اطلاعيه ی کمیته ی فعالین
حزب دموکراتيک خلق افغانستان
2016 ـ 12 ـ 16
مردم شرافتمند افغانستان!
هوشیار و بیدار باشید، توطئه بزرگی به راه انداخته شده و در سرزمین ما مصیبت کلانی در حال آبستن است.
جنایتکاران داخلی وخارجی به طور مشترک و درهماهنگی با هم، پیوست به عملکردهای رذیلانه ی نابود کننده ی گذشته ی خویش؛ قصد دارند به خاطر سقوط هر چه بیشتر افغانستان در گودال بدبختی، برنامه های خانمان بر انداز جدیدی را در میهن مان درعمل پیاده کنند و از خون صد ها هزار افغانستانی بی گناه، طومار ننگین دیگری را رقم بزنند.
کنون ارواح خبیثه ی داخلی (ارگ و قصر سپیدار، ریاست شورای امنیت و ریاست امنیت ملی و کلیه تمامیت خواهان قبیله گرا و برتری جو) و خارجی (آمریکا، انگلستان، آلمان، ناروی، استرالیا، فرانسه، جاپان، اتحادیه اروپا، پیمان تجاوز کار ناتو، ملل متحد، سازمان ” دروغین ” حقوق بشر) با راه اندازی موضوع ساختگی احمد ایشچی به مقصد ترتیب پرونده علیه جنرال عبدالرشید دوستم، دسیسه سازی دارند و می خواهند به مانند حوادث سال ۱۹۹۷ م که جنرال عبدالملک را بازیگر میدان ساخته بودند تا سقوط استان های فاریاب، جوزجان و بلخ به دست طالبان ممکن گردد؛ این بار نیز با دروغ پردازی وبهتان بستن، جنرال دوستم را، که درسنگر نبرد عليه طالبان جنايت پيشه و داعشی های خون آشام و حاميان داخلی و خارجی آنان قراردارد؛از صحنه بردارند و بر اسپ مراد بنشینند.
(یادداشت: چند و چون ادعای بی اساس احمد ایشچی بر جنرال عبدالرشید دوستم، در رسانه های همگانی و در شبکه های اجتماعی، با ابراز دیدگاه های گوناگون، بازتاب گسترده ای یافته است که در این جا ضرورت به تکرار آنها دیده نمی شود)
واما، پانزده سال است که جهان سرمایه داری نیو لیبرالیسم به رهبری ایالات متحده آمریکا و انگلیس درهمدستی با ارتجاع جهانی و منطقه ای به هدف تامین منافع استثمار گرانه و فراهم ساختن شرایط برای برقراری سلطه ی استعماری ( نو ) خویش در آسیای میانه و جنوب آسیا؛ یک دسته ی مزدور، اجیر شده، تمامیت خواه و قبیله گرا را به مثابه عروسک های گوش به فرمان در سکان های رهبری نظام سیاسی افغانستان نصب نموده اند و با پیشبرد جنگ استخباراتی در رقابت با قدرت های اقتصادی و نظامی نو ظهور درمنطقه (هند، چین، روسیه) و بی ثبات سازی اوضاع در ایران، از مردم افغانستان قربانی می گیرند.
مردم افغانستان خود شاهد اند که در پانزده سال اخیر گروه دهشت افگن و وحشی طالبان، پس از سقوط امارت اسلامی (!) چگونه به کمک ایالات متحده آمریکا، انگلستان و متحدان آنها در دنیای سرمایه داری، همچنان عربستان سعودی و شیخ نشینان حوزه ی خلیج فارس، دوباره در خاک پاکستان ( توسط ” سی. آی. ای” و ” آی. اس. آی” سازماندهی شدند و در تبانی با ارگ نشینان در کابل، غرض خرابکاری به جبهه های جنگ گسیل یافتند.
طالبان و حلقه های مربوط به آنان، بویژه گروه حقانی، این بار وحشی تر از گذشته علاوه بر گرم نگهداشتن میدان های جنگ، هزاران جنایت تکان دهنده ی دیگری را درحق مردم افغانستان روا دانسته و با انجام دادن حمله های خود کشی و انفجاری، بم گذاری ها، فرش ماین ها، رهگیری ها، رهزنی ها، آدم ربایی ها… به جان شهروندان افتیدند.
همچنان در این پانزده سال گذشته حوادث وحشتناک – مرگبار – ویرانگر و سازماندهی شده در شرق میانه، در شمال آفریقا و غیره جاهای گیتی رخ داده که طراحان برنامه های بر اندازی نظام های سیاسی درعراق، مصر، لیبی وسوریه، همین ایالات متحده آمریکا، انگلستان ، دول عضو اتحادیه اروپا و پیمان ناتو و در کل جهان سرمایه داری نیو لیبرالیسم بوده است.
درست پنج سال می شود که ایالات متحده آمریکا، انگلستان، اتحادیه اروپا، پیمان ناتو، عربستان سعودی؛ امیران شیخ نشینی حوزه ی خلیج فارس و ترکیه به کمک و همکاری با همدیگر، با یکجا ساختن و متحد کردن مجاهدین عربی آموزش دیده و پرورش یافته درمراکز دهشت افگنی در پاکستان در دهه هشتاد و جنگجویان سازمان القاعده و اعضای دهها نهاد افراطی و تروریستی دیگر، گروه وحشی دولت اسلامی ( داعش ) را در عراق و سوریه به وجود آوردند و دامنه ی نفوذ و ساحه فعالیت های آن را در سراسر جهان، بویژه ممالک اسلامی از جمله در پاکستان و افغانستان زمینه سازی کردند که خرابکاری و دهشت افگنی داعشیان دامن خود شان را در آمریکا، اروپا، عربستان سعودی و ترکبه، نیز گرفت.
