اسپوتنیک به مناسبت خروج یگان های شوروی از افغانستان با ژنرال گروموف مصاحبه کرد.
روز پنج شنبه، 15 فوریه، روسیه و 14 جمهوری شوروی سابق 29 سالگرد خروج یگان های شوروی از جمهوری دموکراتیک افغانستان را برگزار می کنند. اختلاف نه ساله حادثه چشمگیر در جنگ سرد بود و پیامد آن هنوز هم بر امنیت ملی و ثبات منطقه ای تأثیر می گذارد.
با وجود اینکه جنگ آمریکایی 17 سال است که در افغانستان طول میکشد مخصوصاً کارزار نظامی شوروی به خاطر نوشتههای «محققان غربی» به منبع بسیاری گمراهی ها تبدیل شده است.
ژنرال گروموف که قبل از خروج، فرمانده ارتش 40 — هسته یگان محدود شوروی در افغانستان بود در مصاحبه با اسپوتنیک افسانههای مربوط به این اختلاف را نابود کرد.
افسانه اول: «جنگ شوروی و افغانستان»
فرمانده گفت: این افسانه در غرب در طول جنگ سرد محبوبیت یافت تا مشروعیت مجاهدین را که توسط ایالات متحده و متحدانش پشتیبانی می شد، مورد حمایت قرار داده شود.
گروموف ضمن مقایسه کردن استقرار یگان های شوروی در سوریه در سپتامبر 2015 اظهار داشت: ارتش شوروی به صورت قانونی در افغانستان حضور داشت، از آنجاییکه شوروی سابق به طور رسمی از سوی دولت حاکم افغانستان در سال 1979 دعوت شده بود.
در حقیقت، جنگ افغانستان یک اختلاف داخلی بین دولت مشروع تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان و مجاهدین یا دشمن ها، گروه های اسلام گرایان و دیگر شورشیان بود.
نباید ویژگی پیچیده و پویای این اختلاف را ساده و «سفید و سیاه» و بعنوان درگیری میان اتحاد شوروی و افغان ها معرفی کرد هر چند که اختلاف افغانستان دارای یک عنصر بین المللی واضح هم بود.
به عقیده گروموف، به طور دقیق، حتی مفهوم «جنگ» برای توصیف درگیری در افغانستان به دلیل شدت پایین عملیات نظامی مناسب نیست.
افسانه دوم: «اتحاد شوروی جنگ درافغانستان را باخت»
ژنرال تأکید کرد: این یک توصیف نادرست از حوادث است.
اولا، من به عنوان فرمانده ارتش شوروی درافغانستان هرگز دستور «شکست دادن» کسی در افغانستان را دریافت نکردم.
تعداد نفرات ارتش 40 در اوج عملیات خود تنها فقط 108 هزار و 800 نفر بود که به وضوح نشان می دهد که هیچکس در پی پیروزی نظامی کلاسیک در افغانستان را نبود.
[یادداشت سردبیر: در طول جنگ ویتنام، ایالات متحده چنان نیروی نظامی مستقر کرد که پنج برابر بیشتر از ارتش 40 در سرزمینی بود که حدود پنج برابر کوچکتر از افغانستان است].
مأموریت ارتش 40 در افغانستان «تهیه شرایط مطلوب برای وجود و توسعه دولت مشروع آن کشور بود». او گفت: کسانی که نتایج کارزار نظامی را از طریق دید «پیروزی — شکست» ارزیابی می کنند، ماهیت پیچیده عملیات نظامی علیه چریک ها را نمی فهمند.
من قاطعانه معتقدم که سربازان شوروی وظیفه خود را در افغانستان انجام دادند.
گروموف گفت: سربازان شوروی بخش مهمی از قلمرو افغانستان را در طول تمام دوره عملیات نظامی کنترل می کردند و مجاهدین نتوانستند حتی یک پاسگاهی را تصرف کنند، علیرغم افزایش تأمین پولی از خارج از کشور.
در عین حال دولت مشروع محمد نجیب الله با موفقیت با ایجاد نیروهای امنیتی موثر و پیاده کردن سیاست آشتی ملی از محبوبیت روز افزون مردم بهره مند شد.
گروموف مسئول خروج نیروهای شوروی از افغانستان بود. او گفت: در زمان خروج ما، دولت توانسته بود به طور مستقل نظم را در جمهوری دموکراتیک افغانستان حفظ کند، در صورتی که اگر حمایت مالی و اقتصادی از اتحاد شوروی ادامه می یافت.
از گروموف پرسیده شد که چرا دولت نجیب الله در نهایت توسط مجاهدین سرنگون شد خاطر نشان کرد که تا آن زمان، اتحاد شوروی فرو پاشیده و خط سیاست خارجی رهبری جدید روسیه حمایت مالی از نجیب الله را درنظر نمی گرفت.
