موضع طالبان و موضع حکومت بسیار دشوار است.

خلیل‌زاد قبلاً فرصت نداشت زیاد در این مورد فکر کند. او ظاهراً نگران بود که رییس جمهور ایالات متحده اهرم فشار او را که حضور نیروهای امریکایی در افغانستان است، ‌از دستش خارج کند. رییس جمهور امریکا در سخنرانی‌اش در نشست کنگره گفت که در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات، نیروهای خود را کاهش می‌دهد. حال حواس خلیل‌زاد از این ناحیه جمع است، ‌اما نزدیک‌سازی مواضع طالبان و حکومت، در حال حاضر دشوارترین بخش مأموریت او است.

پاسخ ترک

Please enter your comment!
Please enter your name here