حال که داعشیان و سایر گروه های افراطی و دهشت افگن مورد حمایت دنیای سرمایه داری، عربستان سعودی، امیران شیخ نشین و ترکیه، در عراق و سوریه شکست خورده اند و طراحان بر اندازی حکومت ها به هدف خود نرسیدند؛ توطئه ديگری را روی دست گرفتند که مطابق آن، بایست بر بنیاد سناریوی های کهنه ” بازی بزرگ ” و ” جنگ سرد ” حوزه ی جغرافیایی شمالی / شمال شرقی – شمال غربی افغانستان به جایگاه و پایگاه دهشت افگنان شکت خورده تبدیل گردد و بازنده های جنگ از عراق و سوریه به آنجا ها انتقال یابند.
چنانچه در گذشته در دوران زمامداری رئيس جمهور پیشین افغانستان، بر بنای برنامه ی جامعه جهانی (!) و توافق ارگ نشینان کابل، به منظور تغییر جغرافیای جنگ از شرق و جنوب به شمال افغانستان، یک چنین نقل و انتقال، تخلیه و تعبیه دهشت افگنان ذریعه چرخبال های به ظاهر نا شناخته، صورت گرفته بود و خرابکاران و آدمکشان از مناطق شرقی و جنوبی و از آن طرف سرحد، به استان های شمالی و شمال شرقی کشور با سلاح های سبک و سنگین جابجا ساخته شدند، که پيامد اين جنايت سازماندهی شده منجر به سقوط خونبار (دوبار) ولايت قندوز؛ تصرف و کشتار مرم محل در برخی از ولسوالی های اُستان بدخشان؛ نا آرامی و انسان کشی در اُستانهای تخار و بغلان؛ ازجمله معامله ی خائنانه در دهنه غوری… گرديد.
ایالات متحده ی آمریکا، انگلستان، اتحادیه اروپا، پیمان ناتو با وجود گرم نگهداشتن جبهه های جنگ در سراسر افغانستان، در سر راه عملی ساختن برنامه های خویش دایر بر کشانیدن آتش در گیری ها به طور کامل به شمال افغانستان، سدهای مردمی را می بینند که باید همه هرچه زودتر با سرمایه گذاری های گزافی و سازماندهی هر نوع توطئه و دسیسه بر ضد مردم و شخصیت های مؤثر و مطرح در محل، از میان بر داشته شود. از این رو آنها برای رسیدن به هدف و دستیابی به پیروزی به هروسیله ی ناشریف وغیر اخلاقی و به هر امکانی از طیف دسیسه سازی، چنگ می اندازند.
در نزد سردمداران جهان سرمایه و ارتجاع بین المللی، در شعله ور ساختن جنگ های نیابتی و در فعالیت های استخباراتی؛ بدنام کردن و ترور شخصیت انسان ها یکی از شیوه های مؤثر کار به حساب می آید. بدین لحاظ در پانزده سال اخیر ارگ نشینان و همپالکی های خارجی آنان بارها و بارها علیه شخصیت ها، از جمله جنرال عبدالرشید دوستم تا سرحد برنامه ریزی سوء قصد حمله ی انتحاری و کمین گیری به جان وی، توطئه چینی و دسیسه سازی نموده اند.
اگر رویداد ها و حوادث خونبار و تکان دهنده ی نقض حقوق شهروندی و حقوق بشری، تجاوزهای جنسی، آتش زدن ها، کشتار های قصدی و سازمان داده شده، سلب آزادی های فردی و جمعی شهروندان از سوی زورمندان، قتل های ناموسی، ربوده شدن دخترها و پسر های جوان توسط اشخاص با نفوذ و زورگو و یا افرادی از خانواده آنان، گوش و بینی بریدن ها، لت و کوب کردن ها … که در پانزده سال سپری شده در زیر زنخ ارگ نشینان، در پیش چشم کارمندان دستگاه عدلی و قضایی، در ساحه فعالیت نیرو های امنیتی و مسؤولان حفظ نظم همگانی، به وقوع پیوسته و همه بدون رسیدگی و برخورد قانونی با مجرمان به فراموشی سپرده شده است؛ فهرست بندی گردند، آمار آن به هزار ها می رسد.
چرا سفرای: ایالات متحده آمریکا، آلمان، کانادا، ناروی، استرالیا، فرانسه، جاپان، انگلستان، همچنان نماینده خاص سرمنشی ملل متحد و سفیر اتحادیه اروپا برای افغانستان در این پانزده سال به خاطر تطبیق قانون و عدالت و به منظور دادخواهی به آسیب دیدگان حوادث یاد شده در بالا، از جا نجنبیدند و از زمامداران افغانستان طلب نکردند تا قاتلان و جنايتکاران را به پنجه ی قانون و عدالت بسپارند و به داد مردم بيچاره برسند؟
روشن است که این ها به هيچ وجه در صدد تطبيق قانون و تأمين عدالت درافغانستان نبوده؛ بلکه به دنبال چیز دیگری می گردند و سرگردانی می کشند تا به آن دستیابی پیدا کنند.
دستگاه های تبلیغاتی دروغ پران در این چند روز از یک دروغ شاخدار و از یک اتهام واهی آنقدر بزرگ سازی کردند و کوهی از گپ های نادرست را به خورد مردم دادند تا ذهنیت ها را مسموم کنند که هیچ حد و اندازه را نمی شناختند. ولی در شکار ماهی مراد موفقیت نصیب شان نگردید.
پس مردم شرافتمند کشور! هوشیار باشید و به این گونه یاوه سرایی ها ارزش ندهيد.
زنده باد مردم افغانستان !
مرگ برتوطئه گران داخلی و خارجی
کمیته ی فعالین
ح.د.خ.ا