اسناد محرمانه فاش شده سازمان سیا آمریکا همچنین تأیید می کنند که مجاهدین نمی توانستند دولت قانونی افغانستان را سرنگون کنند اگر اتحاد شوروی همچنان به رساندن کمکهای مالی ادامه می داد.
افسانه سوم: زورگویی، زورگویی، هیچ چیز به غیر از زورگویی
فرمانده روسی همچنین همچنین افسانه دیگری درباره کارزار شوروی در افغانستان را تکذیب که ادعا می کند که سربازان و افسران شوروی عملیات “بی رحمی غیرقابل تحمل” را علیه مردم افغانستان انجام می دادند.
قصه ها در باره «سربازان بی رحم شوروی» توسط کسانی که از مجاهدین پشتیبانی میکردند تألیف شده با هدف افزایش کمکهای پولی و تأمین مشروعیت سیاسی خود. گروموف گفت: در واقع، اتحاد شوروی برنامه های غیر نظامی و اقتصادی و سیاسی زیادی را با هدف بهبود شرایط مردم انجام داده است.
برای مثال، تنها در سال 1982، ارتش ما 127 عملیات غیر نظامی انجام داد که شامل تعمیر خانه ها، ساخت جاده ها، توزیع غذا و دارو به ساکنان محلی و همچنین اقدامهای فرهنگی بود.
گروموف گفت: گفتهها در این باره که اتحاد شوروی در افغانستان از تاکتیک «زمین سوخته» استفاده میکرد کاملا غیر حرفهای است.
هر افسری که حتی یک بار عملیات ضد شورشی را تجربه کرده درک می کند که روابط خوب با مردم محلی برای موفقیت اقدامات سیاسی و تلفات پایین از اهمیت بسیار بالا برخوردار است.
گروموف گفت: ما حتی موفق به ایجاد روابط با برخی از مخالفانمان مانند مرحوم احمد شاه مسعود شدیم تا از خروج امن سربازانمان اطمینان حاصل کنیم. وی لقب قهرمان اتحاد شوروی را بخاطر خدمت در افغانستان دریافت کرد.
افسانه چهارم. آمریکایی ها این کار را بهتر میکنند
ژنرال روسی در بارجنگ آمریكا در افغانستان اظهار نظر كرد و این افسانه را نابود کرد که ایالات متحده موفق تر است و برخی از تفاوت های قابل توجه بین عملیات [ما] و آنچه كه توسط ایالات انجام شده است را تشریح نمود
ژنرال روس ضمن تجزیه و تحلیل موقعیت در افغانستان و تفاوت بین روش عملیاتی ارتش های شوروی و ایالات متحده که تقریبا 17 سال است در افغانستان گیر کرده گفت: در طول ماموریت ما به افغانستان ارتش ما اکثرسرزمین افغانستان را تحت کنترل خود درآورد و مجاهدين را مجبور به عملیات زيرزمينی کرد چرا که آنها قدرت واقعی را در کشور نداشتند.
این گفتهها با آخرین گزارش بی بی سی تناقض دارد که بیان می کند که طالبان در حال حاضر حدود 70 درصد از افغانستان را به طور کامل کنترل میکنند و یا آزادانه و بلا مانع در آن عمل می نمایند.
فرمانده یادآور شد: بر خلاف آمریکایی هایی که در پایگاه هایشان نشسته اند، سربازان شوروی در سرتاسر کشور، هم در شهرهای بزرگ و هم در روستاها و شهرک های کوچک مستقر شده یودند. این باعث شد تا کنترل قلمرو بیشتر و برقرار کردن روابط با جمعیت روبراه شود.
گروموف همچنین تأکید کرد که برخلاف ایالات متحده، اتحاد شوروی سعی نکرد نظام سیاسی و اقتصادی خود به افغانستان تحمیل کند زیرا حضور آن در کشور عمدتا “با منافع ژئوپلیتیک عملگرا به ویژه امنیت، نه به ایدئولوژی بربوط بود.
در حقیقت، ارتش 40 در افغانستان به پیشرفت قابل توجهی رسید و این فعالیت ادامه پیدا میکرد هر گاه تغییرات ژئوپلیتیک قابل توجه بیشتر و به ویژه فروپاشی اتحاد شوروی رخ نمی داد.
ژنرال گروموف در پایان گفت: من صمیمانه افتخار میکنم که این وظیفه نصیب من شد که فرمانده سربازانی شدم که بسیاری مشقات را با شان و حیثیت در سرزمین افغانستان تجربه کردند. من از خدمت آنها سپاسگزار.
سپهبد بوریس وسِوُلودوویچ گروموف بیش از پنج سال در افغانستان خدمت کرد و در ازای این خدمت به دریافت لقب قهرمان اتحاد شوروی سرافراز شد. بعدها او فرماندار استان مسکو شده و در راس انجمن بزرگ پیشکسوتان نظامی با عنوان «برادری رزمی» قرار گرفت.